 |
|
|
|
|
|
|
 |
|
|
|
|
||
|
||||||
 |
 |
 |
|
|||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
||
|
||||||
|
|
|
|
|||
تهران- خبرگزاري كار ايران
مهمترين و سريعترين تغييري كه بايد در كابينه رئيس جمهور آمريكا رخ دهد، بركناري "دونالد رامسفلد"، وزير دفاع، است.
به گزارش سرويس بينالملل ايلنا، "كالين پاول"، صلح طلبترين عضو كابينه "جورج بوش"، رئيس جمهور آمريكا، از دولت وي كناره گيري كرد.
"كالين پاول"، وزير امورخارجه دولت "بوش"، استعفا كرد و "كاندوليزا رايس" كه تاكنون مشاور امنيت ملي "جورج بوش" بود، جانشين وي شد. بسياري از تحليل گران مسايل سياسي در اروپا، از آنجايي كه "پاول" جهانگراترين عضو كابينه "بوش" بوده و "رايس" وفادارترين عضو كابينه به آرمانهاي وي، انتخاب "رايس" به جاي "پاول" را، گرايش "بوش" به جناح راست دانستهاند. اما چنين تصوري درست نيست.
تصور اروپاييان بر اين است كه "پاول" يك عضو جهانگرا در كابينه بوش بوده و وي در تمامي نبردهاي خود در درون دولت "بوش" با شكست مواجه شدهاست. هيچكدام از اين تصورات درست نيست. گرچه "پاول" با بسياري از سياستهاي جنجال برانگيز دولت "بوش" مخالف بوده اما وي هم در پايان كار نظرات خود را در خصوص جنگ عراق همسوي نظرات "جورج بوش" كردهاست.
وي قطعا يك عضو ميانه رو و چند جانبه گرا در دولت بوش بود اما بسياري از درگيريهاي وي با "دونالد رامسفلد"، وزير دفاع آمريكا، ناشي از تفاوتهاي ايدئولوژيك ميان آن دو نبود و تنها ناشي از اختلاف نظرهاي هميشگي ميان وزارت دفاع آمريكا و وزارت امورخارجه اين كشور بودهاست.
"كالين پاول" در دوران تصدي وزارت امورخارجه آمريكا، موفقيتهاي چنداني به دست نياورد و رونق چنداني در اوضاع اين وزارتخانه ايجاد نكرد. وي چهار سال پيش يكي از وزراي كارآمد دولت "بوش" محسوب ميشد اما به نظر ميرسد، وي دل خوشي چنداني از مقام خود نداشته است. شايد به همين دليل بود كه سفرهاي خارجي چنداني در دوران خدمت خود در وزارت خارجه آمريكا انجام ندادهاست. اما وي بسياري از وظايفي را كه برعهده گرفته بود با موفقيت به انجام رساندهاست. از جمله اين وظايف احياي روابط آمريكا با چين و مطرح كردن مساله جنگ عراق در سازمان ملل است.
اما در مورد "كاندوليزا رايس" چه ميتوان گفت؟ وي يك مزيت عالي نسبت به كالين پاول دارد: وي اختلاف نظر چنداني با "جورج بوش" نخواهد داشت و بنابراين از اين پس موضعگيريهاي دوگانه دولت آمريكا در خصوص مسايل مختلف بينالمللي بروز نخواهد كرد. انتخاب "استفان هادلي"، معاون "رايس" و يكي ديگر از وفاداران "بوش"، به عنوان جانشين "رايس" در شوراي امنيت ملي آمريكا نيز تاثير چشمگيري در يكنواخت كردن ساختار دولت آمريكا خواهد داشت. اما دو مساله همچنان بصورت ناشناخته باقي مانده است.
مساله اول مربوط به شخصيت مرموز "كاندوليزا رايس" است. وي نيز همانند خود "بوش" در چهار سال گذشته ميان دو گروه مختلف دولت آمريكا سرگردان بوده است. وي موافق سياست "بوش" در خصوص گسترش دموكراسي در خاورميانه است. اما همچنان معتقد است، وجهه آمريكا در اروپا و جهان غرب بايد بهبود پيدا كند. به نظر، چنين مشخصاتي از "رايس" يك وزير امورخارجه توانا براي دولت "بوش" خواهد ساخت. اما آنچه مسلم است اين است كه دستيابي به اين اهداف نياز به خشونتي كمتر از آن دارد كه "رايس" در سمت مشاور امنيت ملي "بوش" به كار گرفته بود.
مساله ناشناخته ديگر، ساير تغييرات در كابينه "جورج بوش" است. يكي از مناصبي كه هنوز كسي براي آن انتخاب نشده, معاونت وزارت امورخارجه آمريكاست. اما مهمترين و سريعترين تغييري كه بايد در كابينه "بوش" انجام شود، بركناري "دونالد رامسفلد" است. اين امر ارتباط چنداني با ايدئولوژي خاص "رامسفلد" ندارد. شايد "كالين پاول" چهره رسمي دولت آمريكا در خارج از اين كشور بوده اما فجايعي همچون زندان ابوغريب، زندان گوانتانامو و سوءمديريت در اشغال عراق كه به وجهه آمريكا در سطح بينالمللي لطمه زده، همه اموري بوده كه در حوزه قدرت "رامسفلد" روي داده است. "جورج بوش"، "كاندوليزا رايس" و آمريكا بايد همه چيز را از نو آغاز كنند.
