تا كنون سرزمين چين اين قدر به ديگر كشورهاى جهان نزديك نبوده است. در اروپا بسيارى از مردم پوشاك چينى به تن مىكنند و ابزار برقى خانهشان ساخت چين است و مارك made in China را بر خود دارند. تا كنون ميليونها گردشگر از چين ديدن كردهاند و هزاران سرمايهدار غربى با خانوادههاشان به چين رفته و در آنجا كار و زندگى مىكنند. در اين كشور، پزشكان غربى دورههاى تخصصى براى يادگيرى طب سنتى چين طى مىكنند و بازار اقتصاد چين گويى سيرى ندارد و توليد و توليد و باز هم توليد، رشد اقتصادى غريبى براى اين كشور به ارمغان آورده است.
يادگار مائو
در چين هنوز تصويرهاى مائوتسه تونگ، بنيانگذار چين نوين و يكى از پر نفوذترين سياستمداران ِ قرن بيستم بر ديوارهاى شهرها ديده مىشوند و ديدگاههاى سياسى او در قانون اساسى كشور مندرجاند.
هنوز حزب كمونيست چين اجازهی برخورد انتقادى شديد را با مائو به شهروندانش نمىدهد. سياست ”جهش بزرگ به پيش ِ” او كه زراعت جمعى را هدف داشت و براى تسريع روند صنعتى شدن كشور انجام گرفت، به قحطى منجر شد و در اثر آن۱۰ تا ۳۰ ميليون نفر كشته شدند. و يا فاجعهی انقلاب فرهنگى مائو، تابوست و در موردش صحبت نمىشود.
اما ديگر مدتهاست كه بر ديوارهاى شهر در كنار تصويرهاى مائو، عكسهايى از الويس پريسلى و ديگر نمادهاى هنری - سياسى غربى نيز جلوه نمايى مىكنند.
دنگ شيائوپينگ
با آغاز رهبرى دنگ شيائوپينگ بر حزب كمونيست چين، سياستهاى درهاى باز و اصلاحات در چين آغاز گشت. او گرچه در سال ۱۹۸۹ جنبش دانشجويان چين را در ميدان تيان آنمن به خاك و خون كشيد، اما مدرنيزه شدن كشاورزی، صنعت و ارتش چين از دستاوردهاى دوران قدرتمدارى او به حساب مىآيد. در همين دوران بود كه اركان اصلى تئورى مائو مثل جنگ طبقاتى و يكسان سازى همهی شهروندان به تدريج به دست فراموشى سپرده شدند و در كنگره حزب كمونيست در دسامبر سال ۱۹۷۸ ميلادى مدرنيزه كردن سوسياليستى اقتصاد كشور به مهم ترين شاخص فعاليتهاى سياسى در آينده كشور مورد تصويب قرار گرفتند. از آن زمان تا سال ۱۹۹۲ اصلاحات عمومى اما بيشتر در بخشهاى اقتصاد كشاورزى خلاصه مىشد، تا اين كه در پائيز سال ۱۹۹۲ چهاردهمين كنگره حزب كمونيست چين تصويب كرد كه اقتصاد سوسياليستى بازار آزاد به هدف نهايى اقتصادى در چين تبديل شود. در جريان اين طرح اقتصادى بزرگ، سرمايههاى خصوصى در كشور مورد احترام قرار گرفت، شغل آزاد از حمايت بيشترى برخوردار شد و سرمايه داران خارجى نيز دعوت به سرمايه گذارى در كشور شدند.
همكارىهاى اقتصادى چين با آلمان
نظرى مىافكنيم به فعاليت بعضى شركتهاى آلمانى در چين. شركت پتروشيمى BASF كه در شهر لودويكزهافن آلمان مستقر است، در مشاركت با شركت چينى Sinopec ، مبلغ عظيم ۲،۳ ميليارد دلار سرمايه گذارى كرده است. اين بزرگترين سرمايه گذارى يك شركت آلمانى در خارج از كشور به شمار مىرود. دو طرف حتى خواستار بسط و توسعهی بيشتر اين همكارى عظيم نيز هستند.
آندرآس كرايماير، رئيس بخش آسياى شركت BASF در اين مورد مىگويد: ”همكارىهاى دو جانبهی ما آن قدر دقيق و موفقيت آميز است كه ما خواستار توسعهی طرحهاى خود در چين هستيم و در نظر داريم تا ميزان سرمايه گذارىهاى مان را در اين كشور افزايش دهيم.”
چين كه در گذشته ۵۰ درصد محصولات پتروشيمى خود را از خارج از كشور وارد مىكرد، اكنون خواستار آن است كه توليدات داخلى با سرعت جاى واردات را بگيرند.
وانگ تيانپو، رئيس شركت Sinopec در اين رابطه مىگويد: ”در راستاى پيشرفتهاى اقتصادى چين، احتياج به محصولات پتروشيمى در كشور افزايش يافته. اين محصولات مورد احتياج شديد صنايع داخلى كشورند و ما به رغم توليدات روزافزون در كشور هنوز نتوانسته ايم در اين زمينه خودكفا باشيم. همكارى با BASF به ما كمك مىكند تا هر چه سريع تر كمبودهاى خود را جبران كنيم و امكان رقابت جهانى را به دست آوريم.”
از پانزده سال پيش تا كنون شركتهاى آلمانى مثل زيمنس، فولكس واگن، باير، BASF و توسن– كروپ، همكارىهاى گسترده خود را با شركاى چينى خود آغاز كرده اند. البته سطح همكارىهاى ميان دو كشور بسيار پايينتر از ارتباط اقتصادى چين با ايالات متحدهی امريكاست.
سرمايه گذارىهاى مستقيم آلمان در چين در حال حاضر حدود ۱۰ ميليارد دلار است و قرار است تا سال ۲۰۲۰ به دو برابر حد موجود برسد. اين در حالى ست كه روابط اقتصادى آلمان و چين در سال گذشته حدود ۶۰ ميليارد يورو اعلام شده است كه در مقايسه با سى سال پيش، كه صادرات آلمان به اين كشور آسيايى فقط ۲۷۰ ميليون يورو بود، افزايشى حدود ۷۰ درصد را نشان مىدهد.
اما اين بدان معنا نيست كه چين فقط وارد كننده كالاهاى خارجى ست، در اين كشور ساخت كالاهاى متنوع و گوناگون آن قدر ارزان است كه محصولات چينى بازارهاى جهان را تسخير كرده اند. آلمان كه بزرگترين صادر كننده كالا به كشورهاى جهان محسوب مىشود، در سال گذشته، وارداتش از چين پنج درصد بيشتر از صادراتش به اين كشور بود. به همين جهت ترس اروپا و آمريكا از ورود كالاهاى چينى كه با قيمتى بسيار نازلتر از اجناس اروپايى به بازار عرضه مىشوند، بيشتر و بيشتر مىشود.
اجناس ِ با مارك ِ تقلبى چينى نيز به شدت بازارهاى جهان را به تصرف خود در مىآورد. در اين عرصه هر كالايى كه امكان فروش در بازار را داشته باشد، بدون اجازه، شبيه مارك اصلى ساخته مىشود و به بازار عرضه مىگردد. معمولا در نمايشگاههاى بين المللى نمايندگان كارخانههاى شبيه ساز نيز حضور دارند و مشخصات كالاهاى توليدى شركتها را تهيه كرده و بى درنگ شبيه آنها را در كارخانههاى چينى با قيمتى بسيار نازل توليد مىكنند و به سرعت به بازار جهانى روانه مىسازند.
خانم اشتفى اشميت (Steffi Schmitt) يكى از مسئولان اداره روابط خارجى اقتصادى آلمان در اين مورد مىگويد: ”در چين در همهی عرصههاى توليدى اجناس تقلبى ساخته مىشوند، اجناسى كه كاملا شبيه كالاهاى اصلى هستند. توليداتى در رابطه با صنعت ماشين سازی، توليدات پزشكی، توليدات غذايی، هيچ فرقى نمىكند. اين محصولات چنان دقيق ساخته مىشوند كه در مرحلهی اول هيچ فرقى ميان آنها با توليدات اصلى ديده نمىشود و در صورتى كه خراب شوند، معلوم نيست كه كارخانهی اصلى مقصر است يا كارخانهای كه ماركهاى تقلبى وارد بازار مىكند.”
چين و آينده پيشرفتها
پيشرفتهاى پر جهش اقتصاد ِ چين و رشد هشت تا نه درصدى آن، بيشتر ِ سرمايه داران جهان را به اين كشور جذب كرده است. آنها با وجود مشكلات فراوان به فعاليت در اين كشور مىپردازند و انتظار آيندهای پر رونق دارند، اما كارشناسان امور چين هشدار مىدهند كه امكان برخوردهاى اجتماعى و اعتراضات گسترده مردمى در اين كشور بسيار است. آنها بر اين نظرند كه وضعيت سياسى چين شكننده گشته و نااستوار مىنمايد، روابط با تايوان حالتى مسلحانه به خود گرفته، بحران انرژى يكى از بزرگترين مشكلات چين گشته و وضعيت زيست محيطى اين كشور بزرگ جهان حالتى فاجعه وار به خود گرفته است.