خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
23 بهمن» مجسمه فردوسی در آذربايجانغربی با انقلاب جايگزين شد! (تصاویر)21 دی» باغ وحشی که جای انسان ها و حیوان در آن عوض شده! (تصاویر) 16 دی» زیباترین رنگآمیزی های طبیعیت (تصاویر) 11 دی» نماز جماعت به امامت روحانی در ناوشکن جماران (تصاویر) 30 آذر» یک "بی ام و" با بدنه کروم در تهران (تصاویر) 29 آذر» سری جدید: فشن های خیابانی تهران (تصاویر) 24 آذر» تصویری: از بلیت ۵۸ میلیونی تا رابطه فلفل و هورمون جنسی 26 آبان» تصویری: درگذشت بازیگر نامآشنایی که سرطان را تحقیر میکرد
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! دیدنیها >> یک سرباز: ناگهان، بدون آموزش و اسلحه مناسب به ما گفتند از مرز دفاع کنید + تصاویروبلاگ ناظران - رادیو فرانسه، دوشنبه شب گذشته هشت تن از مرزبانان ایرانی در مطنقه مرزی بین ایران و پاکستان در پی حملهای مسلحانه کشته شدند. صبح سهشنبه و پس از اعلام خبر اولیه کشته شدن چهار درجه دار و چهار سرباز در درگیری در هنگ مرزی نگور چابهار، گروه جهادگرای جیشالعدل با انتشار تصاویری از خودروی حامل این هشت مرزبان ایرانی مسوولیت این حمله را به عهده گرفت.
تاکنون اعضای گروه جهادگرای جیش العدل که پیشتر نیز با نام جیش الله دست به عملیات مسلحانه در شرق ایران میزد مسوولیت دهها عملیات انتحاری و تهاجمی را علیه ماموران نظامی و انتظامی و همچنین مردم عادی منطقه به عهده گرفته است. اما گذشته از حملات و اقدامات شبه نظامیان گروه جیش العدل، میزان آمادگی و آموزش سربازانی که برای مرزبانی و درگیریهای احتمالی با این گروه به مناطق نا امن مرزی ایران در شرق این کشوراعزام میشوند نیز یکی از سوالات مهمی است که پیش از این نیز در پی به گروگان گرفته شدن ٥ مرزبان ایرانی و ویدئویی که از آن توسط گروههای جهادگرا منتشر شد بارها در فضای رسانهای و شبکههای مجازی ایران مورد بحث و گفتگو قرار گرفته است. درحالی که ایران به گفته مقامات ایرانی و خارجی در حال ارسال محمولههای بزرگ نظامی و مشاوران تجربه دار عملیاتی به کشورهایی از جمله عراق، سوریه، لبنان و یمن و حمایت از گروههای شبه نظامی شیعه در این کشورها است، وضعیت و امکانات مرزداران ایرانی به چه شکل است؟
«ناگهان به ما یک اسلحه دادند و گفتند از مرز کشور دفاع کنید» اساسا سربازی که به مرز خطرناکی همچون مرز بلوچستان فرستاده یا به اصطلاح تقسیم میشود هیچ آموزش ویژه و بیشتری نسبت به سربازی که در تهران قرار است برود پشت میز خدمت کنند نمیبیند. در کل، در دوره شصت روزه آموزشی که همیشه به بهانهای با هدف کم کردن هزینهها کوتاهتر هم میشود، بیشتر آموزشها پیرامون مسایل عقیدتی و رژه است.- در برخی موارد این دوره با افزایش کد به نود روز افزایش مییابد- آموزشهای عملی هم بیشتر آموزش نظام جمع یا همان رژه رفتن است. اساسا ظاهر مهمتر از کیفیت نظامی سرباز است است. اینکه سرباز خوب لباس بپوشد و خوب رژه برود. آموزش نبرد و یا جنگ تن به تن نه به شکل تئوری و نه به شکل عملی اساسا در کار نیست. سرباز در این دوره، دو ساعت آموزش مبارزه با گازهای شیمیایی و ده دقیقه آموزش میکروبی میبیند. تمام زمان آموزشی به تمرین رژه، شناخت نحوه کار اسلحه و کلاسهای عقیدتی میگذرد. هیچ سربازی هیچگونه آموزشی درباره واکنش مناسب و تاکتیکهای دفاعی در صورتی که مورد حمله قرار گرفت نمیبیند. کل تجربه سربازی که به "منطقه جنگی"مرزهای شرقی می رود یک روز حضور در میدان تیر به همراه گردان است که کلا در سه دقیقه میتواند حدود ده تیر شلیک کند. از کل یک گردان یک سرباز این شانس را خواهد داشت که یک نارنجک مشقی پرت کند. سه روز اردوی پایانی دوره آموزشی نیز به ساختن سنگر و ... پرداخته میشود که آن هم خیلی جدی گرفته نمیشود.
ما وقتی وارد منطقه مرزی شدیم تصور میکردیم وارد یک پادگان خواهیم شد. اما نهایتا در منطقه مرزی وارد یک پایگاه کوچک شدیم و من، شاید از سر بد شانسی به چادری در یک نطقه صفر مرزی منتقل شدم و ماهها در آنجا سربازی کردم. ویدئویی از به گروگان گرفته شدن پنج مرزبان ایرانی منتشر شده بود، این دقیقا وضعیت من در دوران سربازی بود. ما نه آموزشی دیدیم و نه حتی اطلاعاتی به ما داده شده بود که امکان دارد مورد حمله و شبیخون قرار بگیریم. اساسا در آن سن ما نه هیچ اطلاعی از منطقه داشتیم و نه اساسا تصوری از خطری که ما را تهدید میکند. ناگهان به ما یک اسلحه دادند با یک خشاب که ٢٧ تیر جنگی و ٣ تیر رسام داشت و گفتند از مرز کشور دفاع کنید. ما حتی امکانات رفاهی معمولی هم نداشتیم. یک چادر وسط ناکجا آباد تمامی امکاناتی بود که در اختیار داشتیم. ماهها باید با کنسرو سرد سر میکردیم چون آشپزخانهای وجود نداشت. آب خوراکی هم آب شیرین شده دریا بود که موجب بیماریهای باکتریایی و حتی پوستی همه ما شده بود. اگر مقامات ایرانی میخواهند واقعا مرزها را کنترل کنند باید نیروهای آموزش دیده، آشنا با درگیری نظامی با امکانات به روز به مرزها اعزام کنند. مرزبانهای ما اکنون سربازانی هستند که فقط با توجه به شرایط سربازی در تهران و شیراز و اصفهان دارند خدمت میکنند و چون بدشانستر بودهاند، در تقسیم آنجا افتادهاند. من خودم در مدت سربازی در مرز یک بار تجربه درگیری با گروههای جهادگرای منطقه را داشتم. آنها در نیمههای شب به ما نزدیک شدند، به سمت ما شلیک کردند ما هم به سمت آنها شلیک کردیم. خوشبختانه پس از چند دقیقه درگیری آنها از محل دور شدند. اما فردای آن روز تمامی ما به اتهام شلیک بیجهت بازداشت شدیم و هفتهها در زندان بودیم. مقامات بالاتر از ما جنازه میخواستند. فکر میکردند ما بیدلیل شلیک کردهایم و میگفتند اگر واقعا به کسی شلیک کردهاید باید جنازهاش را به ما نشان دهید. خب کسی از آنها کشته نشده بود، ما فقط در یک واکنش غیرارادی به ناگهان تمامی خشاب خود را به سمت جایی که به ما شلیک میشد خالی کردیم... همین. هر چند ما نهایتا با پادرمیانی یکی از فرماندهان عالیرتبه از زندان آزاد شدیم اما از آن به بعد نه تنها ما، بلکه بسیاری از سربازهای منطقه هم دیگر جرات نداشتند شلیک کنند چون از بازداشت میترسیدند. Copyright: gooya.com 2016
|