خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
18 شهریور» یک گمشده متفاوت در تهران! (تصویر)18 شهریور» شعر افقی عمودی سعدی! (تصویر) 18 شهریور» عکس: سوت ماموران شهربانی در دوران پهلوی 18 شهریور» تصویری: چهرههای سینمای ایران و جهان بر فرش قرمز جشنواره ونیز 18 شهریور» تصویری: برخورد کامیون با پل عابر پیاده - شهر ری 18 شهریور» تصاویری از تماشاگران ایرانی مسابقه فوتبال امروز تیمهای ایران و هند 17 شهریور» تصویری: رونمایی از یگان لباس شخصیهای سپاه 17 شهریور» محمدرضا گلزار در کنار صدام (تصویر)
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! دیدنیها >> امانت داری 45 ساله پیرمرد زنجانی +عکسامانت داری 45 ساله مهر - «حاج حسن نعلچگر» ۴۵ سال است در مغازه نعلسازی خود منتظر است فردی که دوچرخهای را جلو مغازهاش گذاشته برای بردن دوچرخه باز گردد ولی هنور خبری ازآمدنش نیست وحاج حسن خود را ملزم به حفظ امانت میداند. در نگاه اول یک دوچرخه ۲۸ ساده و فرسوده است که روزگاری جوانان قدیم زنجان با این دوچرخه خاطرات و عاشقانههای فراوان داشتهاند ولی پشت این دوچرخه قدیمی و فرسوده قصه مردانگی و امانتداری ۴۵ ساله خودنمایی میکند. از راسته مسگری در بازار پایین شهر زنجان عبور میکنیم و صدای چکشهای مسگرها همانند یک موسقی یکنواخت زیبا گوشهایمان را نوازش میدهد؛ در گوشهای از این راسته مغازهای قدیمی که زنگارهای سالهای دور را در خود نمایان دارد، توجهمان را جلب میکند، دوچرخه فرسوده و سیاهی که بر اثر گذر زمان و ماندن مدوام مقابل هوا از رنگ و رو رفته است. ماجراي دوچرخه چيست؟ حاج حسن نعلچگر همان نعل ساز پیری است که به گفته خودش وقتی حدود ۴۵ سال پیش ماموران شهرداری زنجان برای ساماندهی محله مسگرها میآیند، یکی از این ماموران دوچرخه وی را به گوشهای پرت کرده و دوچرخهاش میشکند. حاج حسن میگوید روزگاری که ما جوان بودیم، روزگار یکرنگی و صداقت بود هر چند این روزها هم خوب است ولی روزگار بیانصافی است. دوچرخه حاج حسن که دو چرخهای فرسوده بوده، میشکند و مامور شهرداری برای جبران خطایش یک دوچرخه نو را عصر همان روز برای حاج حسن میآورد و بدون حرفی دوچرخه را آنجا می گذارد و می رود؛ دوچرخهای که اکنون بعد از گذشت ۴۵ سال حتی یکبار هم کسی سوار آن نشده است. حاج حسن نعلچگر میگوید: دوچرخه من قراضه و فرسوده بود، همان لحظه که مامور آنرا پرت کرد داخل گودال وسط میدان افتاد و شکست و او عوضش را یک دوچرخه نو آورد. وی ادامه میدهد: بعد از این قضیه سعی کردم مامور را پیدا کنم ولی هر چقدر دنبالش گشتم تا از هم حلالیت بطلبیم ولی پیداش نکردم و هنوز هم از این فرد خبری نیست. نعلچگر ادامه میدهد: به نظر من این دوچرخه امانت است و باید امانتداری کنم. حاج حسن نعلچگر هر روز صبح هنگام باز کردن مغازهاش دوچرخه را جلوی مغازه میگذارد و عصر موقع بستن مغازه دوچرخه را به داخل میبرد، کاری که طی ۴۵ سال هر روز تکرار شده است.
Copyright: gooya.com 2016
|