خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
25 آذر» تصاویر کشتار شیعیان نزدیک به جمهوری اسلامی در نیجریه 10 آذر» جنجال بر سر همسر صیغه ای عباس جدیدی عضو شورای شهر تهـران 13 مهر» تصاویری از بزرگترین استخر جهان 11 مهر» پیوستن عروس و داماد بسیجی به تجمع دلواپسان علیه برجام (تصاویر) 22 شهریور» بانک دیروز، دیزی فروشی و قلیان کشی امروز (تصاویر) 11 شهریور» تصاویر لحظه ورود غول طوفان به تهران 5 شهریور» تصاویری از بازیگر نوجوان ایرانی ترلان پروانه 14 مرداد» تجمع هزاران نفر برای رویت نشانه مذهبی روی دیوار توالت! (تصاویر)
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! دیدنیها >> تصاویری دیدینی از یک عروسی سنتی در زعفرانیهی تهرانایلنا - آنچه در زیر می خوانید مراسم واقعی عقدِ یک دختر و پسر عشایر کهگیلویه و بویراحمدی بود. در این مراسم عروس و داماد همراه با اقوام و خویشان؛ نمایشی واقعی از رسم و رسوم خود را در صحنهای در گالری آسمان واقع در زعفرانیه ارایه کردند حنایی که میان رنگها بسته شد برای نخستین بار؛ مراسم عروسی یک زوج لر همراه با آیین و سنتهای عشایر در گالری آسمان برگزار شد. آغاز آشنایی شایان و معصومه به گزارش خبرنگار ایلنا؛ بعدازظهری بود و معصومه برای آوردن آب؛ لبِ چشمه رفت که پسرِ قصه دیدش و یک دل نه که صد دل عاشق شد. پسر از خواهرش که همراهیاش میکرد؛ پرسید: این دختر؛ کیه؟... شایان؛ نفسزنون به خونه رفت و ماجرا رو با مادرش که درحال کشیدنِ قلیون بود؛ درمیون گذاشت. مادر بعد از قربون صدقه رفتن بابتِ عاشق شدن پسرش؛ قول داد شب با پدرش صحبت کنه و ازش بخواد براش پاجلو بزاره و دختره رو از پدرش خواستگاری کنه. پدر اومد و بعد از شستنِ دست و صورت با آفتابه و لگنی که دختر براش آورده بود؛ از ماجرای عاشق شدنِ پسر باخبر شد. مادرِ داماد با مادرِ عروس صحبت کرد که اگه پسرشون رو به غلامی قبول کنن؛ یه روز رو برای خواستگاری تعیین کنن. مادرِ عروس با پدر صحبت کرد که یه روز رو مشخص کنن تا خونواده داماد برای خواستگاری بیان. روزی مشخص شد . و پدرِ عروس و داماد بدون حضور زنها؛ مهریه و شیربها رو مشخص کردن و مابقی ماجرا رو به زنها واگذار کردن. نواختن ساز و نقاره به همراه اهدای هدایا خونواده داماد؛ سینیهای خلعتی بهسر برای عروس پارچه و زیورآلات اووردن و زنها یهصدا خوندن: مبارک، مبارک، ایشالله مبارکش باد..." مراسم حنابندون اجرا شد و بر کف دستای عروس و داماد حنا بستند. خونواده عروس هدیههایی رو برای مادر، پدر، خاله، عمو، عمه، خاله و برادر عروس اووردن. پارادوکس غم و شادی ساز و نقاره شروع به نواختن میکنه. موسیقی از شعرهای غمگین شروع میشه و با موسیقی شاد به پایان میرسه. روز عروسی عروس با لباس سپید و رواندازی صورتیرنگ وارد میشه و عاقد عبارت "از بایمی از قایمی ترکه سرخ بادومی عروس خانم برای شایان گفتی بله اگه نگی بله پوز مُخله" را سه بار میخواند و هر بار با ترکهای که به دست داره بر سر عروس ضربه میزند تا بله را بگیرد... عروس بعد از گرفتن زیر لفظی میگه "با اجازه بوام بله" بعد از بلهی عروس؛ پدر و برادر داماد دستمال به دست شروع به رقص محلی میکنند. داماد هم آنها را همراهی میکند. پدر عروس به همراه یکی از اقوام داماد چوببازی میکند. برادر داماد وسایلی برای اصلاح سر میآورد و موهای داماد را اصلاح میکند. مهمانها هم در دستمال دور گردنِ داماد شاباش میاندازند. پدر عروس دور کمر دخترش شالی بسته و داماد روانداز عروس را بالا میزند و بعد از رد شدن از زیرِ قرآن؛ راهی خانه بخت میشوند. ما هم برای این زوج دندانپزشکِ گچسارانی که اینگونه سعی کردند آیین و سنتهایشان را زنده نگاه دارند و به دیگران نیز نشان دهند؛ آرزوی خوشبختی میکنیم. پایان
Copyright: gooya.com 2016
|