سه شنبه 20 اردیبهشت 1384

درباره سازمان اطلاعات موازی (قسمت دوم)، امضا محفوظ

بسم الله الرحمن الرحيم

هدف اصلي پروژه هاي سازمان اطلاعاتي موازي، اثبات نظريه رهبران نظام درباره ارتباط روشنفكران، اصلاح طلبان و دگرانديشان با خارج از كشور و وجود يك توطئه براندازي خاموش براي سرنگوني جمهوري اسلامي است.

تحليلگران امنيتي وابسته به سيستم ديكتاتوري دركشورهاي جهان سومي تصور مي كنند همه كشورهاي ديگر دشمن آنها هستند و روز و شب براي مقابله با آنها توطئه مي كنند. لذا در صدد حذف يا مهار كساني بر مي آيند كه ممكن است منبع يا عامل يا سرپل شبكه جاسوسي يا عملياتي دشمنان در داخل باشند.

پس از پايان جنگ سرد، اين مدل از وجه نظامي و امنيتي خود خارج شده و صورتي فرهنگي گرفته است. پس دستگاههاي اطلاعاتي كشورهاي جهان سومي، مترصد كشف و خنثي سازي اقدامات توطئه گران موهومي مي شوند كه از طريق تهاجم فرهنگي مي خواهند به تدريج در سيستم نفوذ كرده و آن را استحاله كنند.

روزنامه نگاران، نويسندگان، اساتيد دانشگاه، فعالان حقوق بشر و نهادهاي مدني و حتي سينماگران در معرض سوء ظن سيستم هاي امنيتي قرار مي گيرند تا به هر نحو ممكن اثبات شود كه دشمن در صدد نفوذ فرهنگي و ضربه زدن به نظام از طريق غيرمستقيم است.

مدل برخورد امنيتي حاصل از اين طرز فكر، در دوران حضور سعيد اسلامي در معاونت امنيت وزارت اطلاعات به اوج خود رسيد و شكل سازماني يافت. قتلهاي متعددي در داخل و خارج از كشور انجام شد و پروژه «آلترناتيو كشي» آنهم با همين تلقي تنگ نظرانه كه هر نويسنده عادي و روشنفكر مخالفي را در اندازه آلترناتيو و رهبر بالقوه اپوزيسيون نظام مي ديد، در صدر اولويت هاي امنيتي جمهوري اسلامي قرار گرفت.

اين روند پس از دوم خرداد 76 با خروج سعيد اسلامي از معاونت امنيت و در نهايت با برخوردي كه با محفل قتلهاي زنجيره اي صورت گرفت و البته ناتمام ماند، در بعد سازماني متوقف شد. اما حاملان اين تفكر و عاملان اين روش پس از آنكه از شوك قلع و قمع محفل خودسر اطلاعاتي بيرون آمدند و موج برخورد با عاملان قتلهاي زنجيره اي را هم متوقف ديدند، محفل خود را مجددا در تشكيلات جديد سازمان دادند و به پيگيري همان تفكر غلط و انحرافي در پوششي متفاوت پرداختند. با اين تفاوت كه پس از ترور حجاريان، ديگر قدرت و جرأت قتل را نداشتند و صرفا از روشهاي ديگر بهره مي جستند تا توطئه هاي موهوم براندازي فرهنگي و براندازي خاموش را كشف يا جعل و افشا كنند.

در پروژه هاي سازمان اطلاعات موازي اين رويكرد با غلظت و خشونت پيگيري مي شود و در مسير رسيدن به آن نيز هيچ تفكيكي بين فعالان اجتماعي و فرهنگي با سياسيون، و نيروهاي اصلاح طلب با اپوزيسيون سلطنت طلب، و حيطه فعاليت بيروني و اجتماعي با حوزه هاي شخصي و خانوادگي، به رسميت شناخته نمي شود.

بازداشت، اعمال فشارهاي جسمي و روحي و گرفتن اعتراف به جرايم سنگين اما بي سند و مدرك و غير قابل اثبات، مراحل شكل گيري و پيگيري پرونده هاي يك پروژه در سازمان اطلاعات موازي هستند.

اين سازمان هيچ نيازي به اشراف اطلاعاتي و آگاهي از واقعيت هاي حوزه فرهنگ نمي بيند و حقيقت را آن چيزي مي داند كه فكر مي كند بايد باشد، نه آن چيزي كه واقعا هست. و براي وادار كردن متهمان به اعتراف به چنين حقايقي نيز از هيچ سخت گيري و شكنجه جسمي و روحي و رفتارهاي غيرانساني دريغ نمي شود.

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

سازمان اطلاعات موازي، پرونده هاي خود را نه بر اساس هيچ دليل و مدرك محكم و قابل استناد، بلكه تنها بر اساس اعترافات متهماني تكميل مي كند كه روزهاي متمادي را در زندان انفرادي به سر برده اند و كاملا از جهان بيرون و خانواده و دوستان خود بي خبرند.

به همين جهت است كه پرونده هاي تشكيل شده و اتهامات وارده به قربانيان پروژه هاي سازمان اطلاعات موازي هيچگاه ارزش حقوقي نداشته و همواره پس از يك موج تبليغاتي گسترده، متهمان به تدريج و به آرامي آزاد شده اند و به زندگي خود كه البته لطمه هاي بسيار ديده، باز مي گردند.


ضميمه:


ادامه

دنبالک: http://mag.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/22337

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'درباره سازمان اطلاعات موازی (قسمت دوم)، امضا محفوظ' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016