بسم الله الرحمن الرحيم
در تمام مراحل از تشكيل تا تكميل يك پرونده در اطلاعات موازي، وجود منبع انساني يك شرط اساسي و بي بديل براي جلو بردن پروژه است. چه در بخش تبليغاتي آنجا كه اقدام به پخش يك شايعه يا خبر در محافل پيراموني سوژه ها مي شود و چه در فاز ابتدايي كه نياز به اطلاعات خامي براي آغاز بازجويي است يا در مرحله تكميل پرونده كه نياز به اطلاعات تكميلي غير قابل اخذ از متهمان است، يا حتي در فاز پس از آزادي متهمان كه نياز به ارزيابي برخورد صورت گرفته در ديدگاه و رفتار ايشان است، استخدام يك منبع داراي دسترسي به اين سطح به خصوص از اطلاعات امري ضروري است.
اما از آنجا كه سازمان اطلاعات موازي برخلاف تبليغات اغوا كننده از امكانات مالي، گستردگي و نظم تشكيلاتي لازم براي استخدام منابع به صورت طولاني بي بهره است و پروژه هاي ايشان نيز نه بر اساس يك منطق خاص و قابل توجيه و نه با هدف تأمين منافع ملي بلكه بر اساس اهداف باندي و كوتاه مدت تصميم گيران صورت مي گيرد، نشان كردن و استخدام منابع انساني سازمان نيز به طور موقت و مستقيما با توجه به پروژه هاي در دست اقدام يا بررسي انجام مي گيرد.
در استخدام منابع، تمركز عمده بر روي افرادي است كه نقاط ضعف قابل توجهي در مسائل شغلي، مالي يا اخلاقي دارند كه به اتكاي آن مي توان ايشان را تحت فشار قرار داد و وادار به همكاري كرد. سازمان اطلاعات موازي با جمع آوري اطلاعات از زندگي خصوصي و روابط شخصي فرد مورد نظر خود، با تهديد او را به همكاري وادار مي كند.
براي نمونه از يكي از خانم هاي منشي مؤسسه درگير در يك پرونده اعتراف گرفته شده بود كه با يكي از متهمان پرونده رابطه نامشروع داشته و سپس او را تحت فشار قرار داده بودند كه در صورت عدم همكاري اين اتهام را در مطبوعات منتشر مي كنند. يا نگهبان كهنسال در ورودي مجتمع فرهنگي تهران تهديد شده بود كه در صورت عدم همكاري او، آبروي دخترش در محل سكونت وي برده مي شود. يا منشي دفتر شهردار يكي از مناطق تهران كه در پرونده شهرداران متهم بود، تهديد شده بود كه در صورت عدم همكاري اعترافات غيراخلاقي آن شهردار عليه او در محله سكونتش افشا خواهد شد. اين موارد يكي دو تا نيست و بسيار بيشتر از اين چند نمونه است.
پس از استخدام منابع كه غالبا با تهديد و گاهي هم با تطميع صورت مي گيرد، از ايشان خواسته مي شود كه درباره همه چيز از زندگي خانوادگي تا مسائل كاري و جهت گيري اعتقادي متهمان و افراد مورد سوء ظن و عناصر سياسي و فرهنگي و مطبوعاتي كه مورد توجه سازمان اطلاعات موازي قرار دارند، به كسب و جمع آوري اطلاعات بپردازد.
از ميان منابع، برخي برگزيده مي شوند تا علاوه بر كسب خبر و خبرچيني، فعاليتهايي را در جهت نفوذ و تخريب گروهها و ايجاد انحراف در فعاليتهاي مورد نظر سازمان، ايجاد گروهها و جريان هاي موازي و جعلي، پخش شايعه در محافل سياسي و فرهنگي و مطبوعاتي در راستاي عمليات رواني مدنظر سازمان و برقراري ارتباط با متهمان بالقوه پرونده هاي آتي اطلاعات موازي براي استفاده عنداللزوم ساماندهي كنند.
اوج فعاليت يك منبع اجير شده توسط سازمان اطلاعات، همكاري او در تحليل و حتي جهت دهي به پرونده است. اين مورد خصوصا در پرونده هايي مثل پرونده سايتها و وبلاگها كه محتويات پرونده به نسبت تخصصي تر از سوژه هاي قبلي است، بيشتر رخ مي دهد.
واضح است كه نه بازجوي پرونده سايتها از مباحث تخصصي اينترنت سر در مي آورد و نه مسئولان بازخواني و تحليل پرونده از علم و مهارت كافي براي تشخيص صحت و سقم اطلاعات اخذ شده از متهم برخوردارند و در پايان نيز تعيين نواقص يا نكات باارزش اعترافات از توان ايشان خارج است.
براي همين، يا بازجوها به طور طبيعي به اتهامات و پرسش هايي توجه مي كنند و بر روي اعترافاتي مانند موارد اخلاقي و اعتراف متهم عليه ديگري تأكيد مي كنند كه در بحث درباره آنها بسيار باتجربه اند، يا از بعضي از متهمان پرونده هاي قبلي كه بريده اند و حاضر به همكاري هستند كمك مي گيرند تا كار ارزيابي صحت و جهت اطلاعات اخذ شده از ديگر متهمان را برعهده گيرند.
دشوارترين موقعيت براي يك متهم، وقتي است كه ببيند كسي كه پيش از اين او را به عنوان يك روزنامه نگار و حتي نويسنده ثابت يكي از معتبرترين سايتهاي اينترنتي مي شناخته، پس از اينكه از لحاظ خانوادگي و شخصيتي كاملا زير فشار نيروهاي اطلاعات موازي قرار گرفته و بريده و اجير شده و حتي او را معتاد هم كرده اند، به عنوان «كارشناس پرونده» از متهمان پروژه جديد اطلاعات موازي بازجويي كند.
ضميمه: