شنبه 21 خرداد 1390   صفحه اول | درباره ما | گویا


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

درد میراث فراموش شده، مهر

وقتی متولیان میراث فرهنگی سرگرم جریاناتی غیر از حفاطت از میراث فرهنگی کشور هستند و برای جلوگیری از خروج آثار تاریخی کاری از دستشان بر نمی آید شاید بهتر باشد میراث گذشتگان در خاک مدفون باشد!

به گزارش خبرنگار مهر، روزها می آیند و می روند. هر طلوعی و به دنبال آن غروبی. نور و در پی آن ظلمت. عید نوروز و در ادامه آن رنگارنگی فصل ها. هیاهوی زندگی در شهرها، محله ها، خانه ها.

اما... گمشدگانی در دل این هیاهو زندگی می کنند که صدایشان، نگاه شان یا حضورشان را کمتر می شنویم، می بینیم و حس می کنیم. آیا کسی صدای میراث فراموش شده کشور را می شنود؟



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 




متولی میراث درگیر جریانات سیاسی، رفتن ها و آمدن ها، اسباب کشی ها، منازعات رسانه ای، جوابیه، اطلاعیه برای یک شخص یا گروهی خاص، عزل و نصبها، دورکار کردنهاست. مردم هم که به دنبال مشکلات، دغدغه ها و زندگی خود هستند و گهگاه شاید یادی از بازماندگان تاریخ کنند آن هم با نوشتن یادگاری، تخریب، فلش دوربین های گیرنده عکس یادگاری و ... .

مظلومان؛ این بازماندگان تاریخ تک و تنهایند. مگر هزینه مرمت، نگهداری و نمایش مطلوب آثار تاریخی اعم از ابنیه ها، اشیاء، ارگ ها، کاخ های بی سقف و ستون، مقبره ها و سازه های آبی چقدر است؟ آیا این هزینه ها بر فرض مثال بیشتر از ساخت تونل توحید، اتوبان دوطبقه یا برج میلاد است؟ منظور ارتباط هزینه های شهری در تهران و سایر شهرها با میراث نیست.

بلکه باید توجه داشت که هیچ کس منکر بهتر زندگی کردن در دنیای مدرن نیست اما نباید بهای آن را با بی توجهی به میراث فرهنگی کشور بپردازیم. همانطور که برای سد سازی، پل سازی، راه سازی، عمران و آبادانی کشور تلاش می کنیم برای تاریخ مان که از آن بر آمده ایم هزینه کنیم.

اگر از سازمان میراث فرهنگی درباره این سئوال ها را بپرسیم می گویند "ما متولی هستیم و خوب می دانیم که چه می کنیم؟!" اما وقتی از تخریب خانه ای قدیمی در لاله زار سخن به میان می رود می گویند "این ملک شخصی است و ما دخل و تصرفی در آن نداریم" و اگر هم یک مجتمع تجاری چندین طبقه در قلب تاریخ تهران ساخته شود اهمیتی ندارد.

انگار کار این سازمان فقط این است که ساختمان ها را در فهرست آثار ملی ثبت کند ولی هنوز این سوال بی پاسخ است که چگونه یک اثر از پرونده ثبت ملی خارج می شود. چطور می توان یک گذشته را ثبت کرد بعد از حافظه ها پاک کرد؟

درحالیکه گذشته ها خود به خود ماندنی هستند چه با ثبت و چه بی ثبت. یا اینکه مدیری از مدیران میراث فرهنگی نسبت به اینکه خانه امین السلطان در حال تخریب است اظهار بی اطلاعی می کند و می گوید "این قدر پرونده ها زیاد است که من الان حضور ذهن ندارم". خبر تخریب قریب الوقوع این بنا در اکثر رسانه ها منعکس شد اما ایشان کاملا بی اطلاع بودند.

مگر هزینه حضور باستان شناسان، تیم های کارشناسی حفظ و احیاء، مرمت آثار تاریخی، استفاده از تجارب و توان تکنیکی و فنی و سخت افزاری سایر کشورها در امر موزه داری و اکتشاف لایه های پنهان و زیرین تاریخ پربار این دیار چقدر است؟

حال باید گفت اکنون که میراث فرهنگی متولی دلسوزی ندارد و هنوز هزینه های شهری بر هزینه مرمت آثار تاریخی که نقش مهمی در ماندگاری آنها دارد، اولی تر است، شاید بهتر باشد این تاریخ ناشناخته؛ تا ابد در زیر خاک ها مدفون بماند.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016