پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! هنگامه صابری، استادی بزرگ با عصایی سفیدتوانا- «خواستن، توانستن است» یک مثل است که گاهی بسیار شعاری جلوه میکند. تاریخ راوی ِ قصههای بسیاری است است کسانی که خواستند اما نتوانستند. اصلا کسانی که خواستند و نتوانستند شاید خیلی از صفحات تاریخ را به خود اختصاص ندهد. اما شاید دلیل ِ خواستنها و نتوانستنها تفاوتی باشد که میان «خواست»ها و «اراده»ها است. یکی از کسانی که به راستی به این مثل معنا بخشیده است «هنگامه صابری» است. نابینای مطلق از هر دو چشم و متولد ۱۳۵۵ که در سن ۱۶ سالگی و در سال ۱۳۷۰ رتبهی سوم کنکور سراسری علوم انسانی را کسب کرد؛ کارشناسی و کارشناسی ارشد حقوق بینالملل را از دانشگاه تهران دریافت کرد.همچنین توانست کارشناسی ارشد حقوق از دانشگاه مک گیل کانادا دریافت کند. او دکترا و پست دکترای خود را از دانشکدهی حقوق دانشگاه هاروارد آمریکا گرفت. صابری در دانشگاههای براون، تنسی، و بُستن یونیورسیتی تدریس کرده است. هنگامه صابری در مورد مرحلهی تحصیلات خود میگوید: «سن من وقتی که وارد دانشکده حقوق شدم ۱۶ سال بود. در کنکور علوم انسانی رتبهام سه شد و بین رشتههای متفاوتی مردد بودم. فلسفه، علوم سیاسی و ادبیات… درس مقدمه حقوق را با عزتالله عراقی گذراندم گذراندم و حقوق اساسی را با ابوالفضل قاضی. بعد از این دو واحد درسی بود که متوجه شدم جای درستی آمدهام… بعد برای دورهی فوق لیسانس خودم گرایش حقوق بینالملل را در همان دانشکده انتخاب کردم و تز ارشد خودم را در مورد کنوانسیونهای ژنو نوشتم… فوق لیسانسم را از مک گیل گرفتم و در طول آن به طور خاص روی فلسفهی حقوق بشردوستانه تمرکز کردم. بعد فوق لیسانس حقوق و دکترای آن را از دانشگاه هاروارد گرفتم.» هنگامه صابری فرزند میانی پدر و مادری سالم است که سه فرزند نابینای موفق و برجسته به جامعه تحویل داده است.
هنگامه صابری در مورد بیماریاش میگوید که «دلیل معلولیت من RP است که ریشه در ژنتیک و مشکل شبکیه دارد و مادرزادی است. در این نوع نابینایی تا دو سالگی میزانی از دید وجود دارد و پس از آن کودک نابینا میشود. با توجه به اینکه پیش از دو سالگی را به یاد نمیآورم، میزان دیدم به همین شکل بوده است.» هنگامه صابری در مورد شرایط و امکانات ِ موجود برای نابینایان در زمان نوجوانیاش میگوید: «درباره شرايط فرهنگی و آموزشی نيز بايد بگويم که امکانات آموزشی برای بچههای زير سن مدرسه در زمان ما بسيار محدود بود، برای کودکان نابينا اين مسئله شديدتر میشد و نوارهای قصه تنها چيزی بود که ما در اختيار داشتيم..» هنگامه صابری از تجربهی مدرسه خود و برادر نابینایش میگوید که هر دو در مدرسه نابینایان شیخ محمد خیابانی در کوی ۱۳ آبان درس میخواندند که مدرسهای مختلط بود اما مدرسهی دخترانه و پسرانه از هم جدا شدند. صابری در پاسخ به این پرسش که آیا مختلط بودن مدرسه افراد نابینا و افراد دارای ناتوانی ذهنی مشکلی پیش نمیآورد چنین توضیح میدهد: «اگر در اين نوع مدارس نظارت درست باشد مشکلی پيش نمیآيد اما اتفاقی که در مدرسهی ما افتاد چيزی از جنس تنش بود. اسم مدرسهی ما را مدرسه عق ماندهها گذاشته بودند و اين بار منفی برای ما هم داشت و اين برای ما ناراحتکننده بود. علاوه بر آن يکی از تنشهايی که بين بچهها به وجود میآمد آزاری بود که از سوی کودکان ناتوان ذهنی نسبت به بچههای نابينا صورت ميگرفت، مثلا اينکه آنها بچههای نابينا را هل میدادند يا مانعی بر سر راهشان میگذاشتند. درمواجهه با اين آزارها نسبت به خودم و دوستان نابينايم من سعی میکردم از روشهای خشن در مقابل کودکان ناتوان ذهنی استفاده کنم و اين به واسطهی نوعی حس برتری بود که در من وجود داشت. رفتار آن روز من در برابر اين کودکان موجب شد که امروز هم من نسبت به افراد دارای معلوليت ذهنی حساسيت داشته باشم و اين تصور که ديگران نسبت به اين افراد احساس برتری دارند هنوز مرا اذيت میکند، البته ذکر اين نکته در اينجا شايد جالب باشد که در کشورهايی نظير آمريکا و کشورهای اروپايی امروزه اولويت حمايت از افراد دارای معلوليت، روی افراد ناتوان ذهنی قرار گرفته است و بيشترين کارهای حقوقی و حمايتی روی اين قشر انجام میشود.» صابری پس از دورهی راهنمایی وارد مدرسهی عادی میشود. هنگامه صابری تز دکترای خود را در حوزهی تاریخ و فلسفهی حقوق انتخاب میکند و دربارهی تاثیر عملگرایی روی تاریخ تحول حقوق بینالملل در آمریکا به انجام میرساند. صابری در مورد پذیرشش در دانشگاه هاروارد میگوید که در شرایط خوبی وارد دانشگاه هارواد شد و به دلیل انتشار کتابی در ایران و نمرههای خوب و روزمهای که داشته موفق شده است که از هاروارد بورس کامل بگیرد. هنگامه صابری در مورد بازگشت به ایران در گفتوگو با وبسایت «معلولین ایران» که در سال ۱۳۸۹ صورت گرفته میگوید: «خیلی مطمئن نیستم، من مشکلی برای بازگشت به ایران ندارم، بیشتر بستگی به شرایط ایران دارد که آیا فرصتی برای تدریس برای من در دانشگاهی نظیر دانشگاه تهران فراهم شود یا نه.» صابری میگوید که به عنوان یک اقلیت مشکلات بسیاری را درک و تحمل کرده است اما همواره تلاش کرده که از این تبعیضها سکوی پرشی برای خود بسازد. «چیزی که در مورد تبعیض برای من مهم است این است که اصولا تبعیضات اجتماعی به شکلی خیلی پیچیده عمل میکنند و در نتیجه هیچ قاعدهی یکسانی نیست که بر اساس آن بتوان پیشبینی کرد که یک عامل یا مشخصه فردی (جنسیت، معلولیت و..) به چه شکلی میتواند عامل تبعیض محسوب شود. گر چه در بازاری رقابت میکنی که همهی این مشخصات فردی میتواند عامل تبعیض قرار گیرد، ولی همهی این مشخصات فردی فرد را یک مورد منحصر به فرد میکند و همهی اینها چالشهایی است که توانمندیهای اجتماعی فرد را بیشتر میکند. یکی از این توانمندیها این است که تمرین کنی که از تبعیض به عنوان وسیلهی قربانینمایی و تضعیف بیشتر خود استفاده نکنی و اقلیتبودنت را در هر موردی عامل رشد نکردنت حساب نکنی مگر اینکه دلیل کاملا موجهی داشته باشی. من با این دید وارد رقابت برای ورود به حرفهی تدریس حقوق شدم و فکر میکنم این دیدگاه به من کمک کرد.» صابری در مورد موضوع موفقیت و موفقبودن خود میگوید: «تا وقتی که ما به عنوان افراد جامعهی ایرانی مسالهی تفاوت را چه در سلایق شخصی، تفاوتهای سیاسی، عقیدتی، فرهنگی، سلیقههای سادهی روزمره، طبقات اجتماعی، ملیت، رنگ پوست، نوع میل جنسی و معلولیت حل نکنیم، تمام ادعاهای ما در مورد جامعهی دموکراتیک، نقض یا رعایت حقوق بشر، آزادی و مانند آن توخالی است. یکی از جذابیتهای تدریس و کار دانشگاهی برای من افزودن به خودآگاهی آدمها در قبال تصمیمگیریهای لحظه به لحظهی زندگی است. به نظرم یکی از سوالهایی که در آخر هر روز میتوانیم از خودمان بپرسیم این نیست که آن روز را روز موفقی دیدیم یا نه، بلکه این است که چطور آن را موفق میبینیم. سوال درست پرسیدن از جوابدادن مهمتر است.» Copyright: gooya.com 2016
|