خانواده شجریان نامهای را که با عنوان «تقدیم حنجره محمدرضا شجریان به حسن روحانی» در فضای مجازی منتشر شده است، تکذیب کرد.
به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی خانواده شجریان، انتشار مطلبی با عنوان «تقدیم حنجره محمدرضا شجریان به حسن روحانی» در فضای مجازی تکذیب شده است.
در این تکذیبیه همچنین آمده است: خانواده محمدرضا شجریان ضمن آرزوی سربلندی برای کشور عزیزمان ایران، اعلام میکند که محمدرضا شجریان این روزها در خانه مشغول مداواست و خبرهای سیاسی و مناظرههای تلویزیونی را دنبال نمیکند.
***
خبر زیر در شبکه های اجتماعی به شکل گسترده ای منتشر شده بود:
استاد شجریان حنجره خود را به دکتر روحانی تقدیم کرد
حسن آقای روحانی
این حقیقت دارد که تو هیچ وقت از آن دست سیاستمدارهایی نبودی که من دوستشان دارم. نه شبیه مصدق اسطورهوار بودی، نه مانند بازرگان صاحب اصول ؛ نه شبیه خاتمی روشنفکر و نه مانند میرحسین مقاوم. چهار سال پیش فرض کردم که تو خیر الموجودینی، تنها انتخاب ممکن تا بشود به منهدم نشدن این کشور امیدوار ماند. یادم هست که نومید رای دادم و یادم هست که هیچوقت حاضر نشدم رییسجمهور صدایت کنم، رییسجمهورِ من یکی تمام این سالها در بنبست اختر محصور بود.
حالا اما بعد از گذشت این سالیان میخواهم بگویم کاری که تو به اتفاق جواد ظریف و بیژنزنگنه در چهار سال گذشته انجام دادید، چیزی شبیه معجزه بود. شما یک ماشین در حال سقوط به دره تحویل گرفتید و نه فقط توانستید جلوی فاجعۀ سقوط و فروپاشی را بگیرید که قادر شدید ماشین را به سمت بالا بکشانید. شما توانستید تورم پنجاه درصدی را به نه درصد تقلیل دهید، رشد اقتصادی منفی را به رشد مثبت تبدیل کنید، اجماع جهانی علیه ایران را بشکنید، شر تحریمهای گزنده را از سر این کشور کم کنید، سهم نفتی ما در اوپک را احیا سازید، از سنگینی جو امنیتی بکاهید و... اینها همه در حالی رخ داد که قیمت نفت نسبت به دوران معجزۀ هزارۀ سوم به کمتر از یک سوم کاهش یافته بود، دلواپسان یکروز میخواستند وزیر مملکت را زیر بتن دفن کنند و روز دیگر از دیوار سفارت عربستان بالا میرفتند، ترامپ بر سر کار آمد و بر طبل تشنج کوبید و...
این روزها دوباره ایام انتخابات است. رقبا از آسمان طبق طبق وعده نازل میکنند. دروغ است که چون رگبار بر ما میبارد: یارانه سه برابر و کارانه پرداخت و زباله برقساز و شغل مهیا... تو اما دروغ نمیگویی، میدانی این میهن، رمق این قبیل تاختوتازها را ندارد. میدانی جز بهبود بخشیدن آهسته اما مستمر شرایط کسبوکار، هیچ راه نجات دیگری نداریم و همین دانستن انگار که خلعسلاحت کرده، خستهای گویا، حیران به دهان آنان نگاه میکنی که وعده از پی وعده میدهند، بی پشتوانه؛ دروغ از پی دروغ میگویند بی شرمساری.
این همه نوشتم که بگویم به اندازۀ یک رای از آن هجده میلیون رای، مایلم از تو بخواهم آن روزها را به یاد بیاوری که حقوقدان بودی و برابر سرهنگها سینهسپر کردی تا ما را از شر گازانبر در امان نگه داری. میخواهم که آن روزها را به یاد بیاوری و دوباره همان بشوی که به کلید تدبیر و امید مجهز بود و بانی امیدواری برای ملتی شد. ما به همان حسنروحانی محتاجیم تا دوباره بتوانیم با افتخار پشتسرش جمع شده و یکپارچه گردیم تا این ملک را از طوفانهای در پیش رو عبور دهیم. لطفا باز همان باش که در تاریکترین لحظات چهل سال گذشتۀ این کشور شجاعانه از نور گفت و امیدوار ماند. از یاد مبری کاش که در این وانفسا، تو دقیقا همان سیاستمداری هستی که ایران ما به آن احتیاج دارد: واقعبین، باهوش، توسعهگرا و منعطف.
لطفا ناامیدمان نکن آقای رییسجمهور.