اکبر گنجی - خبرنامه گویا
احتمالاً دروغ گویی رکنی از ارکان فقاهت است. البته فقیهان برای دروغ گویی، تهمت زنی و هتاکی، احادیثی به نقل از پیامبر اسلام جعل کرده اند تا کارشان شرعی و خدا پسند به شمار رود. با استناد به همان احادیث، آیت الله خامنه ای، ائمه جمعه درباری، محافظه کاران، سران قوه قضائیه و کل رسانه هایشان شبانه روز به مخالفان و منتقدان و رقبا ؛ تهمت می زنند، هتاکی می کنند و درباره شان دروغ می بافند.
شواهد و قرائن این مدعا قابل شمارش نیست. به عنوان مثال، ابراهیم رئیسی امروز گفته است :
"قرار بود با حل مسئله هستهای، تحریمها برداشته شود اما دشمن روزبه روز تحریمها را بیشتر کرد و مصوبه مجلس سنای آمریکا نیز بر پایه تشدید تحریمها علیه ایران استوار است...عده ای درداخل کشور به دنبال سازش با دشمن هستند اما نمی دانند هزینه سازش بیشتر از هزینه چالش است زیرا دشمن هیچ گاه از مواضع خود کوتاه نمی آید که نمونه آن را در مذاکرات هسته ای و بد عهدی طرف مقابل دیدیم. نسخه سازش با قدرت های بزرگ در سیره ائمه اطهار وجود نداشته و همه این بزرگواران در مقابل ستمگران ایستادگی کرده اند. اصل مبارزه با ظلم و ستم را همه امامان معصوم با جدیت دنبال کردند و اگر در روش ها و تاکتیک ها تفاوتی وجود داشته، در ارزش و اصل مبارزه هیچ تردیدی نبوده است. در کشورهای منطقه، اوضاع و شرایط فرق کرده و مجاهدان راه خدا زمام امور را به دست گرفته اند و انشالله پیروزی نهایی با مستضعفان جهان است".
درباره این دروغ گویی و تهمت زنی چند نکته قابل ذکر است.
یکم- مبارزه ائمه با ستمگران غاصب: مدعای کلی مبارزه ائمه با ستمگران غاصب و ایستادگی در برابر آنان، کاذب و دروغ است. به موارد زیر بنگرید:
سازش اول- به اعتقاد فقیهان ، حکومت حق علی بن ابی طالب بود و سه خلیفه اول- بر خلاف فرمان خدا و پیامبر- حق او را غصب کردند. اما حضرت علی نه تنها حکومت هر سه خلیفه را پذیرفت، بلکه با آنان همکاری کرده و به آن ها مشورت می داد. دخترش (ام کلثوم)- فرزند مشترک علی و فاطمه- را هم به ازدواج عمربن خطاب - خلیفه دومی که به اعتقاد شیعیان نه تنها حق علی را غصب کرد، بلکه حضرت فاطمه را هم به شهادت رساند و فقیهان هم بر اساس همین دروغ روز شهادت حضرت فاطمه را تعطیل رسمی اعلام کرده اند. اقدامی که از نظر اکثریت مسلمین اهانت به شمار می رود و دشمن شاد کن است- در آورد.
سازش دوم- به اعتقاد فقیهان، حکومت حق امام حسن بود. اما آن امام با معاویه سازش کرد. حکومت را به معاویه واگذار کرد و مطابق سازش، حقوقی برای خود و شیعیان دریافت کرد. همان سازشی که آیت الله خامنه ای آن را "نرمش قهرمانانه" نامیده است. داده ها و ستانده های این سازش را مقایسه کنید.
سازش سوم- به غیر از امام حسین، اکثر ائمه با حکام ستمگر غاصب زمان خود در نیفتادند. امام سجاد که فقط یک کتاب دعا دارند که تحقیق ارزشمند استاد فرهیخته دکتر سید حسین مدرسی طباطبایی- استاد دانشگاه پرینستون- نشان می دهد که حداکثر یک دعای آن ممکن است از آن امام سجاد باشد. امام صادق که فقط درس می داد و به قول فقیهان بنیانگذار فقه شیعیان است.
سازش چهارم- به اعتقاد فقیهان، حکومت حق امام رضا بود، نه مأمون ستمگر غاصب که به ادعای دروغ فقیهان امام رضا را به شهادت رساند. اما امام رضا با مأمون سازش بالایی کرد و ولیعهدی او را پذیرفت. چرا؟ از ترس جان؟ ترس امام با نظریه امامت شیعیان در تعارض است. از این مهمتر، چرا امام جواد- فرزند امام رضا- با دختر قاتل پدر خود، پس از به شهادت رساندن پدرش، ازدواج کرد. از سر ترس؟ سازش از این بالاتر که امام معصوم مبارز با حاکم ستمگر غاصب قاتل امام حق، فامیل شود و دامادی او را بپذیرد؟ علت هرچه که باشد، این امر یکی از سازش های ائمه با حکام جور و دشمنان بوده است.
شیخ مفید در کتاب ارشاد که متقن ترین اثر در سرگذشت امامان است جز در باره علی و حسن و حسین و موسی بن جعفر که می گوید به زهر یا قتل شهید شده اند در باره ی امامان دیگر حتی امام رضا کلمه "قُبِضَ" را به کار برده که به معنی مرگ طبیعی است. در کتاب مقنعه هم که فقه است در فصل "زیارات" عیناً به همین صورت عمل کرده است. در کتاب تصحیح الاعتقاد (ص ۱۱۱- ۱۱۰ چاپ انتشارات شریف رضی قم -۱۳۶۳).
دوم- دروغگویی درباره توافق هسته ای: ابراهیم رئیسی و دیگر فقیهان ادعا می کنند که براساس توافق هسته ای قرار بوده هیچ تحریم جدیدی علیه ایران وضع نشود. اما آمریکا با بد عهدی نه تنها تحریم های گذشته را لغو نکرد، بلکه تحریم های جدیدی به تصویب رساند. این مدعا دروغ است :
اولاً: مطابق برجام، فقط و فقط تحریم های هسته ای لغو می شود. تحریم های اتهام های موشکی، حقوق بشر و تروریسم باقی ماند.
ثانیاً: در مورد آمریکا، فقط تحریم های هسته ای در اختیار رئیس جمهور لغو شد. نه تحریم هایی که توسط کنگره به قانون تبدیل شده است.
بدون مذاکره و توافق با دولت آمریکا در مورد همه مسائل مورد اختلاف، تحریم ها نه تنها لغو نخواهند شد، بلکه بر آن ها افزوده خواهد شد.
سوم- دروغگویی درباره هزینه های سازش و مبارزه: آیت الله خامنه ای در پاسخ به حسن روحانی گفت که هزینه های چالش، ایستادگی، مقاومت و نبرد کمتر از هزینه های سازش با آمریکا و دولت های منطقه است. ابراهیم رئیسی هم به اقتفای سلطان، ادعای او را تکرار کرده است. این مدعا هم دروغ است.
اولاً: تحریم های باقی مانده آمریکا به تنهایی بسیاری از راه ها را به روی ایران بسته است.
ثانیاً: دولت ترامپ و کنگره رادیکال تر از او، دائماً تحریم های جدیدی علیه ایران- به بهانه های دیگر- تصویب خواهند کرد تا آیت الله خامنه ای را به این نتیجه برسانند که برجام بی فایده است و آن را ملغی سازد. به تعبیر دیگر، کارشناسان آمریکایی دونالد ترامپ را توجیه کردند که عمل به وعده انتخاباتی اش- لغو توافق هسته ای در اولین روز آغاز ریاست جمهوری- آمریکا را در این مورد در جهان منزوی خواهد ساخت. به جای آن، کاری کنیم که ایران- یعنی خامنه ای- آن را ملغی سازد و هزینه های بعدی آن به گردن ایران و ایرانیان بیفتد تا آمریکا. آری سیاست همین است( دونالد ترامپ فعلاً عاشق بزرگترین دموکراسی های حقوق بشری جهان- یعنی عربستان سعودی، امارات متحده، بحرین، و...- شده است و با ساز پادشاه سعودی می رقصد). سیاست در سطح روابط بین الملل به شدت کثیف و غیر اخلاقی است و دولت ها فقط و فقط منافع خود را تعقیب می کنند. مگر روسیه، چین و جمهوری اسلامی همین کار را نمی کنند.
ثالثا: دادگاه فدرال آمریکا حکم داد که ۲ میلیارد دلار از دارایی های مسدود شده بانک مرکزی ایران به خانواده های آمریكاییان كشته شده در حملات سال ۱۹۸۳ پرداخت شود. ۲ میلیارد دلار هزینه کم یا زیادی است؟
رابعاً: دو روز پیش هیأت منصفه دادگاهی در نیویورک رأی داد که بنیاد علوی مصادره و پس از فروش آن، درآمدش به خانواده های قربانیان حملات حماس و حزب الله پرداخت شود. همان حماسی که بر سر سوریه جمهوری اسلامی را رها کرد و متحد ترکیه و قطر شد. ترکیه و قطر بزرگترین حامیان مالی حماس بوده اند و هستند، چرا آمریکا ترکیه و قطر را مجازات نمی کند؟ ارزش بنیاد علوی حداقل ۵۰۰ میلیون دلار است. ۵۰۰ میلیون دلار دیگر هم رفت. آیا این هزینه کمی است؟
خامساً: خانواده قربانیان انفجار حماس در سال ۱۹۹۷ در بیت المقدس برای مصادره آثار باستانی دو هزار ساله ایران که نزد دانشگاه شیکاگو امانت بوده، اقدام کرده اند تا با فروش آنها، بتوانند خسارت بگیرند. راستی ارزش آثار باستانی چقدر است؟ آیا می توان با پول برای آن ها ارزش گذاری کرد؟ این هم یک هزینه دیگر.
چهارم- دروغگویی درباره آمریکا: آیت الله خامنه ای و مریدانش می کوشند تا تصویر متفاوتی از آمریکا ترسیم کنند. گویی روسیه و چین و دیگر دولت ها همان کارهایی را انجام نمی دهند که دولت آمریکا انجام می دهد. همه دولت ها در سطح بین المللی، فقط و فقط منافع خود را تعیقب می کنند. اما اولاً: لزوماً نمی توان آن "منافع" را "منافع مردم" یا "منافع ملی" به شمار آورد. ثانیاً: در بسیاری از مواقع حتی در تشخیص منافع هم دچار خطاهای مهلک می شوند. کما این که اینک رهبران آمریکا اعتراف می کنند که حمله نظامی به کشورهای خاورمیانه ، فقط برای آمریکا، ۳ تا ۷ هزار تریلیون دلار هزینه مالی، هزاران کشته و زخمی در میدان های جنگ و حملات تروریستی در داخل آمریکا پدید آورده است. آنان اذعان می کنند که آن حملات اشتباه بوده و به پیدایش گروه های تروریستی اسلام گرا انجامیده است( رجوع شود به مقاله های "آمریکا و عربستان سعودی چگونه سازمان های تروریستی طالبان و القاعده را ساختند؟ " و "القاعده ای/ داعشی کردن عراق و گسترش استفاده از ماشین چمن زنی آمریکا").
فرض کنیم آمریکا بدترین دولت روی کره زمین است. اما کدام مصالح و منافع ملی ایجاب می کند که ایران در تخاصم با این دولت متجاوز خشن بی رحم قرار داشته باشد که با قدرت خارق العاده تخریبی اش می تواند ایران را هم به عراق و لیبی و سوریه دیگری تبدیل سازد؟ جنگ و نابودی ایران می تواند یکی از پیامدهای سیاست چالشی و تهاجمی باشد. ترامپ برخلاف وعده های انتخاباتیش، سیاست های جنگ طلبانه ای در پیش گرفته و بسیاری از کارشناسان سیاست خارجی آمریکا هشدار می دهند که به دنبال جنگ با ایران است.
فرض کنیم تخاصم ایران و آمریکا به جنگ منتهی نشود. ایران برای حل مشکلات اقتصادی اش نیازمند یک هزار میلیارد دلار سرمایه گذاری در زیرساختها ظرف ۱۰ سال آینده و انتقال تکنولوژی مدرن است. دولت آمریکا با سیاست هایی که آیت الله خامنه ای و مریدانش- خصوصاً فرماندهان سپاه- طراحی کرده و پی می گیرند، راه سرمایه گذاری خارجی و انتقال تکنولوژی را به روی ایران بسته است. بدون تغییر سیاست خارجی طراحی شده توسط آیت الله خامنه ای و فرماندهان سپاه ، ایران حتی قادر به حل و رفع مسائل و مشکلات اقتصادی اش نخواهد بود(رجوع شود به مقالههای "تغییر سیاست خارجی، شرط حل مسائل اقتصادی" ،"برجام منطقه ای، آری؟ نه؟ هزینههای سازش و مقاومت" ، "روحانی بدون توافق قادر به حل مسائل اقتصادی نخواهد بود" و "سپاه، دولتِ ثروتمندِ رانتخوارِ تفنگدارِ ترس آور" ).
می دانم که "سازش" در "فرهنگ سیاسی" ایرانیان، پس از کودتای آمریکایی/انگلیسی علیه دولت ملی دکتر محمد مصدق رفته رفته به دشنام و خیانت تبدیل شد. کمونیست ها آن را تئوریزه کردند و مذهبی ها و نیروهای ملی هم از آنان پیروی کردند. اما گفت و گو(مذاکره) و توافق (سازش: دادن و گرفتن) رکن رکین نظام و روش دموکراتیک است. فرهنگ سیاسی ایران در این مورد باید تغییر کند. گفت و گو و سازش، فضیلت است، نه رذیلت. به سود همگان است، نه به زیان عموم. تصویر انقلابی ای که علی شریعتی با الگوگیری از ایدئولوژی های جهان سومی از امامان و امام زاده ها اختراع کرد، به هیچ وجه منطبق با واقع نبوده و نیست(رجوع شود به مقاله "شریعتی : اسماعیلیه و زیدیه").
در سطح بین المللی و منطقه ای هم صلح از هر جهت بر جنگ ترجیح دارد. به همین دلیل باید دست حسن روحانی جهت مذاکره با دولت های منطقه و دولت آمریکا، برای توافق و برقراری روابط دوستانه گشوده کرد. به طور قطع هزینه های چالش، تهاجم و تقابل بسیار بالاست. مگر ایرانیان هزینه های باور ناکردنی ۳۸ سال شعارهای "مرگ بر اسرائیل" و "مرگ بر آمریکا" را نپرداخته و نمی پردازند؟
حافظ که بیش از هر متفکری فقیهان را می شناخت و نقد می کرد(رجوع شود به مقاله "اگر حافظ زنده بود به خامنه ای و مراجع و فقیهان درباری چه می گفت؟ ")، خطاب به آنها و همگان گفت :
آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است
با دوستان مروت با دشمنان مدارا
آدرس کانال تلگرام اکبر گنجی: https://telegram.me/ganji_akbar