Monday, Dec 25, 2017

صفحه نخست » اعلام پشیمانی حامیان روحانی تکرار نمایش کمدی تراژدی یک ملت است، بیژن صف‌سری

Bijan_Safsari.jpgپس از نزدیک به ۴۰ سال نظاره گرجنایات و قتل و کشتار ولایتمداران نظام ولایی بودن، اکنون با گستردگی و عمق فساد در نظام اقتصادی کشور، چون مسخ شدگانیم که دیگر به غارت و چپاول ثروت ملی خود توسط حاکمان بی سوال نظام ولایی عادت کردیم؛ واز انجائیکه در نظام و حکومتی که جانمایه رابطه‌اش با مردم، بر پایه "النصّر بالّرعب" بنا گذاشته شده است و میل بی حد حصر قدرت زمامداران دلیل گذشتن از مرز ماهیت صحیح یک حکومت است تنها تسکین مردم ظلم پذیر بی شک جز زمزمه و نجوای این ضرب المثل معروف نخواهد بود که " سال به سال دریغ از پارسال".



به گواهی تاریخ همین سرزمینی که امروز به عالمان بی عمل دین فروش وا نهاده‌ایم و نظاره گر به بغما رفتن ثروت آن هستیم، همواره برای تحقق آرزو‌های خود با دو گروه، یکی در خارج و دیگری در داخل، در جدال بوده‌ایم. به دیگر سخن یا با نفوذ بیگانگان مواجه بودیم که همواره درپی صید خود، آب را گل آلود می‌خواهند تا با استثمار و هرج ومرج، هست و نیست این اب و خاک را به یغما برند و یا گرفتار عشیره و قبیله‌ای بی وطن در درون بوده‌ایم که از سر قدرت طلبی با هر صلاح و مصلحت ملت با تیغ و درفش و بند مانع از رشد و خود کفایی و ایضا ارامش و رفاه ساکنان ساده اندیش این مرزو بوم بوده‌اند و چنین است که درگذار تاریخی این کهنه دیار، تبعید چهار پادشاه (محمد علی شاه، احمد شاه قاجار، رضا شاه و پسرش محمد رضا پهلوی)، دو کودتا (کودتای سوم اوت ۱۲۹۹ و کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۰) یک نهضت (نهضت ملی شدن نفت)، دو انقلاب (انقلاب مشروطیت و انقلاب اسلامی بهمن ۵۷) و دو جنبش (دوم خرداد و جنبش سبز) نافرجام ثبت گردیده. طرفه آنکه در این میان بودند مصلحانی که دم از نجات مام وطن و آزادی می‌زدند اما به محض تکیه بر اریکه قدرت آنچه روا نمی‌دیدند وفا به عهدی بود که ملتی را خمار وعده‌های شیرین خود سا ختنه بودند.


امروز با رواج غارت ودزدی آشکار در دستگاه‌های دولتی و سوء استفاده‌های مالی با ارقام نجومی آن هم توسط محارم اهل بیت سید خراسانی که رهبری غارتگران را یدک می‌کشد دیگر حتی قبحی از دزدی و فساد نمانده و همه یک پارچه به تماشای مرگ اخلاق ایستاده‌ایم. تو گویی بند ناف این ملت را ازل به ظلم پذیری بریده‌اند، که چنین صبور و صم و بک به تماشای زوال خود نشسته‌اند و بنا بر آمار‌های جهانی حکومتی را که در زمینه فساد اداری و اقتصادی از بین ۱۷۷ کشور جهان، رتبه ۱۴۴ را بخود اختصاص داده است تخمل می‌کنند تا بدانجا که حتی اقرار صاحب منصبان دزد صفت نظام هم چون رئیس خانه ملت وقتی اذعان بر اسفبار بودن اوضاع اقتصادی کشور دارد و درباره موج فزاینده بیکاری در کشور می‌گوید: "ایران از نظر نرخ بیکاری در منطقه از بین ۱۰ کشور منطقه رتبه ۹ و در جهان رتبه ۹۰ را دارد" خم به ابروی هیچ تنابنده‌ای از ساکنان گربه نشان این سرزمین اهورایی نمیاید و تنها مترصد بانکی حتی ازدایره فراخ قدرت نشسته‌اند تا اگر سخنی به ظاهر برخلاف میل پیغمبر دزدان ببر زبان آورد، یک شبه او را همچون قهرمان ملی برسر نشانند و در پی‌اش به ناکچا اباد روند؛ آنچنانکه امروز با شیخ کلیدار بی تدبیر به بیراهه رفتیم که پیش از آن در سالهای توپ و تفنگ ۵۷ با سید هندی در اسمان عکس رخ یار دیدسم و در زمین به کوچه بن بست رسیدیم و این همه میسر نبود اگر نبودند دجالانی که در کسوت عالم و زاهد و روشنفکر راه بلد این قافله مسخ شده بودند و درگمراهی ملتی برای تحقق ارمانهای ضحاکان زمان سینه درانیدند نوشتند و سرودند، هرگز بر مزار آرزوهایمان نمی‌نشستیم و ضجه نمی‌زدیم و دریغا که این دور تسلسل این حکایت تا به امروز باقی است و هنوز این دجالان پا انداز ظلم در همان کسوت و نام و نشانه در هر موسم شعبده انتخابات به میان مردم می‌روند و باز می‌خوانند و می‌نویسند و می‌سرایند و سینه می‌درانند تا به اقتضای زمان ماری ماری که از آستین ضحاک زمان بیرون میاید همچون ناجی و قهرمان به جان ملت مخمور ظلم در اندازند گاه به نام اصلاحات، زمانی بنام «معجزه هزاره سوم» و امروز شیخ کلیداری که در بی تدبیری چنان شهره عام و خاص گردید که هر روز فوج فوج از حامیانش در کوچه و بر زن از خبط خود در حمایت از شیخ استغفار می‌طلبند وتبری می‌جویند و این چیزی جز تکرار نمایش کمدی تراژدی ملتی است که طی چهل سال گذشته مدام در تماشا خانه‌ای بنام ایران به صحنه می‌رود.


بعد از رسانه‌ای شدن جزییات لایحه بودجه سال آینده دولت تدبیر که با تحمیل هزینه هایی بر ملت چون افزایش عوارض خروج از کشور و گرانی بنزینی که عنقریب اعلام خواهد شد بر بوجه بسیاری از نهاد‌های حکومتی و ایضا مذهبی اضافه کرد، آه از نهاد حتی حامیانش بر آمده و آنها که سکوت کرده‌اند نه از رضایت که از اقرار بر جهالتشان می‌گریزند و دم فرو بسته‌اند.


بی شک دولت اقای روحانی همچون آغاز شروع به کار خود که همه گناهان را بر گردن دولت قبلی (احمدی نژاد) می‌انداخت دیگر نمی‌تواند ناکارامدی و منفعل بودنش را توجیه کند خاصه که با چرخش علنی به جانب خیمه ضد مردمی اصولگرایان، ریزش حامیان دولت تدبیر هر روز بیشتر می‌شود ودیگر حنا‌ی دولتش با وعده‌های سرخرمن رنگی نخواهد داشت اما انچه میماند باز تجربه دیگر از ساده اندیشی ملتی است که طی چهل سال ظلم پذیری در هر شعبده انتخابات مقهور نیرنگ تازه‌ای از سوی حاکمیت می‌گردد و توگویی این دور تسلسل را پایانی نیست تا نگوئید که گزافه گویی است و ملت در این نابسامانی که امروز بدان گرفتار امده است بی گناه و تقصیر است صبر کنید تا موسم انتخابات دیگر، تا بازهم با دام گستری عمله گان ظلم، شاهد فریب خوردگانی خواهیم دید که عمین جماعت نادم و پشیمان از دولت روحانی در ان بزنگاه هم کرور کرور با رای خود بر دوام و بقای ظلم یاری می‌رسانند اماچند صباحی بعد باز هم دم از پشیمانی و فریب خود خواسته می‌زنند.


الغرض هر روز که میگذرد کتاب ما خواندنی تر می‌شود؛ کتاب ما مردمانی که همچنان به وعده و عید‌های بی سرانجام دل می‌بندیم و هر روز با اخبار دزدی و فساد‌ها و فقر و بیکاری با تکیه بر باد نظاره گر مردن تدریجی خود هستیم.

مطلب قبلی...
مطلب بعدی...


Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy