فرزند مهدی کروبی با انتقاد شدید به حسن روحانی دربارهی تغییرات کم در وضعیت حصر پدرش و میرحسین موسوی، ابراز عقیده کرد: هیچ عملی رفع حصر را به تاخیر نمیاندازد؛ هر زمان که رهبری تصمیم بگیرد رفع حصر صورت خواهد گرفت. حتی معتقدم نامهی آقای کروبی به رهبری، به تسریع رفع حصر کمک خواهد کرد.
حسین کروبی در گفت و گو با انصاف نیوز با تایید گشایشهایی در وضعیت محصوران، اما گفت: آقای روحانی به عنوان ریيس شورایعالی امنیت کشور میتواند نقش تاثیر گذاری در روند رفع حصر داشته باشد که متاسفانه تا الان حرکت جدی ما ندیدیم.
معصومه رشیدیان، انصاف نیوز: هشت سال از آخرین باری که چشم و گوش مردم در ارتباطی واقعی و مستقیم با محصورین بود میگذرد. در تمام این سالها انتقادات و تحسینها از واکنشهای آنها به اتفاقات پس از انتخابات سال ۸۸ یکسویه و بدون پاسخی از سویشان مطرح شده است. چندی پیش گعدهی هفتگی انصاف نیوز میزبان «حسین کروبی»، فرزند حجتالاسلام والمسلمین «مهدی کروبی» بود. همگی حضور داشتیم و هرکدام سوالاتی را پرسیدیم که از ذهن کنجکاو و نگرانمان به این موضوع، نشات میگرفت.
به کانال خبرنامه گویا در تلگرام بپیوندید
در جمعی دوستانه و گپ و گفتی صمیمی، پاسخهایی که حسین کروبی به سوالاتمان داد برای هوش و گوش ما بسیار شنیدنی آمد. متن گفتوگوهایمان را که در ابتدای نوروز به روز شده است، در ادامه بخوانید؛ گپ و گفتی که با سوال خبرنگار ورزشی شروع شد.
اهل فوتبال هستید؟
حسین کروبی: بله فوتبالی هستم ولی خب دورادور دنبال میکنم.
ورزش هم میکنید؟
کمابیش بله، خودم فوتبال بازی میکنم؛ ما یک سالن داریم در نیاوران، جنب بیمارستان فرهنگیان؛ نزدیک سی سال است که با جمعی از دوستان بازی میکنیم.
آدمهای صاحبنام سیاسی هم در این جمع حضور دارند؟
نه، نیستند.
پدرتان چطور، اهل فوتبال و یا ورزش هست؟
نه، پدرم اصلاً اهل فوتبال نیست. ولی در زندان یا قبل از زندان [زندان پیش از انقلاب]، فقط والیبال بازی میکرده است ولی اصلاً فوتبالی نیست. خیلی علاقه دارد که نتایج را بداند، منظورم تیم ملی است.
حاجآقا ورزش میکنند؟
نه، فقط دو تا نیم ساعت اجازه دارد پیادهروی کند، پیش از آن که پایشان دچار شکستگی شود هر روز دو ساعت پیادهروی میکرد ولی الان دیگر توان گذشته را ندارد؛ بعد از شکستگی پا خیلی اذیت شدند بطوری که نزدیک چهار ماه نمیتوانستند کاری انجام دهند. در حال حاضر هم با عصا و بسیار با احتیاط پیادهروی میکنند. یکی از علتهایی که توانستند خودشان را شاداب نگاه دارند با همین دو ساعت پیادهروی بود. پدرم میگفت روز اول حصر فهمیدم که حالا حالاها هستیم؛ این طور نیست که مثلاً سهماه و ششماه باشد، به همین دلیل خیلی مقید بود که حتماً دو ساعت پیادهروی کند تا بتواند هم از لحاظ جسمی و هم به لحاظ روحی خود را شاداب و سرحال نگه دارد.
سعی میکرد روزهای سخت و تنهایی را با پیادهروی و مطالعه پر کند. در سه سال اول حصر خیلی اذیت شد؛ بطوری که مدتها در آپارتمان تنها بود و سه ماه هم با نیروهای امنیتی در یک آپارتمان نود متری زندگی میکرد ودر همان شرایط هم روزی دو ساعت در اپارتمان پیادهروی را انجام میداد؛ ولی در این چهارسال که در خانهی خودمان همراه مادرم ساکن است خیلی وضعیت بهتر شده است. اما در آن سه سال خیلی اذیت شد.
اشخاصی در این مدت به دیدارشان رفتهاند.
بله،اقایان دوستی، عباسیفر و ذوالنور، به اضافهی وزیر بهداشت و یکی از معاونین وزارت اطلاعات که بعضی مواقع با ایشان دیدار میکند.
در این چهار سال ملاقاتها بیشتر شده است؟
بله، ملاقاتها در این چهار سال بیشتر انجام شد.
سردار نجات گفته بودند، ایشان سرعین میروند و یا مثلاً شمال میروند، اسب سواری میکنند و از اینجور مسایل. آیا شما تأیید میکنید؟
حاجآقا سه سالی که در خانهی اطلاعات بود، در آن مدت ایشان را چند سفر چند روزه از جمله به مشهد، شمال و اردبیل و زنجان بردند. خاطرم هست یکبار هم صبح ایشان را به کاشان بردند و عصر هم برگرداندند. بعد از اینکه به جماران منزل خودشان منتقل شدند دیگر سفر نرفتند.
در این سفرها چه کسانی همراه حاج آقا بودند؟
خود اطلاعاتیها؛ در این مدت خانواده اصلا همراه ایشان نبودند؛ البته این اواخر مامورین امنیتی گفتهاند که اگر خانواده بخواهند میتوانند همراه حاج اقا به سفر بروند که مورد موافقت حاج آقا قرار نگرفت؛ ایشان گفتند در منزل خودم راحتتر هستم در ضمن پدرم از رفتار تبلیغی هم که در گذشته رسانههای [رسمی] داشتند دلخور بودند. لازم است این را بگویم پدرم بدلیل روحیهی مردم داریش از روز اول رابطهاش با نگهبانها بسیار دوستانه بود. یعنی طوری شد که چندتا از نگهبانهایش را عوض کردند البته بعد از مدتی سعی کردند دیدار و ارتباطی بین حاج آقا و نیروهای حفاظتی برقرار نشود.
حالشان در حال حاضر چطور است؟
واقعیتش از زمانی که عمل قلب را انجام دادند، رویهم رفته خوب هستند و مشکل خاصی ندارند؛ فقط بدلیل اینکه جفت چشمهایشان را عمل کرده است، مدام چشمهایش خشک میشود، از میزان مطالعهای که انجام میداد کاسته شده است.
انصاف نیوز: در آن دورهی بستری شدن پدر، فضای بیمارستان به چه شکل بود؟ چه کسانی سرزدند؟
حسین کروبی: واقعیتش حضور افراد در بیمارستان اولین بار توسط آقای تاجزاده و خانم هدایت به اتفاق همسرانشان انجام شد؛ من هم خیلی نگران بودم که برایشان حادثهای رخ ندهد، اصرار هم کردم که به بیمارستان نیایید ولی گوش نکردند. آمدند و گل هم آوردند و خبریش هم کردند و از فردایش دوستان دیگر هم در بیمارستان حضور یافتند؛ من هم به سهم خودم به هرکسی که با من صحبت میکرد، میگفتم تشریف نیاورید، ولی بسیاری محبت میکردند و میآمدند و دیگر به حرف من گوش نمیکردند، روز آخر جمعیت زیادی در بیمارستان حضور پیدا کردند. طوری شد که مامورین امنیتی از حاج آقا خواستند که من دیگر به میان مردم نروم و درغیر اینصورت با من برخورد خواهند کرد؛ لذا طی مصاحبهای از مردم خواستم بیمارستان تشریف نیاورند. با این حال دوباره فردا دیدم خانم شجاعی و خانم امانی به اتفاق دوستان دیگر در بیمارستان حضور پیدا کرده بودند.
آیا این رفت و آمدها تأثیر منفی داشت یا مثبت؟
قطعا تأثیر مثبت داشت، همین جا لازم میدانم از نمایندگان مجلس، آقای عبدالله نوری، دوستان نهضت آزادی، مشارکت و بیت امام و آيت الله منتظری تشکر کنم.
بگذارید سوالم را باز کنم. حس برخی این بود که حالا که هفت، هشت سال از این قضایا گذشته شاید بعد از این بحث بیمارستان، حاجآقا خودشان یا حتی شما، یک نامهی کتبی خطاب به مسوولین میزدید و مثلاً گفته میشد که در این شرایط جدید و گذشت این همه سال رفع حصر شود، اگر این رفت و آمدها صورت نمیگرفت، شاید مقاومتها کمتر میشد، یعنی شاید این اتفاق میافتاد.
نه، من این را قبول ندارم.
کسانی میگویند که شاید با این رفت و آمدها و این جوی که به وجود آمده و همچنین پیگیریهایی که دارد انجام میشود، مقاومت از آنطرف بیشتر شود.
نه من این را قبول ندارم. میدانید چرا میگویم قبول ندارم؟ یک بار آقای جهانگیری به من گفت که میخواست یک کارهایی انجام شود، که دعوای بچههای آقای موسوی با نیروهای امنیتی کار را خراب کرد و نگذاشت کار انجام شود. آقای شمخانی هم به کمیتهی رفع حصر مجلس سال گذشته گفته بود که حصر داشت حل میشد که نامهی آقای کروبی به آقای روحانی همه چیز را خراب کرد.
در حال حاضر هم برخی میگویند نامهی آقای کروبی به رهبری رفع حصر را به تاخیر انداخته است. به همین دلیل معتقدم هیچ عملی رفع حصر را به تاخیر نمیاندازد؛ هر زمان که رهبری تصمیم بگیرد رفع حصر صورت خواهد گرفت. حتی معتقدم نامهی آقای کروبی به رهبری، به تسریع رفع حصر کمک خواهد کرد. چون این نامه نشان داد برخورد حذفی دیگر کارایی خودش را از دست داده است. اگر به دنبال وحدت جامعه هستیم، اولین کار رفع حصر و سوار کردن همهی نیروهای دلسوز کشور در قطار انقلاب است.
البته این نکته را هم ذکر کنم که آقای روحانی به عنوان ریيس شورایعالی امنیت کشور میتواند نقش تاثیر گذاری در روند رفع حصر داشته باشد که متاسفانه تا الان حرکت جدی ما ندیدیم.
یعنی شما فکر میکنید که این دغدغه در آقای روحانی اصلاً وجود ندارد؟
ببینید، آقای روحانی در این سفرهای انتخاباتی که داشتند همه شاهد بودند که بسیاری از مردم درخواستشان رفع حصر بود. حتی ایشان فرمودند اگر رای بالا داشته باشم خیلی از کارهای مهم را میتوانم انجام دهم.
این مطلبی که میخواهم خدمتتان بگویم خیلی مهم است، آقای جهانگیری به خود من گفت که من هشت سفر انتخاباتی رفتم و واقعاً خیلی برایم تعجب آور بود که در این هشت استان که رفتم و بعضی از این استانها خیلی هم محروم بودند ولی بهجای اینکه از من درخواست اقتصادی داشته باشند، دیدم که همه رفع حصر را از ما میخواهند.
اما متاسفانه شما میبینید که تا آقای کروبی خودش وارد عمل نشد و اوقات تلخی نکرد، نیروهای امنیتی از منزل خارج نشدند در حالی که انتظار میرفت آقای روحانی بعد از استقرار دولتش، نیروهای امنیتی را از منزل خارج و گشایشهایی در مورد محصورین صورت میداد.
در حال حاضر گفته میشود گشایشهایی دربارهی محصورین انجام شده است شما تایید میکنید؟
بله درست است؛ مدتی است به خانوادهی درجهی اول محصورین اجازه داده شده است که هر زمان بخواهند بتوانند به منزل محصورین رفت و آمد کنند و حتی در صورت تمایل شب را در منزل محصورین بمانند ولی انتظار ما از ریيس شورایعالی امنیت این نبود که بعد از پنج سال از گذشت ریاست جمهوری به این نقطه که الان هستیم برسيم؛ مردم با این امید ساعتها در صف رایگیری ایستادند که آقای روحانی مطالبات به حقشان را با قاطعیت پیگیری کند.