مجتبی احمدی - شبکه بیان
حجم بدهی دولت، یکی از مهمترین نگرانیهای جمهوری اسلامی به حساب میآید که هر روز ابعاد بزرگتری به خود میگیرد.
به گزارش «شبکه رسانهای بیان» نزدیک به دو سال است میزان بدهیهای دولت اعلام نمیشود و به نظر میرسد حجم این بدهیها آنقدر بزرگ شده که جنبه حیثیتی و امنیتی به خود گرفته است. آخرین رقمی که برای بدهی دولت به بخشهای مختلف اعلام شد، به اوایل سال 1395 بازمیگردد؛ برخی مسئولان دولتی در آن زمان از رقمهایی بین 740 هزار میلیارد تا 860 هزار میلیارد تومان سخن به میان آوردند؛ اما گفته میشود میزان بدهیهای دولت بیش از این رقمهاست.
بدهیهای دولت و عدم تسویه آن تاثیر عمیقی در اقتصاد کشور دارد. کارشناسان اقتصادی بر این باورند که رکود، تورم و تضعیف بانکها از جمله پیامدهای بدهی سنگین دولت محسوب میشود. در حال حاضر دولت حسن روحانی بیشترین بدهی را به سازمان تأمین اجتماعی و بخش بانکی دارد. گفته میشود 33 درصد از بدهیهای دولت مربوط به سازمان تأمین اجتماعی است.
به کانال خبرنامه گویا در تلگرام بپیوندید
بانک مرکزی با 44 درصد و خریداران اوراق مشارکت نیز با 16 درصد بزرگترین طلب کاران دولت محسوب میشوند. بر اساس آمارهای رسمی، میزان بدهی دولت به پیمانکاران نیز 12 هزار میلیارد تومان برآورد شده است که رقمی بیسابقه در تاریخ حیات سیاسی جمهوری اسلامی محسوب میشود.
عباس آخوندی، وزیر راه و شهرسازی درباره بدهیهای دولت میگوید: «شرایط فعلی اداره اقتصاد کشور به دلیل بدهیهای گسترده دولت به بانکها و پیمانکاران از سختترین شرایط بعد از انقلاب است.»
بدهیهای دولت به «بدهی عمومی» نیز معروف است؛ چراکه این بدهیها در نهایت به طور غیرمستقیم از جیب مردم پرداخت خواهد. راهکار تسویه بدهیهای کلان برای جمهوری اسلامی کاملاً مشخص است؛ دولت با افزایش مالیات، پمپاژ تورم به اقتصاد، افزایش نرخ ارز و افزایش قیمت کالاهای ضروری مردم این بدهیها را جبران میکند.
بنابراین اگر میزان بدهی دولت را همان رقم 860 هزار میلیارد تومان در نظر بگیریم، هر فرد ایرانی 10 میلیون 750 هزار تومان بدهکار است. به بیان دیگر هر فرد ایرانی باید 10 میلیون 750 هزار تومان به دولت بپردازد تا دولت بتواند بدهیهای خود را با بخشهای مختلف تسویه کند.
بدهی دولت در حالی به 860 هزار میلیارد تومان رسیده است که حجم نقدینگی در ایران حدود یک تریلیون و 487 هزار میلیارد تومان برآورد شده است. رسیدن بدهیهای دولت به بیش از نیمی از حجم کل نقدینگیِ کشور به معنای یک بحران عظیم مالی است که حدود دو سال همه مسئولان درباره آن سکوت کردهاند.
این بدهی نجومی حاصل اقتصاد دولتی و بیانضباطی مالی حکومتی است که بخش بزرگی از داراییهای ایران را صرف اهداف غیر مردمی کرده است. بر اساس برآوردها هیچ کشوری در منطقه خاورمیانه به اندازه ایران بدهی داخلی ندارد. این ورشکستگی پنهان در حالی است که توافق هستهای، حدود 150 میلیارد دلار وارد خزانه حکومت کرد ولی اثری از آن در اقتصاد ایران دیده نمیشود.