اعتمادآنلاین | آتنا شهبازی- از زمان انقلاب سال 1357 در ایران، تغییر رژیم در ایران، آرزوی هر دولتی بوده که در آمریکا روی کار آمده است. در حال حاضر، مقامات دولت ترامپ مانند جان بولتون، مشاور امنیت ملی که پیش از پیوستنش به کاخ سفید خواهان تغییر رژیم در ایران بود، حداکثر فشار را بر ایران اعمال میکنند تا ثبات این کشور را متزلزل کنند. ایالاتمتحده از زمان خارج شدن از توافق هستهای ایران، مجدداً تحریمهایی بر تهران اعمال کرد و از خریداران نفت ایران خواست تا واردات خود را از این کشور به صفر برسانند. با کاهش ارزش ریال، به نظر میرسد که فشار بر دولت ایران بیشتر از هر زمان دیگری است و برخی معتقدند آمریکا باید از این فرصت برای تغییر رژیم در ایران استفاده کند.
به گزارش گروه بینالملل اعتمادآنلاین به نقل از فارین پالیسی، مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا در سخنرانی خودش در 21 ماه مه که دربرگیرنده استراتژی فشار بر رژیم ایران بود، از مردم ایران خواست که «زمانبندی» تغییر رژیم را تعیین کنند. یک ماه بعد، او در توییترش، #تظاهرات_ایران را توییت کرد و مدعی شد حمایتش را از کسانی که از فساد، بیعدالتی و نابرابری خسته شدند، اعلام میکند. به هر حال دولت ایران آنطور که تصور میشود متزلزل نیست. حتی اگر این فشارها موجب تغییر رژیم در ایران شود، تیم ترامپ باید مراقب باشند که چه چیزی آرزو میکنند.
فارین پالیسی در ادامه مینویسد: اگرچه این روزها وضعیت آشفته به نظر میرسد؛ اما دولت ایران در آستانه فروپاشی قرار ندارد. دو عامل پایداری رهبری فعلی ایران را نشان میِدهد: اولاً، دولت ایران در 4 دهه گذشته، ثبات خودش را در برابر تحریمهای رو به رشد نشان داده است. علیرغم قدرت تحریمهای ایالاتمتحده در زمینه صادرات نفت، تجارت بینالمللی و معاملات مالی ایران، بعید به نظر میرسد که دولت ایران متزلزل شود، زیرا جامعه بینالمللی با آمریکا علیه ایران، متحد نشده است.
اروپا وعده داده است که راههایی را برای تضعیف تحریمهای ثانویه و تحمیل مقررات انسداد بهمنظور ادامه خرید نفت از ایران و حفاظت از تجارتش پیدا میکند. چین در حال بررسی افزایش خرید نفت از ایران است. حتی اگر شرکتها دیگر به فعالیتشان در ایران ادامه ندهند، تحریمها تأثیری نخواهند داشت؛ چرا که طرفهای دیگر بهطورجدی به دنبال راههایی برای تضعیف تحریمها هستند.
ثانیاً، باوجود اعتراضات ماه گذشته به خاطر مسئله آب و برق در ایران، مردم مخالف تغییر رژیم در ایران نیستند. انقلاب سال 1357 علیه محمدرضا شاه پهلوی رخ داد. آیتالله خمینی در آن زمان رهبر قوی و شگفتانگیزی بود. 15 سال قبل از وقوع انقلاب، امام خمینی صدایی مخالف و سازمانیافته علیه شاه ایران بود و از طریق توزیع اظهارات کتبی و موعظههای ضبطشده، ازجمله سخنرانی درباره حکومتداری، برنامهای برای جمهوری اسلامی ارائه داد و از هوادارانش خواست در مقابل سلطنت بایستند.
درنتیجه، جوامع مذهبی در سراسر ایران، از شهرها و روستاهای کوچک قیام بزرگی کردند که نهادهای قدرتمندی نظیر بازار بزرگ تهران از آن حمایت کردند.
حتی اگر آشفتگی فعلی منجر به فروپاشی حکومت شود که بعید به نظر میرسد، کسانی مثل بولتون و رودی جولیانی که امیدوارند بتوانند منافقین خلق را در ایران به قدرت برسانند، موفق نخواهند شد. این گروه هیچ پایهای در ایران ندارد. درواقع، اعضای این گروه به خاطر همکاری با صدام حسین در دوران جنگ ایران و عراق و عملیات تروریستی گروهی در ایران در دهه 60، بهعنوان خائن شناخته شدهاند.
یکی دیگر از احتمالها، وقوع جنگ داخلی است که نهتنها برای ایران، بلکه برای منطقه فاجعهبار خواهد بود. فجایع عراق، افغانستان و سوریه نمونههایی از بدترین سناریوها برای غرب است. مردم ایران هم که شاهد بیثباتی و جنگ در کشورهای همسایهشان هستند، اقدامات خود را علیه دولت محدود میکنند.
ایرانیان یکبار انقلاب را تجربه کردهاند. تجربه 8 سال جنگ در ذهن مردم باقی مانده است. درست است که تحمل شرایط اقتصادی کنونی برای مردم سخت است، اما اگر هرجومرج سوریه و عراق قرار باشد جایگزین آن شود، ایرانیان نظم و امنیت را انتخاب میکنند.
مردی که تندروهای آمریکا از آن وحشت دارند، قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران است. او مسئول عملیات نظامی ایران در عراق، سوریه و لبنان بوده است. از دیدگاه ایالاتمتحده، عربستان و اسرائیل او یک تهدید بهحساب میآید.
فارین پالیسی در ادامه این تحلیل تاکید میکند: سلیمانی میتواند یکی از چهرههای تأثیرگذار در آینده ایران باشد. به خاطر جنگ با داعش در عراق و سوریه، مردم ایران از او بهعنوان یک قهرمان یاد میکنند. آیتالله علی خامنهای، رهبر ایران هم از او را «شهید زنده» نامیده است. طبق نظرسنجیهای اخیر، 65 درصد از ایرانیان سلیمانی را شخصیتی بسیار محبوب میدانند.
علاوه بر این، او سپاه پاسداران ایران را از تهدیدات خارجی و داخلی محافظت میکند. قاسم سلیمانی قدرت قانونی و عملی برای رسیدگی به ناآرامیهای داخلی دارد. حتی اگر رسماً قدرت را به دست نیاورد، تبدیل به رهبر صوری و تصمیمگیرنده خواهد شد.
با توجه به این شرایط، سیاست ایالاتمتحده که مبنی بر اعمال فشار بیشتر بر ایران است، حتی اگر موفقیتآمیز باشد، تبدیل به کابوس آمریکا خواهد شد. دولت بعدی ایران برای واشنگتن تبدیل به کابوس بدتری میشود.