ایران بریفینگ / ایران بریفینگ
سعید قاسمی یکی از فرماندهان سابق نیروی زمینی سپاه در لشکر ۲۷ محمد رسولاللهدر زمان جنگ ایران و عراق بود.
اوج معروفیت او از زمان جنگ بوسنی هرزگوین در یوگسلاوی سابق است او به همراه حسین الله کرم و محمدرضا نقدی با ۳ تیپ از سپاه پاسداران به بوسنی رفتند هر ۳ تیپ البته به دلیل عدم آشنایی به مختصات منطقه نتوانستند کارایی لازمی در جهت مبارزه با صربها و کرواتها در دفاع از مسلمانان بوسنی و هرزه گوین از خود نشان بدهند اما حضور تبلیغاتیشان (امری که ظاهراً بیشتر مدنظر جمهوری اسلامی بود) تا ماهها در منطقه اروپای شرقی ادامه یافت.
حاصل این حضور کشته و زخمی شدن بیش از ۳۶۰ پاسدار و بسیجی لشکر ۲۷ و ۱۰ سپاه پاسداران بود ، بعدها به دلایلی که هرگز اطلاعرسانی دقیقی از آن صورت نگرفت ۲ فرمانده تیپ از آن سه تیپ اعزامی یعنی الله کرم و قاسمی در دادسرای نظامی محاکمه شدند، بر اساس آن حکم سعید قاسمی از سپاه پاسداران بازنشسته شد و سرهنگ حسین الله کرم که آن زمان در معاونت بازرسی نیروی زمینی سپاه بود توبیخ و تا سالها در هیچ رده سازمانی سپاه سمتی نداشت و بهعنوان افسر طبقه ۵ (عنوانی که برای افسران بیجایگاه ارشد سپاه استفاده میشد ماند) الله کرم نهایتاً شش سال بعد در سال ۱۳۸۰ پس از اخذ درجه سرتیپ دومی بازنشست گردید.
قاسمی اگرچه اکنون بازنشسته سپاه است و در سپاه هیچ منصبی ندارد اما همچنان در بعضی از تجمعات و محافل حزبالله به سخنرانی بالباس سپاه پاسداران میپردازد ، همین موضوع باعث شده بود که در سال ۱۳۷۶ یکبار محسن رضایی فرمانده وقت سپاه پاسداران نسبت به این موضوع واکنش نشان بدهد و گفته بود چنانچه او را در لباس سپاه دیدند به دژبان سپاه خبر بدهند تا بازداشت شود !
مطالب بیشتر در سایت ایران بریفینگ
با ورود محمود احمدینژاد به رقابتهای ریاست جمهوری ،سعید قاسمی از اولین حامیان وی بود آنها در یکچیز باهم اتفاقنظر داشتند ، مخالفت سرسخت با هاشمی رفسنجانی ، او از آن زمان تابهحال از نزدیکان سرسخت احمدینژاد است. قاسمی دریکی از سخنرانیهایش گفته بود: «اگر این خانم [فائزه هاشمی] نصف روز زندان رفت، من ریشم را میتراشم!». او با این اظهارات هم به خانواده هاشمی و هم به قوه قضائیه بیاحترامی کرده بود؛ به همین دلیل هم پس از بازداشت فائزه، آیتالله صادق آملی لاریجانی درواکنشی به سخنان او در سیزدهمین نشست سالانه اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاههای سراسر کشور گفت: «شنیدهام یکی از دوستان بیان کرده است که اگر نیمروز فلانی را به زندان بیندازند، ریشش را خواهد تراشید. من به آن عزیز میگویم که مطمئن باشید چند وقت دیگر که محاسنتان بلندتر میشود، قطعاً باید همه آنها را بتراشید!»
در بعدازاین سخنرانی آملی لاریجانی بود که قاسمی سکوت را شکست او شاید از اولین نفراتی باشد که از حلقه احمدینژادیها انتقاد به قوه قضائیه را آغاز کرد و از محکومیت سعید تاجیک ، پاسداری که در آستان عبدالعظیم به فائزه هاشمی اهانت کرده بود دفاع کرد و حکم قوه قضائیه را ظالمانه خواند ( البته در همان موضعگیری شاید ناخواسته خبر انفصالازخدمت سعید تاجیک از سپاه پاسداران را هم داد ) قاسمی گفت : برای دوست ما سیستم قضائی چقدر حکم برید؟ انفصالازخدمت،۸۰ ضربه شلاق، ۹ ماه زندان که دو تا سه ماهش انفرادی بود، قوه قضائیه چقدر برای او حکم برید؟ من هم یک مقدار ریشم را بهاندازه شش ماه کوتاه کردم، برای اینکه ادای احترام کرده باشم به آقای آیتالله آملی لاریجانی».
سابقه سعید قاسمی در زمان جنگ نیز همچنان تیرهوتار است . یکی از فرماندهان زمان جنگ و مشاوران نظامی میرحسین موسوی در سال ۱۳۸۸ افشاگری بلند بالایی نسبت به سابقه سعید قاسمی در سپاه داشته که مختصری از آن به شرح زیر است :
اول میخواهم چند مطلب را از روزهای اول تشکیل سپاه را به تو گوشزد کنم، روزهایی که به یاد بیاوری کی بودی و چی شدی؟ پسر، آیا روزهای اعزام به کرمانشاه را فراموش کردی که برای اعزام نشدن التماس میکردی؟ که پدر پیردارم و چه و چه. آیا باز در کرمانشاه، یعنی منطقه هفت، شهید امانی را فریب داده و به سراغ شهید بروجردی فرمانده منطقه نرفتید که: اجازه دهید من برگردم ؟باز شروع کردی: پدرم مریض است و باید در تهران باشم. شهید بروجردی در حضور تو از شهید امانی سؤال میکند که این برادر راست میگوید، و امانی میگوید تا آنجایی که من میدانم اینگونه نیست؛ که بروجردی از تو میپرسد: برای چی عضو سپاه شدی؟ و خودت میگفتی: خیلی شرمنده شدم.
روزی که ما را با علی صدقیان به ایلام اعزام میکردند، شهید بروجردی سخنرانی کرد و اشاره بهدروغ تو کرد؛ البته بدون ذکر اسمت. همه ما میدانستیم تو را میگوید، ولی به رویت نیاوردیم. ولی تو باز دروغ گفتن را رها نکردی. حاج علی صدیقان هنوز زنده است. در جمع همه گفت: به همه شما در این گردان علیاکبر اعتماد دارم، بهجز سعید، چون به بروجردی دروغ گفت. امیدوارم فراموش نکرده باشی که میگفتی: امانی من را ضایع کرد، و تا شهادت امانی با او حرف نمیزدی. مهمتر از آن، شبی که در منطقه عمومی ایلام (بانی شیطان) در شب عملیات گم شدی! همان شب امانی با تعدادی از بچهها شهید شدند و جالبتر اینکه در همانجا صدیقان به تو گفت: برو که اگر بمانی، نیاز نیست عراقیها تو را بزنند، این بچهها میکشندت. بعد فرار کردی بهسوی تهران. از همانجا، همه ما که تو را میشناختیم، با تو قطع ارتباط کردیم، ولی باز تو در لشگر ۲۷ حضرت رسول پیدایت شد. گروهی جمع کرده بودی و از رشادتت در کردستان و مهران و ... میگفتی. میتوانی بگویی چطور همه ماها دستوپا و بدن لتوپار داریم، ولی تو افتخار خالیبندی حتی ترکش کوچکی در بدن نداری. آری، شنیدم در قرارگاه شیمیایی شدی! پسرکمی حیا، کمی شرم، فقط کمی ...!
سعید قاسمی که این روزها مدعی است روزی یکخانه دارد تحویل زلزلهزدگان کرمانشاه میدهد اما در عمل هیچ خانهای تحویل داده نشده و فقط اسباب تبلیغات سپاه پاسداران شده است تا هرازگاهی با سخنرانی و انتشار ویدیویی به دولت حمله کند .
وی در روزهای اربعین در عراق ضمن جعل آیاتی از قرآن خطاب به حسن روحانی گفت : ان ربک لبالاستخر و روحانی را به خفه کردن در استخر تهدید کرد .
در روزهای گذشته نیز وبسایت امنیتی «خط ۵۷» نزدیک به سپاه پاسداران یک سخنرانی از او منتشر کرده که وی در آن خطاب به صادق آملی لاریجانی رئیس دستگاه قضایی جمهوری اسلامی حملات بسیار تندی میکند و حرف از «دررفتن فنر» و «آخوندکُشی» به میان میآورد!
قاسمی در این ویدئو که حدود دو دقیقه است میگوید: «...اونا فکر میکنن زبانها را میشه بُرید، اما حلقومها رو که فریاد میکنه نمیتونن بِبُرن، ترس ما ریاست محترم قوه قضاییه فقط آینه که وقتی زیاد و بیشازحد روی این فنر فشار بیاد این فنر یجایی یک جهشی میکنه که جلوش رو نمیشه گرفت.»
قاسمی در ادامه خطاب به آملی لاریجانی میگوید: «ترسم آینه که خداینکرده شما درایت نداشته باشی، مردم سؤال دارن، ریاست محترم قوه قضاییه نسبت به جنابعالی داداشای محترم این اموالی که رفته بیرون، زمینهایی که شایعه است شما داری، قضات سربههوا احکام بیخودی که صادر کردید، تمام دزدها و فراریها و قاچاقچیها وِلاند، همه دارن میبینن، بعد شما تو جریانات سیاسی سه سوت واسه یارو حکم میبُری؟»
اشاره او به اعدام حمید مظلومین مشهور به «سلطان سکه» و همدستش به جرم اخلال در نظام اقتصادی است. مظلومین دارای ارتباطاتی با حمید بقایی و محمود احمدینژاد داشته است و شدت گرفتن قوه قضائیه بر او نیز در همین راستا تعریفشده .
اعتراضات پیدرپی سعید قاسمی به قوه قضائیه و یا حسن روحانی و روحانیان حکومتی بسیار دیگر بیش از آنکه جنبه عدالتخواهانه داشته باشد نمایشگر نوک کوه یخ اختلافات کهنی است که سپاه پاسداران و بسیاری از سرداران سپاه سالهاست از زمان جنگ ایران و عراق با روحانیت داشته است ، حمایت همهجانبه سپاه پاسداران از روی کار آمدن محمود احمدینژاد بهعنوان اولین رئیسجمهور غیرروحانی در همین راستاست .
در هنگام جنگ زمانی که اختلافات سپاه با روحانیت بالاگرفته بود ، آیتالله خمینی «عبدالله نوری» را بهعنوان اولین نماینده خویش در سپاه معرفی و منصوب کرد اما وی به خمینی جمله مشهوری گفته بود که :«من را از این سمت عفو کنید چراکه بهجایی قرار است بروم که در آن ۱۰۰۰۰ مجتهد وجود دارد » اشاره وی به ۱۰۰۰۰ مجتهد ، تمامی اعضای سپاه پاسداران بود و عملاً نیز وی ناموفق شد و پس از یک سال استعفا داد .
سپاه پاسداران اگرچه نهادی است ذوب در ولایت و مطمئنترین ابزار نظامی و امنیتی خامنهای اما اختلافات بیشمار آنان با روحانیون غیرقابلانکار است .