- سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درواقع شاخه نظامی جمهوری اسلامی یا همان «دولت با تفنگ» است که برعکس ارتش متعارف، وظیفهاش نه حفظ امنیت و بقای کشور بلکه حفظ نظام جمهوری اسلامی به هر قیمتی است. از همین رو در خارج از مرزهای ایران به اخلال (تروریسم، حمل و نقل اسلحه، تجارت مواد مخدر و...) و جنگ نیابتی مشغول است و در داخل کشور مهمترین ارگان سرکوب اعتراضات اجتماعی و نارضایتیهای مردم به شمار میرود.
- سرنوشت سپاه و جمهوری اسلامی به هم گره خورده است؛ از همین رو حملات نظامی اسرائیل به مقرهای سپاه پاسداران در خاک سوریه به همان اندازه علیه حکومت ایران است که پیشنهاد یک لایحه برای قرار دادن نام این ارگان نظامی غیرمتعارف در فهرست سازمانهای تروریستی به دلیل سرکوب مردم ایران در داخل کشور! هر دو نظام را نشانه میگیرند!
- دکتر رضا بهروز درگفتگوی کوتاهی با کیهان لندن توضیح میدهد که اقدامات اطلاعاتی و نظامی اسرائیل علیه تحرکات نهادهای نظامی و تروریستی جمهوری اسلامی در منطقه و اروپا، چگونه میتواند به جنبشهای اعتراضی در داخل ایران و اپوزیسیون دموکرات کمک کند.
حامد محمدی - کیهان لندن
بخشی از اقداماتی که دولت اسرائیل برای حفظ تمامیت ارضی و امنیت خود در برابر اقدامات رژیم ایران و سپاه پاسداران، خارج از مرزهای ایران، انجام میدهد ضربات سختی را متوجه جمهوری اسلامی کرده است.
همچنین در مواردی که شمار آن کم نیست بر اساس تعریف «امنیت همگانی و صلح پایدار» و نیز همکاریهای مشترک برای مقابله با تروریسم دولتهای دوست اسرائیل چه در منطقه و چه دیگر نقاط دنیا از این اقدامات اسرائیل نفع بردهاند. به عنوان مثال در خنثی کردن توطئههای پیچیدهی تروریستی و بازداشت عوامل جمهوری اسلامی که در نیمه دوم سال ۲۰۱۸ میلادی در اروپا در کشورهایی مانند فرانسه و دانمارک طراحی شده بود سازمان جاسوسی اسرائیل (موساد) نقش اساسی داشت.
از جمله دلایلی که میتوانست کشورهای اروپایی را برای موظف کردن جمهوری اسلامی به امضای کنوانسیون منع حمایت مالی از تروریسم (FATF) و لوایح جانبی آن از جمله کنوانسیون پالرمو ترغیب کند گزارشهای نهادهای امنیتی اسرائیل از اقدامات سپاه قدس در سوریه و عراق و همچنین حمایت مالی و ارسال تجهیزات نظامی برای شبهنظامیان و گروههای تروریستی از جمله حزبالله لبنان و حشدالشعبی عراق است.
با وجود این تحرکات و حمایتها اما، بیشترین تهدیدات جمهوری اسلامی ایران متوجه اسرائیل است و از آنجا که این کشور از متحدین مهم آمریکا در خاورمیانه است، فارغ از اینکه کدام حزب در آمریکا حاکم باشد، میتواند بر تصمیمات واشنگتن تاثیر بگذارد. این تاثیرگذاری در جریان خروج آمریکا از توافق اتمی با ایران نیز نشان داده شد.
افشای بخشی از فعالیتهای موشکی، لو رفتن حمل تسلیحات نظامی و نیرو با ایرلاینهای تجاری به سوریه و یمن، افشای مخفیکاریهای اتمی جمهوری اسلامی و همکاری در خنثیسازی شبکههای بینالمللی خرابکاری و تروریستی حکومت ایران، بخشی از اقدامات دولت اسراییل برای تامین امنیت خود و کشورهای دوست است.
دکتر رضا بهروز پزشک و فعال ایرانی- آمریکایی ساکن سن آنتونیو در ایالت تگزاس و آویده رافائلا مطمئنفر فعال ایرانی- کانادایی ساکن تورنتو، در دسامبر ۲۰۱۸ در مقالهای مشترک که روزنامه اورشلیم پُست منتشر کرده به مواردی از تبهکاریها و تهدیدات برونمرزی جمهوری اسلامی و سپاه اشاره کردهاند که سرویسهای امنیتی اسرائیل در شناسایی آنها مشارکت داشتند.
در این گزارش اشاره شده قاچاق مواد مخدر یکی از فعالیتهای مخفی و غیرقانونی سپاه پاسداران است که با آن یک امپراتوری اقتصادی به راه انداخته است.
در سال ۲۰۱۲ وزارت خزانهداری آمریکا نام سردار غلامرضا باغبانی از فرماندهان نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را به اتهام مشارکت در قاچاق مواد مخدر و اسلحه در فهرست قاچاقچیان مواد مخدر آمریکا قرار داد. سپاه در مشارکت با طالبان در افغانستان در قاچاق تریاک و هروئین به ایران همکاری کرده و از عوامل تبهکار خود برای انتقال آن به اروپا از طریق رابطههای خود در مافیاهای آلبانیایی، بلغاری و رومانیایی استفاده میکند.
همچنین گزارشها حاکیست حزبالله لبنان بطور گسترده در قاچاق مواد مخدر فعایت دارد. پروژه «کاساندرا» که در سال ۲۰۰۸ آغاز شد و سازمان سیا و موساد در آن همکاری داشتند پس از هشت سال تحقیقات و کار اطلاعاتی مشخص کرد که حزبالله به صورت گسترده در ترانزیت مواد مخدر از جمله کوکائین و همچنین پولشویی از دو مسیر از آفریقا تا آمریکای لاتین (مکزیک، برزیل و ونزوئلا) و از آنجا به آمریکا فعالیت میکند.
در گزارش اورشلیم پست همچنین آمده سپاه و شبهنظامیان شیعه مستقیم و غیرمستقیم در ایجاد بحران پناهجویان که جهان را درگیر خود کرده نقش دارند. اشاره نویسندگان به آثار جنگ داخلی سوریه و کشتار شهروندان توسط رژیم بشار اسد است که جمهوری اسلامی نیز از آن حمایت میکند. جنگ داخلی در این کشور ریشه در سرکوب اعتراضات مردم دارد و سپاه و حزبالله در اعمال فشار علیه مردم سوریه نقش داشتهاند. همین فشارها به اعتراضات داخلی منتهی شد و سرکوب معترضان آتش جنگ را شعلهور کرد و از دل این آشوب داعش پدید آمد و در نهایت علاوه بر هزاران کشته و زخمی بیش از شش میلیون آواره بر جای گذاشته و پنج میلیون از سوریه مجبور به مهاجرت شدهاند. جالب است که در این میان پذیرش پناهجویان سوری در ایران صفر بوده و به دلیل نقش جمهوری اسلامی در شروع و تداوم این جنگ خانمانسوز، سوریان آواره و مهاجر هیچ تصویر مثبتی از رژیم ایران ندارند که بخواهند به آن پناهنده شوند!
عملیات «سپر شمالی» علیه حزبالله برای شناسایی و تخریب تونلهای مخفی حزبالله که میتوانستند مسیری برای قاچاق سلاح و مواد مخدر به داخل اسرائیل باشند و همچنین بیش از ۲۰۰ عملیات نظامی علیه پایگاههای سپاه و شبهنظامیان مورد حمیات ایران در خاک سوریه توسط اسرائیل مواردی است که در این گزارش به عنوان اقدامات مهم اسرائیل جهت مقابله با خرابکاریهای جمهوری اسلامی به آنها اشاره شده است.
اقدام نظامی علیه «کاسبی روزانه» سپاه در منطقه
اخیراً آمریکا رسماً از اقدامات اطلاعاتی و نظامی اسرائیل علیه جمهوری اسلامی حمایت کرد و آن را حق اسرائیل دانست. اروپاییها هم علیه تهدیدات موشکی و حمایتهای حکومت ایران از تروریسم موضع گرفتهاند. همکاریهای امنیتی موساد با سرویسهای اطلاعاتی اروپایی نشان میدهد آنها نیز که بیشتر از آمریکا در تیررس اقدامات خرابکارانهی رژیم ایران قرار دارند از اقدامات اسراییل سود میبرند. رضا بهروز و آویده رافائلا مطمئنفر در مقالهشان از خرابکاریهای سپاه به عنوان «کاسبی روزانه» نام میبرند.
دکتر رضا بهروز در پاسخ به این پرسش که آیا روند مقابله با فعالیتهای مخرّب جمهوری اسلامی از سوی اسرائیل واقعا میتواند به نفع مردم داخل ایران تمام شود و تاثیر مثبت بر فعالیتهای اپوزیسیون دموکرات جمهوری اسلامی بگذارد، به کیهان لندن میگوید: «اقدامات اسرائیل اساساً از دو طریق میتواند به جنبشهای دموکراتیک در داخل ایران و اپوزیسیون جمهوری اسلامی کمک کند. یک، اسرائیل عامل اصلی سرکوب اعتراضات مردمی یعنی سپاه پاسداران را تضعیف میکند. دو، سیستم اطلاعاتی اسرائیل نقشههای عملیات تروریستی علیه فعالان اپوزیسیون را آشکار کرده و کشورهای مربوطه را در جریان میگذارد.»
وی در رابطه با اینکه بر اساس گزارشهای منابع امنیتی اسرائیل، پرواز ایرلاینهای تجاری مشکوک به حمل سلاح و تجهیزات نظامی از ایران به مقصد دمشق و بیروت در هفتههای اخیر بیشتر شده، به این ترتیب اقدامات نظامی اسرائیل و تحریمهای آمریکا در عمل تا چه اندازه ممکن است به عقبنشینی تهران و آنچه آمریکا «تغییر رفتار رژیم» میخواند، منجر شود میگوید: «پاسخ به این پرسش به تضعیف سپاه پاسداران باز میگردد. محدود کردن منابع مالی سپاه برای هزینه جنگهای نیابتی از یکسو توسط آمریکا، و تخریب سرمایهگذاریهای سپاه در سوریه و لبنان از طرف ارتش اسرائیل از سوی دیگر، سپاه و شبهنظامیان مورد حمایت آن را در تنگنای اقتصادی قرار میدهد. ضمنا ضعف اقتصادی سپاه موجب کاهش توان این گروه در پرداخت هزینه مالی سرکوب اعتراضات در داخل ایران و نیز در بازسازی ساختارهای نظامی در سوریه و حمایت مالی گروههای تروریستی مانند حزبالله و حماس میشود. از این جهت آمریکا امیدوار است تحریم منجر به عقبنشینی و تغییر رفتار رژیم شود.»
فعالیت «بلک کیوب» الگویی مناسب برای بررسی اموال غیرقانونی جمهوری اسلامی و وابستگانش در خارج از کشور
چندی پیش شاهزاده رضا پهلوی در نشست انستیتو واشنگتن به فعالیتهای مخرّب جمهوری اسلامی و مصادره اموالی اشاره کرد که بطور غیرقانونی توسط رژیم و وابستگان آن به دست آمده. این اظهار نظر، مسئولان رژیم و همچنین آقازادههای آن را در خارج از کشور نگران کرد به ویژه آنکه وزارت خارجه آمریکا نیز از بررسی این داراییها خبر داده بود. در اسرائیل تجربهای مانند موسسه خصوصی «بلک کیوب» وجود دارد که در همین حوزه فعال است و یکی از اصلیترین پروژههای آن شناسایی داراییها و به ویژه پولهای نقد رژیم ایران در بانکهای سراسر دنیاست و هدف آن یاری دادن به شرکتهای حقوقی و وکلای نماینده خانوادههای قربانیان عملیات تروریستی و همچنین اقدامات نظامی گروههای مورد حمایت حکومت ایران برای گرفتن غرامت از جمهوری اسلامی است. این موسسه حدود هشت سال پیش توسط تعدادی از نیروهای پیشین نهادهای اطلاعاتی اسرائیل تاسیس شد. اعضای پیشین سازمانهای اطلاعاتی و جاسوسی و نظامی اسرائیل مجاز هستند با رعایت قوانین و مقررات کشورشان، شرکت های خصوصی اطلاعاتی تاسیس کنند که تعدادشان هم کم نیست. دکتر رضا بهروز در این زمینه توضیح میدهد: «هدف اصلی «بلک کیوب» پشتیبانی از دادرسی در حوزه اقتصادی و در سطح بینالمللی است. اتفاقاً فعالیتهای این آژانس میتواند الگوی خوبی باشد برای پیشنهادی که از جانب شاهزاده رضا پهلوی ارائه شد. آشکار کردن اموالی که احتمال میرود از راه غیرقانونی توسط عناصر رژیم جمهوری اسلامی کسب و ذخیره شده را میتوان از طریق آژانسهایی مثل «بلک کیوب» پیگیری کرد و متعاقباً مورد رسیدگی قانونی قرار داد.»
یک جبههی واحد در مقابل «محور مقاومت»
از قرار معلوم مقامات جمهوری اسلامی به این باور رسیدهاند که هدف از این اقدامات چیزی جز برنامهریزی با هدف سرنگونی نیست و بر همین اساس مخالفان داخلی، اپوزیسیون خارج از کشور، دولتهای آمریکا، اسرائیل، عربستان و حتی کشورهای اروپایی را در یک جبههی واحد میبیند. امروز جمهوری اسلامی بیش از آنکه با دولتها و نهادهای قانونی بینالمللی مراوده و همکاری داشته باشد با گروههای مسلّح و شبهنظامیانی پیوند دارد که بسیاری از آنها را از منابع ملی و ثروت مردم ایران تأمین میکند. چنین رفتاری برای یک حکومت متعارف اصلا عادی نیست. دوستان استراتژیک جمهوری اسلامی نیز عادی نیستند. روابط میان رژیم ایران و حزبالله لبنان به عنوان یک گروه شبهنظامی و متکی بر عملیات تروریستی از هر دولتی بهتر است! کشور ایران که پیش از انقلاب ستون صلح و امنیت خاورمیانه به شمار میرفت، چهل سال است که به عامل اختلال و بیثباتی در منطقه تبدیل شده و قبلهی گروههای تروریستی و صندوق مالی آنهاست! حوثیهای، حماس فلسطین، حشدالشعبی عراق و انواع گروههایی مانند النجیاء و فاطمیون و زینبیون و عصائب اهل حق و... تنها تعدادی از گروههای شبهنظامی هستند که به نیابت از رژیم ایران زیر نام «محور مقاومت» در منطقه میجنگند و صلح و امنیت و آرامش را از چشم ساکنان این منطقه ربودهاند.
جنگ نیابتی، برگ اصلی جمهوری اسلامی در سیاست خارجی
جمهوری اسلامی بقای خود را در حفظ «محور مقاومت» تحت سازماندهی سپاه قدس، بازوی خارجی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، میداند زیرا ایجاد اختلال و آشوب و بحران و درگیری برگ اصلی، و نه برندهی سیاست خارجی رژیم است. به بیان دیگر، قاسم سلیمانی و سپاه قدس باید در سوریه و عراق آشوب به پا کنند تا محمدجواد ظریف و وزارت خارجه بتوانند از غربیها باج بگیرند و توافقی مثل برجام را امضا کنند! سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درواقع شاخه نظامی جمهوری اسلامی یا همان «دولت با تفنگ» است که برعکس ارتش متعارف، وظیفهاش نه حفظ امنیت و بقای کشور بلکه حفظ نظام جمهوری اسلامی به هر قیمتی است. از همین رو در خارج از مرزهای ایران به اخلال (تروریسم، حمل و نقل اسلحه، تجارت مواد مخدر و...) و جنگ نیابتی مشغول است و در داخل کشور مهمترین ارگان سرکوب اعتراضات اجتماعی و نارضایتیهای مردم به شمار میرود.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که برای حفظ جمهوری اسلامی در شعاعی وسیع علیه «ملتها و دولتها» به فعالیتهای خرابکارانه مشغول است بطور طبیعی هر واکنشی در برابر خود را «براندازی» حکومتی میداند که خود را حافظ و موظف به بقای آن میداند چرا که هر اقدامی علیه سپاه همزمان علیه نظام جمهوری اسلامی و تکیهگاه نظامی آن است!
سرنوشت سپاه و جمهوری اسلامی به هم گره خورده است؛ از همین رو حملات نظامی اسرائیل به مقرهای سپاه پاسداران در خاک سوریه به همان اندازه علیه حکومت ایران است که پیشنهاد یک لایحه برای قرار دادن نام این ارگان نظامی غیرمتعارف در فهرست سازمانهای تروریستی به دلیل سرکوب مردم ایران در داخل کشور! هر دو نظام را نشانه میگیرند!
حضور نظامی سپاه (دولت با تفنگ) در سوریه در جریان امضای توافق اتمی برگ اصلی ظریف (دولت بیتفنگ) بود! تا آنجا که حتی در داخل ایران از محمدجواد ظریف و قاسم سلیمانی به عنوان «دو بال سیاست خارجی» جمهوری اسلامی ایران نام بردند.
اما با آمدن دونالد ترامپ به کاخ سفید و حضور افرادی مانند مایک پمپئو و جان بولتون در دولت آمریکا، کاسبی نظامی- سیاسی رژیم مختل شد. همزمان سوریه به باتلاق جمهوری اسلامی تبدیل گشت که راه نجاتی از آن نیست زیرا از یکسو هزینههای مالی این جنگ خانمانسوز را میدهد و از سوی دیگر برای این حضور نظامی متحمل تلفات جانی و خسارات سنگین مالی میشود که دیگر قابل انکار و پنهان کردن نیست. همزمان دیگر نه تنها برجام و پولهای چمدانی در کار نیست تا کمکهزینهای برای ادامهی حضور در جنگهای نیابتی باشد، بلکه فشار تحریمهای سنگین نیز آن را چنان از پای درآورده که از یک سو به درگیریهای درونی نظام به شدت دامن میزند و از سوی دیگر قشرهای مختلف جامعه را علیه حکومت به خیابانها آورده است.
در چنین شرایطی حتی عقبنشینی از جنگ سوریه هم به این سادگیها برای «نظام مقدس» ممکن نیست: به طرفدارانش چه بگوید؟! که پس از جنگ بیفایدهی هشت ساله با عراق که هزاران هزار جوانان کشور در عملیاتهای «فریب» به خاک و خون کشیده شدند حالا جنگ نیابتی سوریه نیز چیزی جز فریب نبود؟! لشکر شکستخوردهای را که به ایران باز میگردد چگونه و از کدام بودجه تأمین کند؟! به افغانها و پاکستانیهایی که با وعده و وعید آنها را راهی کشتارگاه کرده، چه پاسخی بدهد؟!
در چنین بنبست باتلاقی است که هم «تغییر رفتار رژیم» و هم پافشاری بر این رفتار میتواند، هر دو، به تغییر رژیم منجر شود.