در سال ۲۰۰۵ سازمان ملل متحد روز ۲۷ ژانویه (۷ بهمن) را «روز جهانی یادبود قربانیان هولاکاست» نام گزاری کرد و از آن سال ببعد، هر ساله، مراسمی در ارتباط با هولاکاست در سراسر جهان پیشرفته، و از سوی مردمان انساندوست، برگزار میشود.
«هولاکاست»، اگر چه واژهای باستانی و به معنای «همه سوزی» ست، اما پس از جنگ دوم جهانی برای مفهوم نسل کشی و سوزاندن و کشتار دسته جمعی یهودیان به کار میرود.
حکومت هیتلری ابتدا یهودیان، کمونیستها، سوسیالیستها، طرفداران صلح و مخالفان سیاسی خود را به زندان انداخت، سپس آنها را در اردوگاههای کار اجباری - که در سراسر اروپای تحت تسلط خود ترتیب داده بود - مورد شکنجه و آزار و اعدام قرار داد، و دست آخر یهودیان را در کمپهای ویژهی کشتار دسته جمعی سوزاند. در یکی از این کشتارگاهها در نزدیکی لهستان، که با نام «آشویتس» مشهور است، بیش از یک میلیون انسان جانشان را از دست دادند.
امسال، در سالروز یادبود قربانیان هولاکاست، سازمان ملل از همگان تقاضا کرده تا «جوانان را تشویق کنند از ماجرای هولاکاست درس بگیرند و علیه تبعیض بایستند و از ارزشهای دموکراتیک در جوامع خود دفاع کنند».
مفهومی کلیدی که امسال سازمان ملل به آن اشاره کرده، یعنی ایستادگی در برابر تبعیض و دفاع از ارزشهای دموکراتیک، نشان میدهد که چرا باید از تشکیل هر حکومت مذهبی یا ایدئولوژیکی که انسانها را به گروهها و دستههای مختلف تقسیم میکند و بر «برتری برخی بر برخی دیگر» تاکید دارد و اهمیتی برای شایستگیها و یا ارزشهای مساوی انسانی قایل نیست، جلوگیری کرد.
یکی از کشورهایی که هم اکنون زیر بار این نوع تبعیض قرار دارد سرزمین خودمان است. آیا در ایران و در حال حاضر میلیونها انسان به خاطر باور داشتن به مذهبی غیر از مذهب تشیع، یا به خاطر بی مذهبی، و یا به خاطر مخالفت با حکومت دیکتاتوری، گرفتار زندان، شکنجه و مرگ نیستند؟ آیا انداختن اجباری حجاب اسلامی بر سر زنان، شبیه بستن اجباری همان بازوبندی نیست که در آلمان هیتلری بر بازوی یهودیان بسته میشد تا آنها را از دیگران جدا سازد؟ آیا ممنوع کردن دانشجویان بهایی از حضور در دانشگاهها و محروم کردن آنها از فراگیری دانش چیزی شبیه راندن یهودیان از جامعهی زمان هیتلر نیست؟ و آیا این زندانهای انبوه از آزادی خواهان چپ و راست و دگراندیش شبیه همان اردوگاه هایی نیست که هیتلر قبل از هولاکاست ساخته بود؟
بیهوده نیست که رهبران حکومت مسلط بر ایران، نه تنها هیچ دلسوزی و احترامی برای قربانیان هولاکاست قائل نیستند، بلکه یا آن را «از دروغهای اسراییل» دانسته و منکر آن شدهاند و یا غیرمستقیم در سایتهای موسسات زیر نظرشان هیتلر را برای چنین فاجعهای تحسین کردهاند.
و کاش برخی از به اصطلاح روشنفکران ایرانی که یا به تبعیت از «جمهوری اسلامی» و یا به خیال خودشان برای دفاع از حقوق مردم فلسطین، واقعیت اتفاق افتادن هولاکاست را رد میکنند، یا به آن بی توجه هستند، متوجه باشند که رد این نوع فجایع، میتواند در هر جامعهای هولاکاست دیگری بوجود آورد که قربانیاناش لزوما یهودی نباشند.
یاد میلیونها قربانی هولاکاست همیشه روشن باد!
بازی خطرناک گوایدو و شمشیر دولبه حمایت از او
آیا حمله نظامی در راه است؟ فرهاد ایزدی