کیهان لندن - حامد محمدی- روابط عمومی سپاه پاسداران در اطلاعیهای که، دوشنبه ۳۰ بهمن، منتشر شد ادعا کرد طی عملیاتی که یکشنبه شب به دستور محمدعلی جعفری فرمانده سپاه انجام شد عوامل انفجار اتوبوس حامل سپاهیها در جاده خاش- زاهدان دستگیر شدند.
در این اطلاعیه عنوان شده با پیگیری سرنخها توسط نیروهای اطلاعاتی و عملیاتی قرارگاه قدس چندین خانه تیمی تروریستها شناسایی و سه نفر از تروریستها دستگیر شدند و ۱۵۰ کیلوگرم مواد آماده انفجار و ۶۰۰ کیلوگرم مواد انفجاری در حال ساخت و مقادیری سلاح و مهمات نیز کشف شد اما گروه جیشالعدل که مسئولیت بمبگذاری را به عهده گرفت در بیانیهای که، سهشنبه ۳۰ بهمن، منتشر شد اعلام کرده هیچ یک از نیروهایش دستگیر نشدند و اخبار سپاه دروغ است.
گروههای مسلح مخالف جمهوری اسلامی و تروریستهای منطقه در دو سال گذشته با انگیزهها و دلایل مختلف در چند عملیات ضربات سنگینی به نظامیان ایران وارد کردند. در جریان این عملیات تروریستی دهها نفر کشته و مجروح شدند که شهروندان غیرنظامی هم در بین آنها دیده میشوند.
بدون استثناء در تمام موارد مقامهای رسمی کشوری و لشکری جمهوری اسلامی پس از وقوع این حوادث در گام اول انگشت اتهام را به سوی آمریکا، اسرائیل، انگلیس و عربستان دراز میکنند و گروههای سیاسی و عوامل آنها در داخل کشور را مقصر میدانند و برای آرام کردن اوضاع در سخنرانیهای پی در پی از انتقامگیری سخت صحبت میکنند و در فاصلهای کوتاه پس از چند روز ادعا میشود که عوامل این حوادث شناسایی و دستگیر شدهاند.
اما این بگیر و ببندها و دستگیریها و تهدیدات که بر اساس سوار شدن بر موج احساسات عمومی و به ویژه خانوادههای داغدیدگان استوار است چیزی جز یک سناریوی تکراری نیست: ضربه خوردن و انتقامگیری کور برای جبران شکست و سوء استفادهی تبلیغاتی!
طی عملیات انتحاری گروه جیشالعدل، چهارشنبه ۲۴ بهمن ماه ۱۳۹۷، در جاده خاش در استان سیستان و بلوچستان ۲۷ سپاهی کشته و چند نفر دیگر مجروح شدند.
۱۳ بهمنماه افراد مسلح به پاسگاه سپاه و بسیج در نیکشهر حمله کردند که پنج کشته و زخمی داشت.
۲۴ مهرماه ۱۲ مرزبان از سپاه و بسیج به گروگانگرفته شدند.
۳۱ شهریور عملیاتی مشابه بیش از ۶۰ کشته و زخمی برجای گذاشت.
اما اینها تنها گوشهای از دهها عملیات علیه نظامیان جمهوری اسلامی است که به علت وسعت و شمار بالای تلفات رسانهای شده اما تقریباً اغلب ضرباتی که نظامیها در حوادث مشابه میخورند پشت پرده میماند. این ضربات ناشی از ضعف امنیتی، قصور، خیانت، درز اطلاعات، ناهماهنگی، لاپوشانی و لو رفتن اطلاعات نظامی است که صدای مسئولان جمهوری اسلامی را هم درآورده ولی تنها راهی که به فکرشان میرسد این است که کوتاهیها و تقصیر را به گردن یکدیگر بیندازند.
محمدرضا نقدی معاون فرهنگی سپاه، دوشنبه ۲۹ بهمن، در مراسم تدفین تعدادی کشتهشدگان سپاه در بمبگذاری جاده خاش با اشاره به اینکه انتقام اصلی را از آمریکا و اسرائیل میگیریم به وزارت خارجه حمله کرده و گفته «اینطور وادادگی مورد قبول نیستو جسارت دشمن نیز به دلیل این وادادگی بیشتر میشود و به تبع آن افرادی پیدا میشوند.»
۲۷ بهمن خبرگزاری فارس در گزارشی به تحلیل زوایای مختلف عملیات خاش پرداخته و پرسیده «چه کسی ساعت ورود و خروج اتوبوس سپاه را لو داد؟» در این گزارش تاکید شده «عملیاتها در خاک سیستان و بلوچستان بدون حضور و دخالت عوامل داخلی و عناصر نفوذی غیرممکن است.» فارس همچنین ادعا کرده این شبکه نظامی- اطلاعاتی وابسته به عربستان و امارات است.
روزنامه کیهان چاپ تهران، سهشنبه ۳۰ بهمن، در سرمقاله خود نوشته «در سیستم دفاعیـ امنیتی ایران حفرههایی وجود دارند و تا زمانی که پر نشوند، وقوع رخدادها و اقدامات ضدامنیتی در داخل کشور دور از انتظار نیست.» در این نوشتار چند پرسش مطرح شده «آیا بین سپاه، نیروی انتظامی و وزارت اطلاعات که سه رکن مهم امنیت و ثبات کشور و نظام اسلامی به حساب میآیند، بهاندازه لازم و کافی هماهنگی وجود دارد؟ آیا این سه نیرو در عمل و نه صرفاً در هدفگذاری ید واحدهاند و یا سه واحد مسئول بدون همپوشانی کافی هستند... هماهنگی اطلاعاتی اینسو و آنسوی مرز که منجر به موفقیت عملیاتهای ضدایرانی شده، چگونه انجام میشود؟ آیا آن دسته از نیروهای داخلی این استان که پیش از این بر اساس مستندات در بروز حوادث نقش داشتهاند و متأسفانه... به نوعی از حمایت بعضی از نیروها و نهادهای نظام برخوردار شدهاند، هماینک در چرخه و تکمیل پازل ضدامنیتی سرویسهای دشمن نقشی برعهده دارند یا نه؟»
کیهان تهران، صریحاً ادعا کرده که سرویس اطلاعاتی پشت این عملیات تروریستی و حتی مجموعه عملیاتهای تروریستی که در استان سیستان و بلوچستان روی داده قرار دارد.
حشمتالله فلاحتپیشه رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس، ۲۸ بهمن، ، «قطعاً بخشی از حادثه تروریستی در زاهدان در قالب جاسوسی اطلاعاتی بوده و افرادی که این کار را کردهاند، از نفوذ استفاده کردهاند.»
نیروهای نظامی در جمهوری اسلامی تحت چارچوبهای خاص عقیدتی، سیاسی و اطلاعاتی گزینش و جذب میشوند. این ادعاها یعنی در بین نیروهای نظامی رژیم که بر اساس معیارهای ویژه جذب میشوند گروهی هستند که رسماً در اقدامات و عملیات مسلحانه و چریکی علیه نیروهای مسلح فعالاند و تمرکز آنها روی ضربه زدن به سپاهیها، بسیجیها و پاسداران نیروی انتظامی است. این عملیاتها طبق آمار در حال افزایش است؛ ضربات این شبکه یا شبکهها سختتر و دقیقتر شده و دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی نظام از وزارت اطلاعات، تا اطلاعات سپاه، ارتش و نیروی انتظامی در شناسایی و خنثی کردن آن تا کنون ناموفق بودهاند.
در همین ارتباط علیرضا رحیمی نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی در توییترش نوشته «در طول چندین هفته قبل از حادثه تروریستی خاش، مراجع امنیتی دولت در استان، ۱۶ هشدار رسمی مبنی بر احتمال وقوع اقدامات تروریستی به شورای تامین استان سیستان و بلوچستان ارائه داده بودند!»
درطول چندین هفته قبل ازحادثه تروریستی #خاش،مراجع امنیتی دولت در استان، ۱۶ هشداررسمی مبنی براحتمال وقوع اقدامات تروریستی به شورای تامین استان #سیستان_و_بلوچستان ارائه داده بودند.!!
-- علیرضا رحیمی Alireza Rahimi (@a_rahimi_mp) 18. Februar 2019
در هفته جاری اقدامات امنیتی قبل وبعد از #حادثه_تروریستی_خاش بطورمفصل در کمیسیون #امنیت ملی بررسی شد
در این میان، نکاتی وجود دارد که قابل تأمل هستند. جمهوری اسلامی برای نمایش مشروعیت و مقبولیت خود حتی روی حضور مردم و خانوادههای کشتهشدگان حوادث تروریستی در مراسم تشییع جنازه آنها حساب میکند و با برانگیختن احساسات عمومی از جمعیت حاضر در مراسم هم برای نشان دادن مشروعیت و مقبولیت خود سوء استفاده میکند و هم از آن به عنوان اهرم فشار برای بازیهای سیاسی و جناحی و جنگ درون قدرت استفاده میکند.
در روزهای اخیر ویدئوهایی منتشر شد با این ادعا که گروهی از خانوادههای نظامیان کشته شده در بمبگذاری خاش به علاءالدین بروجردی نماینده عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس اعتراض میکنند و برجام و سیاستهای دولت روحانی را مسبب این عملیات تروریستی میدانند. موج دیگری هم به راه افتاده که کاهش بودجه نظامی سبب افزایش عملیات تروریستی شده است. رگههای این موج به سپاه و عوامل آن در حسینیهها و هیأتهای مذهبی میرسد. در صورتی که تجربه نشان داده هرقدر بودجه نظامی افزایش پیدا کند هیچ سهمی از آن به بهبود و ارتقاء لایهها و امکانات امنیتی در مرزها نمیرسد.
از طرفی یک موج قوی هم از سوی دولت و هم از سوی سپاه به راه افتاده که حادثه تروریستی خاش را با کنفرانس امنیتی ورشو پیوند بزنند. حتی صحبت از دخالت بازوی نظامی کنفرانس ورشو در این حادثه تروریستی شده! پروژهای که از یکسو خوراک خوبی برای ذهن بازماندگان و خانوادههای جانباختگان و تحمیق «امت همیشه در صحنه» است و از سوی دیگر عصای دست محمدجواد ظریف در کنفرانس امنیتی مونیخ شد تا به نفع نظام مظلومنمایی کند. در واقع جمهوری اسلامی بارها تلاشکرده از حوادث تروریستی درون کشور به عنوان اهرمی در سیاست خارجی استفاده کند و خود را قربانی تروریسم نشان بدهد. بنابراین این احتمال که بخشی از عملیاتهای تروریستی با انگیزههای مختلف از درون حکومت طراحی شود و یا حفرههای امنیتی در مواقع لازم به عمد و با انگیزههای سیاسی باز گذاشته شود چندان دور از ذهن نیست و این سناریو را سابقهی جمهوری اسلامی در این زمینه تقویت میکند.
حفرههای امنیتی مثل دریچههای سد هستند که هر وقت اراده شود میتوان آنها را باز و بسته کرد. درواقع برای بحرانسازی، کارگزاران جمهوری اسلامی نیازی به طراحی و برنامهریزیهای خاص ندارند بلکه تهدیدات خودساخته علیه نظام به قدری است که هر وقت اراده شود میتوان در انواع و اقسام و با کیفیتهای لازم، از سوی همان تهدیدات عملی شود! این بستگی به نیاز نظام در آن برههی زمانی دارد. چنانکه همزمان با کنفرانس ورشو و حضور ظریف در کنفرانس امنیتی مونیخ و همچنین موضوع پیوستن به FATF وقوع یک عملیات تروریستی با تلفات زیاد در چنین سناریویی میتواند برای نظام کاملا مفید باشد!