Wednesday, Feb 20, 2019

صفحه نخست » سناریوی حفره‎های امنیتی در خدمت جمهوری اسلامی

labeik.jpgکیهان لندن - حامد محمدی- روابط عمومی سپاه پاسداران در اطلاعیه‌ای که، دوشنبه ۳۰ بهمن، منتشر شد ادعا کرد طی عملیاتی که یکشنبه شب به دستور محمدعلی جعفری فرمانده سپاه انجام شد عوامل انفجار اتوبوس حامل سپاهی‎ها در جاده خاش- زاهدان دستگیر شدند.

در این اطلاعیه عنوان شده با پیگیری سرنخ‌ها توسط نیروهای اطلاعاتی و عملیاتی قرارگاه قدس چندین خانه تیمی تروریست‎ها شناسایی و سه نفر از تروریست‌ها دستگیر شدند و ۱۵۰ کیلوگرم مواد آماده انفجار و ۶۰۰ کیلوگرم مواد انفجاری در حال ساخت و مقادیری سلاح و مهمات نیز کشف شد اما گروه جیش‌العدل که مسئولیت بمب‎گذاری را به عهده گرفت در بیانیه‎ای که، سه‎شنبه ۳۰ بهمن، منتشر شد اعلام کرده هیچ یک از نیروهایش دستگیر نشدند و اخبار سپاه دروغ است.

گروه‎های مسلح مخالف جمهوری اسلامی و تروریست‏‌های منطقه‎ در دو سال گذشته با انگیزه‎ها و دلایل مختلف در چند عملیات ضربات سنگینی به نظامیان ایران وارد کردند. در جریان این عملیات تروریستی ده‌ها نفر کشته و مجروح شدند که شهروندان غیرنظامی هم در بین آنها دیده می‌شوند.

بدون استثناء در تمام موارد مقام‎های رسمی کشوری و لشکری جمهوری اسلامی پس از وقوع این حوادث در گام اول انگشت اتهام را به سوی آمریکا، اسرائیل، انگلیس و عربستان دراز می‎کنند و گروه‎های سیاسی و عوامل آنها در داخل کشور را مقصر می‎دانند و برای آرام کردن اوضاع در سخنرانی‎های پی ‎در پی از انتقام‌گیری سخت صحبت می‎کنند و در فاصله‎ای کوتاه پس از چند روز ادعا می‎شود که عوامل این حوادث شناسایی و دستگیر شده‌اند.

اما این بگیر و ببندها و دستگیری‎ها و تهدیدات که بر اساس سوار شدن بر موج احساسات عمومی و به ویژه خانواده‎های داغدیدگان استوار است چیزی جز یک سناریوی تکراری نیست: ضربه خوردن و انتقام‌گیری کور برای جبران شکست و سوء استفاده‌ی تبلیغاتی!

طی عملیات انتحاری گروه جیش‌العدل، چهارشنبه ۲۴ بهمن ماه ۱۳۹۷، در جاده خاش در استان سیستان و بلوچستان ۲۷ سپاهی کشته و چند نفر دیگر مجروح شدند.
۱۳ بهمن‌ماه افراد مسلح به پاسگاه سپاه و بسیج در نیک‌شهر حمله کردند که پنج کشته و زخمی داشت.
۲۴ مهرماه ۱۲ مرزبان از سپاه و بسیج به گروگان‎گرفته شدند.
۳۱ شهریور عملیاتی مشابه بیش از ۶۰ کشته و زخمی برجای گذاشت.

اما اینها تنها گوشه‎ای از ده‎ها عملیات علیه نظامیان جمهوری اسلامی است که به علت وسعت و شمار بالای تلفات رسانه‎ای شده اما تقریباً اغلب ضرباتی که نظامی‎ها در حوادث مشابه می‎خورند پشت پرده می‎ماند. این ضربات ناشی از ضعف امنیتی، قصور، خیانت، درز اطلاعات، ناهماهنگی، لاپوشانی و لو رفتن اطلاعات نظامی است که صدای مسئولان جمهوری اسلامی را هم درآورده ولی تنها راهی که به فکرشان می‌رسد این است که کوتاهی‌ها و تقصیر را به گردن یکدیگر بیندازند.

محمدرضا نقدی معاون فرهنگی سپاه، دوشنبه ۲۹ بهمن، در مراسم تدفین تعدادی کشته‎شدگان سپاه در بمب‎گذاری جاده خاش با اشاره به اینکه انتقام اصلی را از آمریکا و اسرائیل می‎گیریم به وزارت خارجه حمله کرده و گفته «اینطور وادادگی مورد قبول نیستو جسارت دشمن نیز به دلیل این وادادگی بیشتر می‎شود و به تبع آن افرادی پیدا می‎شوند.»

۲۷ بهمن خبرگزاری فارس در گزارشی به تحلیل زوایای مختلف عملیات خاش پرداخته و پرسیده «چه کسی ساعت ورود و خروج اتوبوس سپاه را لو داد؟» در این گزارش تاکید شده «عملیات‌ها در خاک سیستان و بلوچستان بدون حضور و دخالت عوامل داخلی و عناصر نفوذی غیرممکن است.» فارس همچنین ادعا کرده این شبکه نظامی- اطلاعاتی وابسته به عربستان و امارات است.

روزنامه کیهان چاپ تهران، سه‎شنبه ۳۰ بهمن، در سرمقاله خود نوشته «در سیستم دفاعی‌ـ امنیتی ایران حفره‌هایی وجود دارند و تا زمانی که پر نشوند، وقوع رخدادها و اقدامات ضدامنیتی در داخل کشور دور از انتظار نیست.» در این نوشتار چند پرسش مطرح شده «آیا بین سپاه، نیروی انتظامی و وزارت اطلاعات که سه رکن مهم امنیت و ثبات کشور و نظام اسلامی به حساب می‌آیند، به‌اندازه لازم و کافی هماهنگی وجود دارد؟ آیا این سه نیرو در عمل و نه صرفاً در هدف‌گذاری ید واحده‎‌اند و یا سه واحد مسئول بدون هم‌پوشانی کافی هستند... هماهنگی اطلاعاتی اینسو و آنسوی مرز که منجر به موفقیت عملیات‌های ضدایرانی شده، چگونه انجام می‌شود؟ آیا آن دسته از نیروهای داخلی این استان که پیش از این بر اساس مستندات در بروز حوادث نقش داشته‌اند و متأسفانه... به نوعی از حمایت بعضی از نیروها و نهادهای نظام برخوردار شده‌اند، هم‌اینک در چرخه و تکمیل پازل ضدامنیتی سرویس‌های دشمن نقشی برعهده دارند یا نه؟»

کیهان تهران، صریحاً ادعا کرده که سرویس اطلاعاتی پشت این عملیات تروریستی و حتی مجموعه عملیات‌های تروریستی که در استان سیستان و بلوچستان روی داده قرار دارد.

حشمت‎الله فلاحت‎پیشه رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس، ۲۸ بهمن، ، «قطعاً بخشی از حادثه تروریستی در زاهدان در قالب جاسوسی اطلاعاتی بوده و افرادی که این کار را کرده‌اند، از نفوذ استفاده کرده‌اند.»

نیروهای نظامی در جمهوری اسلامی تحت چارچوب‌های خاص عقیدتی، سیاسی و اطلاعاتی گزینش و جذب می‎شوند. این ادعاها یعنی در بین نیروهای نظامی رژیم که بر اساس معیارهای ویژه جذب می‌شوند گروهی هستند که رسماً در اقدامات و عملیات مسلحانه و چریکی علیه نیروهای مسلح فعال‎اند و تمرکز آنها روی ضربه زدن به سپاهی‎ها، بسیجی‎ها و پاسداران نیروی انتظامی است. این عملیات‌ها طبق آمار در حال افزایش است؛ ضربات این شبکه یا شبکه‎ها سخت‎تر و دقیق‎تر شده و دستگاه‎های اطلاعاتی و امنیتی نظام از وزارت اطلاعات، تا اطلاعات سپاه، ارتش و نیروی انتظامی در شناسایی و خنثی کردن آن تا کنون ناموفق بوده‌اند.

در همین ارتباط علیرضا رحیمی نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی در توییترش نوشته «در طول چندین هفته قبل از حادثه تروریستی خاش، مراجع امنیتی دولت در استان، ۱۶ هشدار رسمی مبنی بر احتمال وقوع اقدامات تروریستی به شورای تامین استان سیستان و بلوچستان ارائه داده بودند!»

در این میان، نکاتی وجود دارد که قابل تأمل هستند. جمهوری اسلامی برای نمایش مشروعیت و مقبولیت خود حتی روی حضور مردم و خانواده‎های کشته‎شدگان حوادث تروریستی در مراسم تشییع جنازه آنها حساب می‎کند و با برانگیختن احساسات عمومی از جمعیت حاضر در مراسم هم برای نشان دادن مشروعیت و مقبولیت خود سوء استفاده می‎کند و هم از آن به عنوان اهرم فشار برای بازی‎های سیاسی و جناحی و جنگ درون قدرت استفاده می‎کند.

در روزهای اخیر ویدئوهایی منتشر شد با این ادعا که گروهی از خانواده‌‏های نظامیان کشته شده در بمب‌گذاری خاش به علاء‌الدین بروجردی نماینده عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس اعتراض می‎کنند و برجام و سیاست‎های دولت روحانی را مسبب این عملیات تروریستی می‎دانند. موج دیگری هم به راه افتاده که کاهش بودجه نظامی سبب افزایش عملیات تروریستی شده است. رگه‎های این موج به سپاه و عوامل آن در حسینیه‎ها و هیأت‏‎های مذهبی می‎رسد. در صورتی که تجربه نشان داده هرقدر بودجه نظامی افزایش پیدا کند هیچ سهمی از آن به بهبود و ارتقاء لایه‎ها و امکانات امنیتی در مرزها نمی‌‏رسد.

از سوی دیگر نباید به سادگی از اظهارات علیرضا رحیمی نماینده تهران که گفته دولت و در واقع وزارت اطلاعات نسبت به وقوع عملیات تروریستی هشدار داده گذشت. اگر ادعای این نماینده دروغ است و هیچ هشداری در کار نبوده، معلوم می‌شود پس ضعف امنیتی بوده است. اگر هم هشدار داده شده ولی پشت گوش انداخته یا کوتاهی شده پس چه کسانی با چه انگیزه‎هایی این هشدارها را نادیده گرفته‌اند؟

از طرفی یک موج قوی هم از سوی دولت و هم از سوی سپاه به راه افتاده که حادثه تروریستی خاش را با کنفرانس امنیتی ورشو پیوند بزنند. حتی صحبت از دخالت بازوی نظامی کنفرانس ورشو در این حادثه تروریستی شده! پروژه‎ای که از یکسو خوراک خوبی برای ذهن بازماندگان و خانواده‎های جانباختگان و تحمیق «امت همیشه در صحنه» است و از سوی دیگر عصای دست محمدجواد ظریف در کنفرانس امنیتی مونیخ شد تا به نفع نظام مظلوم‎نمایی کند. در واقع جمهوری اسلامی بارها تلاش‎کرده از حوادث تروریستی درون کشور به عنوان اهرمی در سیاست خارجی استفاده کند و خود را قربانی تروریسم نشان بدهد. بنابراین این احتمال که بخشی از عملیات‎های تروریستی با انگیزه‎های مختلف از درون حکومت طراحی شود و یا حفره‎های امنیتی در مواقع لازم به عمد و با انگیزه‌های سیاسی باز گذاشته ‎شود چندان دور از ذهن نیست و این سناریو را سابقه‌ی جمهوری اسلامی در این زمینه تقویت می‎کند.

حفره‎های امنیتی مثل دریچه‎های سد هستند که هر وقت اراده شود می‌توان آنها را باز و بسته کرد. درواقع برای بحران‎سازی، کارگزاران جمهوری اسلامی نیازی به طراحی و برنامه‌ریزی‌های خاص ندارند بلکه تهدیدات خودساخته علیه نظام به قدری است که هر وقت اراده شود می‌توان در انواع و اقسام و با کیفیت‎های لازم، از سوی همان تهدیدات عملی شود! این بستگی به نیاز نظام در آن برهه‌ی زمانی دارد. چنانکه همزمان با کنفرانس ورشو و حضور ظریف در کنفرانس امنیتی مونیخ و همچنین موضوع پیوستن به FATF وقوع یک عملیات تروریستی با تلفات زیاد در چنین سناریویی می‌تواند برای نظام کاملا مفید باشد!



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy