هدف از این افشاگریها چیست؟
دستگاه امنیتی حکومت مستندی بنام"ایستگاه پایانی دروغ"در باره وبسایت "آمد نیوز" و مدیر آن روح الله زم، در دو بخش منتشر کرد و هیاهوی زیادی براه انداخت. از دید نگارنده در تهیه یک چنین مستندی، امنیتیها سه هدف پایهای را دنبال کردهاند:
۱ ـ کوشش برای ایجاد هر چه بیشتر بدگمانی و اختلاف در میان نیروهای مخالف حکومت؛
۲ ـ نشان دادن نیرومندی و توانایی خود در نفوذ در میان مخالفانِ حکومت که بیشتر مصرف داخلی دارد و میخواهند در میان دنباله روان و وابستگان خود که دچار پشیمانی، یأس و ترس از آینده شدهاند، اندکی امیدواری ایجاد کنند؛
۳ ـ و آخرینش ایجاد اغتشاش ذهنی در میان مخالفان حکومت با این ادعا که ما آگاهیهای دروغین به خورد اپوزیسیون میدهیم و توانایی آن را داریم که آنان را بسادگی به کجراه رهنمود کنیم.
آیا حکومت در پیش بُرد این هدفها کامیاب شده است؟
نشان توانایی یا ترس و سستی!؟
اگر حتا همه آنچه که دستگاه امنیتی و بوق هایِ تبلیغی حکومت در باره این مستند ادعا میکنند هم درست باشد، آیا یک سازمان گسترده امنیتی با آنهمه امکان، بودجه و نیرو که در اختیار دارد، شاخ غول شکسته است که توانسته باشد کسی را فریب داده و آگاهیها و سندهای نادرست در اختیارش نهاده باشد؟ آن هم آن مستند مضحک با برنامه بسیار ابتدایی و دیالوگهای سست و مسخره. این شیوه شناخته شده و رذیلانه همیشگی حکومت در برابر مخالفان بوده است و نیازی به این همه هیاهو و جنجال ندارد. به بهانه این مستند، کوشش شده است تا شماری از چهرههای مخالف ولی ناهمگون در میان مخالفان حکومت نیز زیر پرسش قرار بگیرند.
ـ در آنچه در باره روح الله زم و وبسایت آمد نیوز است، نگارنده چون آگاهی درستی ندارد، داوریای ندارم ولی در همین زمینه از دید من، میباید چند پرسش زیر را به میان آورد:
ـ چرا دستگاه امنیتی حکومت درست در این روزها که دامنه مخالفتها در درون ایران و در میان همه لایههای اجتماعی هر روز افزایش یافته و کوششهای بیشتر در باره همکاری نیروهای گوناگون درون و بیرون از ایران و پیوند آنان هر روز بیشتر پا میگیرد، این به گفته خود کانال دروغ پراکنی و دادههای نادرست و هدایت شده خود برای به گمراه کشاندن اپوزیسیون برون مرزی حکومت را، به همین سادگی افشا کرده و این امکان خود را از بین میبرد؟
ـ اگر آنچه در این مستند ادعا میشود و حقیقت دارد، چه چیزی سبب شده است تا دستگاه امنیتی حکومت این شیوه را پی گیری نکرده، خود آن را افشا کرده و رها کند؟
ـ آیا همه این نیرنگها و دست و پا زدنها به سبب ترس از خیزش مردم به جان آمده در ایران و همآهنگی هر چه بیشتر میان مخالفان در درون و بیرون از ایران نیست؟ آیا همزمان شدن پخش یک چنین مستندی با دزدیدن سرود ملی"ای ایران"، و گنجانیدن آن شعر مذهبی چندش آور در آن؛ تبلیغهای شدید علیه رضا شاه و محمد رضا شاه و رضا پهلوی؛ این حقیقت را روشن نمیکند که حکومت گذشته از نگرانی از انسجام و پیوستگی در میان مخالفان درون و برون مرز، از سوی دیگر از این نیز هراسناک شده و بروشنی دریافته است که: در سنجش مردم از وضع امروز حکومت ولایی با پیش از انقلاب و دوران شاه، بخش قابل توجهی از مردم (که آماری از میزان آن در دست نیست) هوادار سیستم پادشاهی و رضا پهلوی (چه بخواهیم بپذیریم و یا نپذیریم) شدهاند. آنها دریافتهاند باورهای مذهبی و خُرافی نه تنها در میان این بخش از مردم که به شکلی کلی در میان مردم به شدت آسیب دیده و کاهش یافته و از حکومت آخوندی به شکلی آشکار رویگردان شدهاند. آیا در هم ریختگی، آشفتگی، بی برنامگی و ناتوانی در اداره کشور، تنگناهای شدید اقتصادی، فساد و تباهی چاره ناپذیر در ارگانهای حکومت، ترس از خیزشهای مردمی، بی اعتباری کامل حکومت چه در درون و چه در برون از مرزهای ایران و بدنامی در میان جهانیان، شکست کاملِ پروژههای برون مرزی و دخالت در امر کشورهای دیگر و... همه انگیزه این دست و پا زدنهای بی ثمر نیست؟ مخالفان حکومت چه در درون و چه در بیرون از ایران، دههها است که با رذالتها، جاسوسی و جاسوسان حکومت درگیر هستند و به خوبی آگاه هستند که چگونه حکومت با هزینههای گزاف جاسوسان خود را با چهرهها و در موقعیتهای گوناگون در بیرون از کشور جا داده است و کوشندگان همیشه با آن گرفتار بودهاند ولی این همه چه سودی برای حکومت داشته است؟ گیریم شماری را به دردسر انداخته، دهها نفر را ترور کرده، تا توانسته چوب لای چرخِ پیوند و همآهنگی مخالفان گذاشته ولی سر انجام به کجا رسیده است؟ آیا بهبودی در وضع رو به ویرانی حکومت ایجاد شده است و یا روز بروز در تنگناهای بیشتری گرفتار و شیب فروپاشی و نابودیش بیشتر شده است؟
این مستند، بیشتر سستی و درماندگی حکومت و بیرنگ شدن نیرنگهایش را نشان داد تا نیرومندی آن را!
ایران سوریه نمیشود، سوئیس خواهد شد! آرش فضیلت