کتاب جدید دکتر مسعود نقره کار تحت عنوان رویاهای آبی ترسیم افکار خردمندانه ولی پریشان بیماری مبتلا به شیزوفرنی است که روانشناس داستان نویس با مهارت رفتار و گفتار او را ترسیم کرده است. بیماری شیزوفرنی یکی از آفات مغزی خانمانسوز است که در سنین ۱۶ تا ۳۰ سالگی ظاهر میشود و نه تنها فرد بیمار را قربانی میکند بلکه جراحتی عمیق و دائمی بر روح و روان خانواده و عزیزان او باقی میگذارد. با توجه به اینکه یک درصد مردم به این بیماری مبتلا هستند اگر بیمار حداقل چهار نفر عضو خانواده یا عزیزی داشته باشد، حدود ۵ درصد جمعیت بطور مستقیم یا غیر مستقیم جراحت آن را بر روان خود احساس کردهاند. لذا سوژه دکتر نقره کار در این کتاب برای آنهایی که از دور یا نزدیک شاهد عوارض این بیماری بودهاند نه تنها غریب و تخیلی نیست بلکه یادآور خاطراتی تلخ است. مهارت دکتر نقره کار در این گزارش، آشکار کردن زیباییها از متن یک تلخی بزرگ است. او زیباییها را با ترسیم گفتار و رفتار خردمندانه ولی آغشته به بدبینی یک روانپریش شاعر، داستان نویس، نوازنده و خواننده ترسیم میکند.
کتاب رویاهای آبی، توالی مصاحبههای روانشناس داستان نویس با بیماری روانی به نام هیلاری در آمریکا است. در این مصاحبهها آنچه بیش از همه جلب توجه میکند کارکرد دو ذهن سالم و پریشان به موازات هم است. بیمار دارای ذهنی تیزبین همراه با اوهام است. او در ابتدای جنگ آمریکا به عراق به روانشناس داستان نویس در باره بوش میگوید:
"من نمیدونم چرا این مرتیکه بچهها و فک و فامیل شو به جبهه نمیفرسته. اینم بهت بگم این جنگ خیلی طول میکشه، خوش به حاله تحلیل گرای سیاسی و اسلحه فروشها، به ویژه ژنرالهای بازنشسته تحلیل گر. اینا همه شون جنایتکارهای جنگی هستن، اینا فقط تو جنگ و با جنگ پول درمیارن. آره اینا تو صلح میمیرن. "
ولی لحظهای بعد پس از نفسی عمیق به روانشناسش میگوید:
"دیگه خسته شدم، بقیه مصاحبه رو بذار برای پس فردا، هوا دیگه تاریک شده، پاشو برو پیش زن و بچهات. یادت نره بهشون مری کریسمس بگی. فردا ببرشون دیزنی ورلد. اگه دیزنی ورلد بسته بود به من خبر بده تلفن میکنم بازش کنن.. "
بسیاری از کشفیات و یافتههای دانش مغز و اعصاب از مطالعه رفتار و گفتار بیمارانی به دست آمده که به انواع عوارض عصبی و یا مغزی دچار شدهاند. در رویاهای آبی، نقره کار به شرح علمی عوارض شیزوفرنی نمیپردازد بلکه با کلمات آنرا بر صفحه کاغذ به زیبایی ترسیم میکند. پریشان پنداری (Delusion) و اوهام (Hallucinations) که از مشخصات اصلی شیزوفرنی هستند گهگاه در جابجای این گزارش چهره غم انگیز خود را نمایان میکنند ولی نقره کار این عوارض تلخ را در بستری از زیباییهای ذهن خلاق، نوع دوست و هنرمند ولی بیمار عرضه میکند. نمونه این ذهن خلاق در توصیفی که هیلاری از رویای عارفانه خود بازگو میکند هویدا است:
"یه شب خواب دیدم آب شدم، آب. بعد شدم یه قطره، یواش یواش، پاورچین پاورچین اومدم خودمو انداختم تو این استخر، نمیدونی چه حس و حالی داشتم. جوون و سالم که بودم زیاد شنا میکردم اما این حس و حال را نداشتم، جوونیام عاشق آب بودم، تو آب زیاد میرفتم اما از جنس آب نبودم، قطره که شدم خیلی فرق کرد، از جنس خود آب شدم، توی استخر پنهان بودم و پیدا، نمیدونی چه حس غریبی داشتم، انگار یه قطعه شعر شده بودم، یه قطعه شعر. "
یا در جایی دیگر در توضیح شاعر میگوید:
"می دونی شاعر پزشک کلمه ست، مثل تو که با دیوونهها سروکارداری. شاعر گوشی روی قلب کلمهها میگذاره، ریه هاشونرو گوش میکنه، گلوشونرو میبینه، دست و پاشونو میماله، بعضی وقتهام با او نا میخوابه، باور کن من بارها با کلمهها خوابیدم... "
در کنار و به موازات افکار خردمندانه، خلاق و شاعرانه به نمونههای کلاسیک و برجستهای از پریشان پنداری و اوهام در گفتار هیلاری برخورد میکنیم. حمله یازده سپتامبر و کشته شدن بیش از سه هزار نفر بر روح و روان حساس این هنرمند بیمار اثری عمیق گذاشت بطوری که در عالم اوهام خود با قربانیان این حادثه به مصاحبه مینشیند:
"من با همه مسافران هواپیمایی که به برج دوقلو زده شد مصاحبه کردم، حتی با اون بچههای کوچولو.... من با همه اونها مصاحبه کردم، با سه هزار و سه نفر. بعضی هاشون خیلی آدمهای خوبی بودن. با تروریستهام مصاحبه کردم، اونام آدمای بدی نبودن، یه داینسور بهشون آدرس بهشت رو عوضی داده بود... "
رویاهای آبی دکتر نقره کار تابلوی پلیدی شیزوفرنی است که بارنگهای زیبای انسانی، عواطف شاعرانه و انسان دوستانه تصویر شده است. این کتاب، نازکی خط فاصل بین پریشان پنداری و درست اندیشی را بی رحمانه عریان میکند. خواندن آن را توصیه میکنم.
اکبر معارفی
فارسیِ بیبیسی فارسی، توفیق حیدرزاده*