Saturday, May 11, 2019

صفحه نخست » عضو فاطمیون: قبل از اسیر شدن باید خود را با نارنجک منفجر کنیم

wire_051118.jpg۲۵ ساله است و هفت دوره زیر پرچم زرد رنگ «فاطمیون» در شهرهای «دمشق»، «حلب» و «ادلب» جنگیده است، اما خوش شانس بوده که از جنگ در سوریه جان سالم به در برده است.

ایران وایر - فارغ‌التحصیل دانشکده ادبیات یک دانشگاه خصوصی در کابل، پایتخت افغانستان است. او پس از فراغت از دانشگاه چند ماه در جستجوی کار «کابل» را زیر و رو می‌کند، اما دست آخر ناامید می‌شود و برای پیدا کردن کار راهی ایران می‌شود، آن هم به صورت قاچاقی. او ۴۰۰ دلار به قاچاقبر می‌پردازد و از طریق ولایت نیمروز در جنوب غرب افغانستان به پاکستان می‌رود و از آن جا هم قاچاقی وارد ایران می‌شود.

حدود شش ماه در شهر «تهران» در ساختمان‌های نیمه کاره به عنوان کارگر ساده کار می‌کند، اما در قبال کار دشوارش به طور متوسط ماهیانه ۷۰۰ هزار تومان حقوق دریافت می‌کند. این میزان حقوق، کفاف خرج خانواده‌اش را در افغاستان نمی‌دهد. همین موضوع باعث می‌شود که تبلیغات گروه «فاطمیون» او را جذب کند.

لشکر فاطمیون یک نیروی شبه نظامی وابسته به سپاه «قدس» ایران است و اعضای آن را شهروندان شیعه افغانستان تشکیل می‌دهند. گفته می‌شود سپاه پاسداران با وعده حقوق ثابت و کسب اقامت برای تمام اعضای خانواده، مهاجران افغانستانی را به پیوستن به این گروه و جنگ با سوریه تشویق می‌کند. این شهروند افغانستانی و عضو لشکر فاطمیون می‌گوید: «در ایران در قبال کاری که من می‌کردم در ساختمان‌ها، پول کمی برای من می‌دادند و این پول نمی‌توانست که برای مصارف خانوادهٔ من کافی باشد و پس از رفتن دوست‌ام [رضا] به سوریه، من هم با مشورت رضا رفتم به یکی از دفاتر جذب فاطمیون وثبت نام کردم. هر کس که می‌آمد ثبت‌نام می‌کرد باید همراه خود تذکره تابعیت، چند قطعه عکس و یک ضامن می‌داشت و اگر این چیزها نمی‌داشت او را ثبت نام نمی‌کردند.»

مطالب بیشتر در سایت ایران وایر

او پسر عمویش را به عنوان ضامن معرفی کرده بود: «ضامن به خاطری در هنگام ثبت نام الزامی است که پس از زخمی و کشته شدن عضو فاطمیون این خبر را به خانواده‌های شان در جریان بگذارد و حقوق‌اش را بگیرد.»

یک هفته بعد از ثبت‌نام دفتر جلب و جذب از لشکر فاطمیون تماس می‌گیرند و زمان حرکت به سمت یک پادگان نظامی در شهر تهران را برایش اطلاع می‌دهند.

او ۲۱ روز به صورت فشرده مهارت‌های استفاده از سلاح، ایجاد پاسگاه‌ها و چگونگی حمله را می‌آموزد اما به خاطر ترس از افشای هویت‌اش دوست ندارد درباره موقعیت این پادگان چیزی بگوید.

پس از تمام شدن این آموزش‌های نظامی همراه حدود ۲۰۰ شهروند افغانستانی دیگر که همگی از اعضای فاطمیون هستند راهی دمشق می‌شود: «هنگامی که به داخل طیاره نشستم، تمام جانم می‌لرزید و می‌فهمیدم که زنده ماندن در سوریه سخت است و اشک از چشم‌های من ریخت و از خدا خواستم که محافظ جانم در جنگ باشد و بتوانم که به خاطر جنگ در سوریه برای خانواده خود پول به افغانستان بفرستم.»

در بدو ورود به فرودگاه «دمشق»، شماری از مقام‌های بلند رتبه ایرانی و سوریه به استقبال آن‌ها می‌ایند و از آن‌ها به خاطر آمدن به سوریه سپاس‌گزاری می‌کنند. او انتظار این استقبال را نداشته چون در ایران بارها مورد توهین و تحقیر قرار گرفته بوده.

روز اول اقامتشان در دمشق، فرماندهان ایرانی آن‌ها را به زیارت «بی‌بی زینب»؛ خواهر امام سوم شیعیان می‌برند. دفاع از حرم بی‌بی زینب موضوعی است که فرماندهان لشکر فاطمیون آن را مهمترین هدف حضور در جنگ سوریه عنوان می‌کنندو از آن برای جذب افغانستانی‌های شیعه استفاد تبلیغاتی می‌کنند. آن‌ها به کشته شدگان جنگ سوریه هم لقب شهید مدافع حرم می‌دهند: «از بس که آخوندها در پادگان‌های نظامی تبلیغ می‌کنند، من دگرگون شدم و برای ما می‌گفتند که دفاع از حرم باید انجام شود و به خاطری که ما شیعه هستیم، دفاع از حرم در مقابل گروه داعش وظیغه مذهبی ما است و من هم تحت تاثیر قرار گرفتم و بسیار با روحیه بلند با افراد داعش جنگ می‌کردم.»

او از همان روزهای اول چیزهای عجیبی دیده که تا قبل از ورود به سوریه اصلا فکرش را هم نمی‌کرده، مثل دیدن هموطنش در لباس داعش: «ساعت دو و نیم شب بود که به نقطه‌ای از حلب منطقه الجبل در نزدیکی مرز ترکیه رفته بودیم. آنجا جنگ شدید صورت گرفت و داعش شکست خورد و آنجا یک هم وطن خود را دیدم که زخمی شده بود و التماس می‌کرد که او را نکشیم، اما محمد [عضو فاطمیون] او را کشت و گفت که افغانی‌های داعشی به خاطر پول به سوریه می‌آیند و نباید زنده بمانند.»

چیزهای دیگری هم ابتدا او را غافلگیر کرده اما با گذشت زمان همه‌چیز برایش عادی شده. مثلا می‌گوید: باید قبل از اسیر شدن خودکشی کنند: «اسیر شدن در دست گروه داعش بسیار سخت است و داعش جنگجویان فاطمیون را تا زمانی شکنجه می‌کند که برای شان اطلاعات بدهند و هر وقت که اطلاعات دادند، آن‌ها را می‌کشند.» او در این باره توضیح می‌دهد: «وقتی اسیر می‌شویم و یا گیر می‌افتیم، همیشه با خودمان یک نارنجک داریم، خود و گوشی خود را نابود می‌کنیم، تا اسیر داعش نشویم و اطلاعات مان دست آن‌ها نیفتد.»

به گفتهٔ این عضو فاطمیون، پس از سپری کردن یک دوره دو ماه در جنگ سوریه، مقام‌های نظامی ایران در سوریه مانع استفاده شان از گوشی و اینترنت نمی‌شوند و او هر وقت بخواهد می‌تواند با خانواده‌اش در افغانستان صحبت کند.

او بیش از دو سال است که در سوریه حضور دارد و هفت دوره علیه داعش در سوریه جنگیده است: «وضعیت امنیتی سوریه بهتر شده است و به همین خاطر، تلفات اعضای فاطمیون نیز کم شده است.»

با این حال تصمیم دارد به کشورش افغانستان برگردد و می‌گوید: «از جنگ خسته شده است.»

هر چند تاکید می‌کند که دولت ایران به خاطر جنگیدن وی در سوریه اقامت ۱۰ ساله برای او صادر می‌کند، اما ترجیح می‌دهد به افغانستان برگردد: «دوست دارم به کشور خود برگردم و ترس هم دارم که در افغانستانی کسی من را به گروه طالبان و ریاست امنیت ملی نفروشد و اگر این کار شود، باید خیلی سختی بکشم و حتی کشته شدن‌ام به دست طالبان اتفاق خواهد افتاد.» امنیت ملی افغانستان از شهروندان خودش که مقیم ایران هستند، خواسته در جنگ سوریه شرکت نکنند. اعضای لشکر فاطمیون در افغانستان محاکمه می‌شوند برای همین آنها تلاش می‌کنند در افغانستان، عضویت در فاطمیون و حضور در سوریه را پنهان کنند.



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: info@gooya.com تبلیغات: advertisement@gooya.com Cookie Policy