این سخنان مقامات جمهوری اسلامی در حالیست که آمریکا فشارهای اقتصادی بر جمهوری اسلامی را بسیار بیشتر کرده است. پس از قرار گرفتن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فهرست سازمان‎های تروریستی، آمریکا برای به «صفر» رساندن فروش نفت ایران معافیت‎های نفتی هشت کشور خریدار نفت ایران را تمدید نکرد اگرچه پیش از آن هم دست‌کم سه کشور واردات نفت خود را از ایران قطع کرده بودند. در مرحله بعد صادرات پتروشیمی و صادرات فلزات (آهن، فولاد، چدن و مس) تحریم شد.

طبق آخرین آمار، صنایع پتروشیمی سالانه حدود ۱۴ تا ۱۶ میلیارد دلار ارز وارد کشور می‌کند و صادرات فلزات در یک سال گذشته نیز ۳.۸ میلیارد دلار درآمد برای رژیم ایران داشت.

خبرهای روزهای اخیر حاکیست که تشکیل جلسات محرمانه در آمریکا با حضور مسئولان ارشد سیاسی و مقام‎‎های امنیتی ادامه دارد. در دو سال گذشته دولت آمریکا تغییرات و عزل و نصب‎های زیادی انجام داد. تیمی که امروز کنار ترامپ ایستاده دست‌کم در مورد نوع برخورد با رژیم ایران یکصداست.

مایک پنس معاون ترامپ، مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا، جان بولتون مشاور امنیت ملی کاخ سفید، استیون منوچین وزیر خزانه‎داری، ریک پری وزیر انرژی، برایان هوک مسئول امور ایران در وزارت خارجه، جینا هاسپل رئیس سازمان سیا، پاتریک شاناهان وزیر دفاع و جن جو دانفورد رئیس ستاد مشترک ارتش مجموعه‎ای از تیم ترامپ هستند که وی برای پیاده کردن سیاست فشار حداکثری علیه رژیم ایران در کنار خود دارد. به این جمع باید سفیران با نفوذ آمریکا از جمله ریچارد گرنل سفیر ایالات متحده در آلمان و دیوید فریدمن سفیر ایالات متحده در اسرائیل را نیز اضافه کرد که هر کدام با ماموریتی مشخص در صف نخست فشارهای بین‎المللی علیه تهران قرار دارند.

شکست‎های پیاپی و ابزار لاف‎زنی

جمهوری اسلامی برای مقابله با فشارهای آمریکا «فاقد ابزار» است. با وجود لاف‎زنی‎ها و گزافه‎گویی‎های مقام‎های رژیم آنچه از شواهد پیداست شکست‌های پیاپی تهران در پیش‎بینی‎ها، سیاست‎ها، برنامه‎ها و اقداماتیست که فکر می‌کند برای گریز از شرایط کنونی می‌تواند انجام دهد. به عنوان مثال اسحاق جهانگیری پیش‌بینی می‎کرد با تحریم‎های نفتی ایران، قیمت هر بشکه نفت در بازار جهانی به بیش از ۸۰ دلار برسد اما امروز شنبه، ۱۱ ماه مه (۲۱ اردیبهشت) نفت (WTI) آمریکا حدود ۶۲ دلار و نفت برنت حدود ۷۰ دلار معامله می‎شود. او همچنین با خوش‌خیالی پیش‎بینی می‏‌کرد با رسیدن نفت به هر بشکه ۸۰ دلار جمهوری اسلامی حتی ۷۰۰ تا ۸۰۰ بشکه نفت در روز بفروشد کافیست!

باید تاکید کرد اسحاق جهانگیری فرمانده ستاد ویژه اقتصادی و فرمانده ستاد «اقتصاد مقاومتی» نیز هست و به عنوان معاون اول حسن روحانی باید دقیق‎ترین پیش‎بینی‎ها و برآوردها را از شرایط به نظام ارائه دهد! اما محاسبات و خیالپروری‌های او نیز مانند دیگر مقامات جمهوری اسلامی از جمله خود روحانی و محمدجواد ظریف، برعکس از آب در می‌آید. البته او در مقایسه با برخی دیگر از مسئولان نظام «نخبه» است و بقیه در این پیش‌بینی‌های ناکام به قول معروف چند سور به جهانگیری زده‌اند! ابوالفضل حسن‌بیگی عضو کمیسیون امنیت ملی معتقد بود نفت به ۲۰۰ دلار می‌‏رسد و این شوک اقتصادی کنترل بازار را از دست آمریکا خارج می‎کند! این پیش‌بینی محمدجواد ظریف هم که نیازی به شرح و تفسیر ندارد:

راهبردهای دیگری که از سوی مقام‎های جمهوری اسلامی برای خروج از این بحران پیشنهاد می‎شود یا دست‌ کمی از تخیل‎ و آرزو ندارند، یا خود منشاء بحران‌های جدید می‌شوند. خروج از NPT، خروج گام به گام از برجام، همکاری با کره شمالی برای آغاز غنی‎سازی اورانیوم، بستن تنگه هرمز و باب‎المندب، موشک‌پرانی و خرابکاری در منطقه، کاهش تعهدات برجامی، باز گذاشتن مسیر ترازیت مواد مخدر و اسلحه به اروپا و تازه‌ترین تهدید یعنی اخراج افغان‎های ساکن ایران با هدف افزایش موج مهاجرت به اروپا!

یادآوری می‌شود که سرهنگ معمر قذافی دیکتاتور مقتول لیبی از آخرین رهبران خاورمیانه بود که اروپایی‎ها را با همین «راهکار»ها تهدید می‏‎کرد: «میلیون‌ها سیاهپوست مهاجر در لیبی هستند که می‌توانند از طریق مدیترانه به ایتالیا و فرانسه بروند.»

محسن رفیقدوست در سال ۱۳۹۶ در یک مصاحبه گفت قذافی قبل از سقوط از ما [جمهوری اسلامی] درخواست کمک کرد! اتفاقاً قدافی هم مانند جمهوری اسلامی معتقد بود مدیترانه و لیبی را گورستان دشمنانش می‎کند.

حتی از درون نظام هم به این به اصطلاح «راهکار» سوء استفاده از مهاجران افغان در ایران که عباس عراقچی از آن رونمایی کرد انتقاد شد. چنانکه علاء‎الدین بروجردی عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس مجبور شد این یاوه‎گویی‎ها را به قول معروف «ماستمالی» کند و عراقچی ادعا کرد از صحبت‌هایش در مورد اتباع افغان، سوء برداشت شده است!

مشابه این عقب‎نشینی‌ها پیش از اینها هم در موارد متعدد دیده شده؛ نظام و طرفدارانش به این عقب‌نشینی‌ها «صبر استراتژیک» می‎گویند.

دولت تدارکاتچی است نه تصمیم‌گیرنده

مهدی مطهرنیا استاد دانشگاه نزدیک به جناح اصلاح‎طلب اخیراً در مصاحبه‌ای با سایت فرارو گفته است، «... آمریکایی‌ها دریافته‎اند در ایران تنها دولت تصمیم‌گیرنده نیست و در نهایت یک تدارکاتچی یا هماهنگ کننده یا انتقال دهنده سخنان است که، آنهم نه در چارچوب حقایق موجود، بلکه در واقع برای خرید زمان حرکت می‌کند. این دیگر یک امر غیرآشکار نیست که بیان آن موجب بدنمایی یا فضاسازی باشد که آمریکایی‌ها بخواهند آن را دریابند!»

این استاد دانشگاه می‏‌افزاید، «آمریکایی‌ها به خوبی این مطلب را دریافته‎اند و نشانگان آن را می‌توانید در جمله سوم از سخنرانی محور شرارت بوش دوم، سپس نامه‌های اوباما به رهبری نظام و توییت ترامپ در ارتباط با حسن روحانی ببینید. ترامپ روحانی را آدم خوب خطاب کرد، اما به این معنا بود که تو را تصمیم گیرنده نمی‌دانیم!»