Tuesday, May 14, 2019

صفحه نخست » کوچه‌ی بن‌بست، مقاله اشپیگل درباره ترکیه، برگردان: گلناز غبرایی

erdogan.jpgاین هفته اشپیگل دو مقاله راجع به ترکیه داشت. یکی دیداری با الیف شافاک به بهانه ی انتشار کتاب تاره ای به نام «صدای ناشنیده» و دومی مقاله‌ای سیاسی در مورد عواقب باطل اعلام کردن انتخابات شهرداری در استانبول . آنچه در اینجا می‌خوانید، ترکیبی از این دو مطلب است، چون سیاست به گفته‌ی خود شافاک در کشورهایی چون ترکیه در ادبیات و ادبیات در سیاست نقش دارند و نویسندگان چه بخواهند و چه نخواهند با سیاست درگیرند.

شاید به همین دلیل است که وقتی در دوشنبه ی گذشته انتخابات باطل اعلام شد، شافاک در ایمیلی نظر خود را این‌طور بیان کرد:« تصمیمی ناعادلانه، غیردمکراتیک، غیرقانونی و بسیار غلط است. میلیون‌ها نفر رأی دادند و تعداد بی شماری چندین شب از صندوق های رأی مراقبت کردند تا انتخابات درست صورت بگیرد. حالا حزب عدالت و توسعه به قصد خراب کردن این روند وارد شده است. در حالی که شعارش نمایندگی از خواست مردم است ، درست عکس آن رفتار می‌کند. خواست مردم را زیر پا له می‌کند، خفه شان می‌کند.»
و حالا نگاهی دقیق‌تر به اوضاع ترکیه در هفته ی گذشته بیاندازیم .

این اولین بار نیست که اردوغان استقلال قوه ی قضاییه را زیر سؤال می‌برد و تا آنجا که می‌تواند مطبوعات را تحت سلطه می‌گیرد. اما این اولین بار است که رئیس جمهور از به رسمیت شناختن نتیجه ی انتخاباتی که باب میلش نیست، سرباز می‌زند و به این ترتیب وارد مرحله‌ای می‌شود که در آن دیگر انتقال قدرت به شکل دمکراتیک تقریباً غیرممکن به نظر می‌رسد. او یک قدم دیگر به ترکیه ی دیکتاتوری نزدیک‌تر می‌شود.

elif_shafak.jpg

الیف شافاک

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

نتیجه‌اش می‌تواند برای کشور وحشتناک باشد :تظاهرات بزرگ، مقاومت مردم و در بدترین شکل برخورد خشونت بار میان طرفداران و مخالفان رئیس جمهور.
سرپیچی اردوغان نه از سر قدرت، بلکه از ضعف اوست:حکومت او به آخرین دور بازی قدرت رسیده. او باید نگران سقوط اقتصادی کشور باشد. کشور در شرایط رکود اقتصادی قرار گرفته . لیره باز هم سقوط کرد و از زمان اختلافات گمرکی با آمریکا در اواخر تابستان گذشته به پایین‌ترین قیمت خود رسید و به احتمال زیاد باز هم سقوط خواهد کرد که این خود موجب بالا رفتن نرخ تورم می‌شود. کانون کارآفرینان ترکیه ناراضی ست: در شرایطی که همه‌مان باید بر اصلاحات اقتصادی و دمکراتیک تمرکز کنیم ، انتخابات مجدد نگران کننده است.
حتی در صف حزب عدالت و توسعه هم آشفتگی ایجاد شده است. بخشی از حزب باطل شدن انتخابات را رد می‌کند. مصطفی ینیراوغلو یکی از نمایندگان مجلس توییت می‌کند :ما با روزه گرفتن در ماه رمضان نمی‌توانیم خودمان را نجات بدهیم. به نظر می‌رسد که برای اردوغان جلوگیری از جدا شدن افراد از حزب دشوار شده است. عبدالله گل رئیس جمهور سابق و احمد داوود اوغلو که او هم رئیس جمهور بود هر دو در این هفته علنی در برابر او قرار گرفتند. داوود اوغلو در تویتر نوشت : یکی از اصول سنتی و تعیین کننده در دمکراسی ما این ست که مردم باید حرف آخر را بزنند و عبدالله گل ابطال انتخابات را با مراجعه به قانون اساسی در سال ۲۰۰۷ به قصد جلوگیری از ریاست جمهوری او مقایسه می‌کند :واقعا شرم آور است که ما پیشرفتی در این زمینه نداشتیم.
به همین دلیل ناظران عقیده دارند که پیش از تجدید انتخابات در ۲۳ ژوئن می‌تواند در حزب عدالت و توسعه انشعاب صورت بگیرد. البته حدس و گمان هایی در این مورد وجود داشته اما حالا پرزیدنت حتی برای مخالفان درون حزبی هم از خط قرمز گذشته. به همین دلیل گفته می‌شود که داوود اوغلو، گل و وزیر اقتصاد، علی باباخان می‌خواهند حزب جدیدی تاسیس کنند که این خود می‌تواند در نبرد انتخاباتی فشار مضاعفی به اردوغان بیاورد.
اردوغان از خطرات ریسکی که کرده مطلع است. او مدتها برای مجبور کردن استانبول به انتخابات مجدد صبر کرد . فعالان حزبی می‌گویند که جناح تندرو در حزب که بلال پسر اردوغان و دامادش برات البایراک هم به آن تعلق دارند او را قانع کردند که حزب قادر به از دست دادن استانبول نیست. شهری با پانزده میلیون جمعیت که هم با فاصله بزرگترین شهر ترکیه است و هم زادگاه پرزیدنت.
اردوغان به کنترل شهرداری استانبول نیاز دارد تا به اعضای خانواده و عزیزکرده ها امتیازاتی را که لازم است بدهد. فقط در سال گذشته حدود بیست میلیون یورو به سه سازمان که بلال در راس آن قرار دارد، پرداخت شده است. چالیک هولدینگ که تا سال ۲۰۱۳ به برات آلبایراک تعلق داشت مرتبا مناقصه های دولتی را می‌برد و رسانه‌های وابسته به او در هفته‌های گذشته با سروصدا خواستار تجدید انتخابات بودند.
حالا استانبول در انتظار انتخاباتی ست که تا حال تجربه‌اش نکرده است. در انتخابات ماه مارس اردوغان گاهی تا نه بار سخنرانی می‌کرد. او این رأی گیری را «مساله ی ادامه ی حیات ملی» اعلام کرد و با چنان شدتی به مخالفان می تاخت که حتی برای آدمی چون او هم غیرعادی بود.حالا ناظران نگرانند که این حملات به اپوزیسیون و جامعه ی مدنی باز هم افزایش یابد.
جالب اینکه نماینده ی حزب عدالت و توسعه برای شهرداری استانبول به نظر بسیار بی علاقه و خسته از مبارزه می‌آید. بینالی یلدیریم پست وزارت و ریاست مجلس را داشت. از قرار اردوغان او را راضی به شرکت در این انتخابات کرده است. پس از شکست او علناً کناره گیری اش را اعلام کرد :من آدمی نیستم که سعی کنم برنده ی انتخاباتی باشم که معلوم شده در آن شکست‌خورده ام. اعضای حزب می‌گویند که اردوغان او را مجبور به کاندید شدن دوباره در انتخابات ژوئن کرده ، از قرار آلترناتیو دیگری وجود ندارد.
برعکس اپوزیسیون قاطع و متحد تر از هر زمان دیگری ست. امام اوغلو چند ساعت بعد از ابطال انتخابات اعلام کرده که به عنوان کاندید CHP وارد نبرد انتخاباتی می‌شود هر چند که دوستان حزبی به او توصیه کرده‌اند انتخابات را بایکوت کند. او هفته هاست که فقط برای پست شهرداری خود نمی جنگد. در چشم هوادارانش او حالا برای حفظ دمکراسی در ترکیه به میدان آمده است.
کاندیداهای احزاب مخالف و از جمله حزب اسلامی سعادت اعلام کرده‌اند که در انتخابات مجدد از کاندیداتوری خود به نفع امام اوغلو صرف نظر می‌کنند. هنرمندان، خوانندگان و نوازندگان ، هنرپیشه ها و بسیاری از اعضای حزب عدالت و توسعه به شکل علنی از او حمایت کرده‌اند شعار انتخاباتی امام اغلو « همه چیز درست خواهد شد.» در تویتر رکورد دار شد.
اردوغان در انتخابات مجدداستانبول به ریسکی بزرگ دست زده؛اگر ببازد آبروریزی اش دوبرابر است . نارضایی در صفوف حزب می‌تواند همه چیز را به هم بریزد. به احتمال زیاد خیلی‌ها خواستار انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری خواهند شد. شرایط کشور می‌تواند بحرانی شود. به همین دلیل تقریباً غیر قابل تصور است که اردوغان اجازه ی شکست را به خود بدهد.
اگر ببرد میلیون‌ها مخالف حکومت احساس می‌کنند که حق شان در پیروزی خورده شده. سایه ی تقلب حال چه درست و چه نادرست روی نتیجه ی انتخابات می‌افتد. هنوز امام اوغلو می‌تواند با انتخابات ماه ژوئن هوادارانش را آرام نگه دارد که در صورت شکست دیگر امکانش وجود نخواهد داشت. راهی جز فراخواندن مردم به خیابان برای او باقی نخواهد ماند . نتیجه‌اش اعتراضات گسترده خواهد بود که کشور از زمان اعتراضات پارک گیزی تا حال نظیرش را ندیده .
در میان دولت چنان ترس از دست دادن قدرت زیاد است که نزدیکان اردوغان پشت درهای بسته روی سناریوی سومی کار می‌کنند . بعضی عقیده دارند که رئیس جمهور می‌تواند به دلیل وضعیت بحرانی امنیتی انتخابات را عقب بیاندازد و فعلاً جلوی پیروزی امام اوغلو را بگیرد که البته حتماً اوضاع را بهتر نخواهد کرد. اردوغان به عنوان یک سیاستمدار به این دلیل موفق بود که همیشه در شرایط بحرانی یک در پشتی را باز می گذاشت. حالا اما به نظر می‌رسد چنان کشور را به بن‌بست کشانده که راهی ساده برای برون آمدن از آن وجود ندارد.
در اینجا برگردیم به الیف شافاک و صدای ناشنیده اش در استانبولی که فقط یک شهر توریستی نیست. شافاک در مورد سختی این شهر که خود از همان اولین باری که به آن قدم گذاشته عاشقش شده، می نویسد. عشقی که هنوز هم پابرجاست . هر چند درطی سالهای زندگی در استانبول سنگینی شهر را هم بر شانه هایش احساس کرده. آن همه پیچیدگی فرهنگی و گذشته‌ای چند لایه. به همین دلیل او لندن را که زندگی در آن راحت‌تر است انتخاب کرده . با این همه می‌گوید :« احساس همبستگی با مردم ترکیه دارم . طنز ماجرا در این ست که جامعه از حکومت جلوتر است اما نمی‌تواند سیستم را عوض کند.»
شافاک در صداهای ناشنیده قهرمان داستان ، لیلا را به روسپی خانه‌ای در استانبول ۱۹۶۷ می‌فرستد تا در آنجا با تعداد زیادی از آدم‌های غیر معمول آشنا شود. شافاک درها را به سوی شناخت اقلیت‌ها می‌گشاید و چون لیلا با خیلی از این آدم‌ها دوست می‌شود ـ مثلاً با جمیله ی همجنس گرا، با زینب فالگیر که کوتوله هم هست و با خواننده ی کاباره حمیراـ می‌توان گفت که رمان فقط تابلوی متفاوتی از استانبول نیست، بلکه بیاینه ی بلندی برای همبستگی ست.

........................


اشپیگل: ۱۱.۰۵ .۲۰۱۹



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy