رئیس جمهور ونزوئلا، نیکولس مادرو، روز چهارشنبه در یک تظاهرات عظیم جلوی کاخ ریاست جمهوری در کاراکاس؛ آمریکا را متهم کرد که پشتِ کودتای دیروز در کشورش بوده است.
کارشناسان در آمریکا بر این باور هستند که اطرافیان ترامپ اغفال شده، و در این توهم بودند که تعدادی از دست اندرکاران در پست هایِ کلیدیِ رژیم، از کودتا پشتیبانی خواهند کرد.
خوآن گوآیدو، منتخب ترامپ و رهبر مخالفان مادرو، نیز اقرار میکند که تصورش در مورد همکاری نظامیان با کودتا، خوش بینانه بود!
لئوپولدو لوپز، معروفترین زندانی سیاسی ونزوئلا و مرشد، گوآیدو میگوید: قرار مان با شخصیتهای اصلی حکومت این بود که در روز کودتا، تغییر جهت بدهند، و از گوآیدو پشتیبانی کنند. لئوپولدو میگوید، در مذاکرات پنهانی با این شخصیتها قرار گذاشتیم که پس از سرنگونی مادرو، این اشخاص نه تنها در پستهای خود باقی بمانند، بلکه هیچ نوع اتهامی در مورد گذشته به آنها وارد نشود!
اقرار جالبی است از آپوزیسیونِ وابسته به بیگانه که برای دستیابی به مسند قدرت، با شخصیتهای کلیدی بده بستون میکنند و قول و قرار میگذارند! بنابراین تنها بدنبال تغییر مهرهها هستند، و میخواهند خودشان جانشین آنها باشند. مردم و دموکراسی و عدالت همه کشک است!
برنامهی آمریکا، از یکسو، برچیدن سیستم سوسیالیستی در ونزوئلا؛ و از سوی دیگر، برپائی یک حکومت وابسته برای چپاولِ کامل تر منابع نفتی میباشد. برای ترامپ، مسألهی برنده شدن در انتخابات ۲۰۲۰ در فلورید است؛ زیرا سرنگونی مادرو، برنده شدن ترامپ را در ایالت فلوریدا، تضمین میکند. برای گوآیدو "احمد شلبیِ ونزوئلا" و نوچهی نئوکنسرواتیوهای و جنگ طلبان آمریکا، بدست گرفتن قدرت، و تعویض مهرهها در خدمت به آمریکاست!؟
یک اتفاق پیش بینی نشده رخ داده بود؛ شخصیتهای توطئه گرِ حکومت، پشتیبانی خودشان را از کودتاچیان اعلام نکردند!؟ ولادمیر پادرینو لوپز، وزیر دفاع مادرو، که بنا به ادعایِ کودتاگران با آنها بود، در تلویزیون کودتا را محکوم کرد. لئوپولدو مجبور به فرار و در سفارت اسپانیا پناهنده شد. گوآیدو پنهان گردید، و رئیس ضد اطلاعات مادرو که جزو رهبران توطئه چیان بود، از کشور گریخت.
گوآیدو خواستارِ دخالت نظامی آمریکا در ونزوئلا میباشد، او دخالت نظامی ِآمریکا را برای سرنگونی مادرو میپذیرد، و میگوید: "نظامیان آمریکائی میتوانند در کنار نظامیان ونزوئلائیِ مخالف مادرو، در ونزوئلا حضور داشته باشند. " ترامپ میگوید، "تمام گزینه ها" (حمله نظامی) روی میز است؛ و جنگ طلبان، وزارت دفاع را زیر فشار قرار دادهاند که گزینهی نظامی را ارائه نمایند.
ادواردو لَندِر، جامعه شناس و جزو گروهِ "شهروندان پشتیبان قانون اساسی" در ونزوئلا، در پاسخ به تلاشهای تهاجمی واشنگتن در کشورش گفت: تردیدی نیست که تندروهای جنگ طلب و محافظه کاران دست راستیِ آمریکا قصد دارند، حکومت مادرو را سرنگون کنند. همه سروصداها، بهانه تراشیها و توطئهها، نیز در هین راستا میباشند. عدهای از سردمداران کلیدی دولت ترامپ نیز آماده هستند که با دخالت نظامی این برنامه را به نتیجه برسانند.
خبرنگار: عدهی زیادی در ونزوئلا، حتی پیشروها، بشدت با سیاست مادرو مشکل دارند و گزارش "عفو بین الملل" حاکی از گرسنگی، تنبیه، وحشت، و سرکوب میباشد. در ضمنی که همه بر این باور هستند که روش آمریکا و دخالت نظامی، عواقب بسیار خطرناکی بدنبال دارد.
ادواردو لندر: من به عنوان یک ونزوئلائی پیشرو، با سیاستهای مادرو بشدت مشکل دارم. ما بر این باور هستیم که سیاست ِدولت او کاملن (کاملاً) با شکست روبرو بوده؛ و باعث و بوجود آورنده یِ یک بحران اجتماعی و انسانی در کشور گردیده است. اقتصاد، هم ورشکسته است و در مقایسه با پنج سال پیش، ۵۰ درصد سقوط کرده؛ و تولید نفت، یک چهارمِ آنزمان میباشد. در ضمنی که حکومت از حقوق قانونی، پا فراتر گذاشته و به نظر میرسد که ارجحیتش، بقایِ قدرت به هر قیمتی است. شکی نیست که ما به یک پروسهی گذار نیازمندیم.
هم تفاوت و هم شباهت بین دو کشور، ایران و ونزوئلا، وجود دارد. هر دو کشور نیاز جدی به گذار دارند، ولی چنانچه این گذار از طرف آمریکا، یا آپوزیسیون وابسته و دست نشانده انجام بگیرد، و یا با دخالت نظامی بیگانگان؛ کشورهای مان دستخوش خشونت و ناامنی خواهند شد. حتی امکان جنگ داخلی وجود دارد.
گذار از حکومت مادرو، و حکومت فقاهتی، باید از طرف مردم و بوسیلهی مردم باشد؛ نه دخالت بیگانه، و نه جنگ! همهی ما، خواستار گذارِ خشونت پرهیز از دیکتاتوری به دموکراسی میباشیم. گذاری که برای مردم فرصتی فراهم کرد که آگاهانه و آزادانه سرنوشت خودشان را تعیین کنند.
ونزوئلا در آمریکای جنوبی و ایران در خاورمیانه، در نگاه نخست، هم شباهت و هم تفاوت را میتوان لمس کرد: اولی یک دکتاتوری سوسیالیستی و دومی یک دیکتاتوری مذهبی است. تجربهی تاریخی نمایانگر آنستکه آمریکا معمولن با رژیمهای دیکتاتوری کنار میآید؛ ولی ایران و ونزوئلا، هر دو هدف تحریم و فشار آمریکا قرار دارند.
هفتهی پیش مایک پامپیو، وزیر امور خارجهی آمریکا اعلام کرد که چین، هند، کره جنوبی، تایوان و ترکیه، پنج کشوری که تحریم خرید نفت ایران، موقتن (موقتاً) شامل حالشان نمیشد، وقتشان پایان یافته؛ و تحریم بدون استثنا شامل تمام کشورها، میباشد. پامپیو گفت، هدف به صفر رساندن فروش نفت ایران میباشد.
دولت ترامپ، صادرات نفت ونزوئلا را برای در هم کوبیدن دولت مادرو، به امید سرنگونی، تحریم کرده است. ولی تحریم نفت ایران را برای تغییر روش رژیم فقاهتی اعلام کرده است. یک کارشناس ویژهی تحریم در آمریکا مینویسد: آمریکا هیچ گونه تغییر رویه و روشی را نخواهد پذیرفت و هدفش از تحریم، تغییر رژیم است. این کارشناس میگوید، تا بامروز در هیچ جای دنیا، تحریم اقتصادی، به تنهائی باعث سرنگونی حکومت و برقراری دموکراسی نبوده است!
یک متخصص دیگر مینویسد: "تحریم اقتصادی" معمولن (معمولاً)، یک حربهی دیپلماسی بوده است برای حل اختلافات، رفع مشکلات، یا وادار کردن و کشاندن طرفِ مقابل به پای میز مذاکره، برای راهیابی. ولی دولت ترامپ، از تحریم بصورت یک گرزِ وحشتناک و نابود کننده برای بزانو درآوردن و تسلیم کردن، استفاده میکند!
چند تن از کارشناسانی که با شخصیت ترامپ آشنائی دارند، میگویند: روش ترامپ، زائیدهی تجربهی کاری او در کسب و کارش (بیزینس) میباشد. ترامپ بر این باور است، زمانی که در موقعیت قدرت قرار داری باید چکمهات را روی گلویِ رقیب بگذاری و آنقدر فشار بدهی که دیر یا زود راهی جز تسلیم نداشته باشد. ترامپ اکنون که در مقام ریاست جمهوریِ بزرگترین اقتصاد، و قدرتمندترین ارتش جهان قرار گرفته، قصد دارد از این روش در سیاست خارجی بهره گیری کند.
تیم مشاوران امنیتی پیشین، با سیاستِ یکطرفهی آمریکای ترامپ، همراه نبود. زیرا بر این باور بود که تحریم باید بخشی از یک سیاست، و یک برنامهی مشخص باشد. یک مجموعه و یک بستهای که هم شامل "تشویق و هم تنبیه" است. هم "چای و شیرینی و هم تحریم و چماق". ولی مشاور کنونی امنیت، جان بولتون، نه تنها کاملن همراه سیاست یکطرفهی ترامپ میباشد، بلکه خیلی هم تند رو تر و افراطی تر! بطوری که ترامپ در یک گفتگو با خبرنگاران گفت: من تلاش میکنم جان بولتون را آرام کنم، که همه خندیدند؟! جان بولتون، مدتهاست که دنبال "تغییر رژیم" در ایران و ونزوئلا میباشد، یعنی "کاسهی داغ تر از آش" است.
گزارشگر ویژه سازمان ملل و مسئول بررسی تأثیر منفی تحریمها میگوید: "استفاده از تحریمهای اقتصادی برای مقاصد سیاسی، ناقض حقوق بشر و هنجارهای رفتاری بینالمللی است. این اقدامها ممکن است به فجایع انسانی ساخته دست بشر با ابعادی بیسابقه بینجامد. "
ترامپ بدنبال تحریم اقتصادی برای توی خط آوردن ایران و ونزوئلا نیست! دنبال راهیابی و حل مشکلات نیست! مایک پامپیو، یک پیشنهاد ۱۲ مادهای به جمهوری اسلامی داده که هیچگونه امکانی برای رژیم باقی نگذاشته، بجز جنگ یا تسلیم!؟ یک استاد کارشناس اِم آی تی میگوید قابل اجرا نبودن این پیشنهاد، میتواند دنبال این هدف باشد که که جمهوری اسلامی را وادار نماید تا قرارداد هستهای را کنار بگذارد و برجام را ترک کند، زیرا پیشنهاد ۱۲ مادهای کمتر از اعلام جنگ نیست!
دیروز وزیر دفاع آمریکا در پاسخ به درخواست مشاور امنیت ملی، جان بولتون، برنامهی جدیدِ وزارت دفاع برای جنگ با ایران را ارائه نمود. این برنامه چند مشخصهی قابل توجه دارد: نخست، حضور۱۲۰، ۰۰۰ تن نظامی است؛ بخش دوم، عملیاتِ سایبری (کامپیوتری) است. برنامهی پیشین یورش سایبریِ وزارت دفاع، "نیترو زووس" نام داشت که قادر بود، پریز برق و انرژی و رادارهای یک شهر را بکِشَد، و نیروهای نظامیِ کشور را از هر نظر در تارکی و کوری قرار دهد. برنامه سایبری برای فلج کردن ایران در آغاز یورش نظامی است؛ برای موفقیت نیاز به عواملی در داخل کشور داشت. پنتاگون میگوید، برنامه کاملن به روز درآمده و آمادهی بهره برداری میباشد. سوم، آمریکا دو شرط برای درگیری اعلام کرده: چنانچه ایران دست به تخاصم بزند، و شرط دیگر اینکه برنامهی هستهای را آغاز نماید.
طبلهای جنگ مشغول نواختنِ سمفونی مرگ و نابودی هستند، ایران مان در خطر جنگ و ویرانی است. کمتر کسی وجود دارد که با تجربهی لیبی، عراق، یمن و سوریه، ناآشنا باشد! زمان آن فرارسیده که شما ملاهای حاکم، تکلیف خودتان را مشخص کنید. آیا قصد نابودی و تکه تکه شدن ایران را دارید؟ آیا قصد دارید با استکبار جهانی، آمریکا" که ۴۰ سال مرگ بر آنرا شعار دادید، کنار بیآئید؟ یا بالاخره سرِ عقل آمده، توهمات غیبی و امدادهایِ ماوراء طبیعی و عوامفریبی را کنار گذاشته، و حاضرید به خواستهای به حقِ ملت ایران پاسخ مثبت بدهید.
باید بدانید که چه بخواهید و چه نخواهید، زمان انتخاب است. باید تصمیم بگیرید و راهتان را مشخص کنید: جنگ و نابودی و نا امنی ایران؛ تبدیل شهرهایِ کشور به ویرانههای جقد نشین؛ و برجها و ساختمانها و کاخها و پایگاهها، به قبرستانهای گسترده؟ یا باید در مقابل حکومت زورگوی ترامپ سر تسلیم فرو بیآورید و خودتان را در اختیار استکبار جهانی بگذارید؟ و برای ابد در تاریخ محکوم به سرزنش و لعنت شوید؟ و یا با ملت ایران کنار بیآئید؛ و با پاسخِ آری به خواستههای مردم و نیازهای جامعه، بقای خودتان و خانوادهتان و ملت ایران را تضمین کنید؟
امیرحسین لادن
ahladan@outlook.net
اردیبهشت ۱۳۹۸