Tuesday, May 21, 2019

صفحه نخست » بازی و جدال غول و گربه، تقی رحمانی

Taghi_Rahmani.jpgخروج امریکا از برجام ناگفته‌ای روشن داشت:
مردم ایران به حکومت فشار بیاورید که تسلیم ما شود. در غیر این صورت شما را مجازات می‌کنیم.
اما چرا امریکا چنین می‌کند. توان دفاع بازدارنده موشکی ایران جدی است. امریکا می‌داند این توان بخشی از آن هنوز علنی نشده است اما امریکا اطلاع دارد یا سپاه خود به نوعی اطلاعات را داده است یا امریکا با جاسوسی به دست آورده است. اطلاعات امریکا در مورد این توان موشکی تا ۹۶ است.
اما اطلاعات امریکا چه است؟
این که توان موشکی سپاه ویران کننده است تا اسرائیل را می‌زند. برد این توان آن است که می‌تواند منطقه را تخریب کند. هیچ گنبد آهنی وجود ندارد تا تضمین کند که عربستان و بحرین و امارات و ناوگان پنجم امریکا در بحرین می‌توانند در برابر توان سپاه مصون بمانند. دقت موشک‌ها بسیار بالا رفته است. این سخن در مورد توانائی موشکی و نظامی ایران را کالین پاول هم صحه گذاشته است.
اما این توان زمانی به راه می‌افتد که حکومت ایران موجودیت خود را در معرض تهدید بینید به عبارتی حکومت ایران در زمین حریف بازی نمی‌کند. نمونه‌اش نوع رفتار با اسرئیل در حمله این دولت به پایگاه‌های ایران در سوریه است.

حکومت ایران توانسته است کنار این توان موشکی در منطقه جای پای محکمی برای خود پیدا کند.
حکومت امریکا بازی را شروع کرده است. اما امریکا غولی است که اگر گربه ایران را زیر پای خود له نکند این گربه با پنجول خود پای غول را زخمی می‌کند.
حکومت امریکا بعد از اشغال عراق برای ایران جای پا در منطقه باز کرده است.
به نظر می‌رسد که ترامپ منافعی را دنبال می‌کند که حل مسئله فلسطین و اسرائیل در آن مسئله جا ندارند. امریکا آدرس عوضی می‌دهد ایران اگر در منطقه قدرت دارد دو دلیل دارد ۱- اسرائیل عامل ناامنی منطقه است چون صلح نمی‌خواهد. ۲- امریکا راهبردش در منطقه اگاهانه یا غیر عمدی در جهت صلح نیست در نتیجه بازی غول و گربه ادامه خواهد داشت.
دولت امریکا در این بازی غول و گربه به ساکنان خانه که در معرض پنجول گربه هستند می‌گوید گربه را زنجیر کرده به من تحویل دهید، تا من به شما جایزه بدهم.
پنجول گربه در ایران تیز است و اگر مردم می‌توانستند پنجول این گربه را مهار کنند به امریکا نیاز نبود.
پنجول گربه را این غول عصبانی می‌کند در نتیجه این گربه هم به غول و هم به مردم پنجول می‌اندازد ولی با توجه به شرایط فعلی به مردم پنجول سختر می‌زند.
بعد از مواضع اخیرامریکا و ترامپ و خروج از برجام و تحریم‌های شدید، حکومت هم می‌ترسد بخشی از مردم به ناگزیر با غول همراه شوند و هم می‌خواهد همه مردم معترض را مرعوب و متهم کند که هر کس با گربه در افتد با غول همراه است.
اما حکومت ایران منتظر خطا امریکا در منطقه می‌ماند تا بازی خود را انجام دهد. چرا که امریکا و عربستان و امارات در بازی راهبردی خود در منطقه از حکومت ایران بیشتر خطا کرده‌اند این خطا ادامه خواهد داشت.
این تحلیل در پی حقانیت حکومت ایران یا امریکا نیست در صدد بررسی موقعیت ایران و امریکا در منطقه است. چرا شناخت آنچه در ذهن دو طرف چه می‌گذرد در تحلیل بهتر شرایط نقش مهمی دارد.
وزیر امور خارجه امریکا همانند غولی قوی خواسته‌های مشخصی را برای ایران همانند گربه طرح کرد که مهم ترین آن بعد از برنامه موشکی خروج ایران از سوریه و عراق و منطقه بود. اما حضور این گربه در منطقه چگونه است.
حضورحکومت ایران در لبنان و سوریه و عراق با حمایت حکومت‌های این کشورها همراه است. حتی مقتدا صدر هم در نهایت ضد امریکائی تر است تا ضد ایران.
انتخابات اخیر لبنان نشان داد که ایران و حزب الله توانسته است اعتماد بخشی از مسیحیان لبنان را جلب کند.
ایران در منطقه بازی گری است که در محاسبات اروپا می‌تواند بر علیه افراط گری سنی مقابله کند. اروپا را افراط گری سنی تهدید می‌کند نه شیعه.
در عوض امریکا در منطقه متحد اسرائیل است. اسرائیل حتی نتوانست اطمینان مسیحیان لبنان را کسب کند. در لبنان مسیحیان با ترس از داعش به حزب الله نزدیک تر شدند.
در سوریه حکومت اسد درتوازن وحشت از موقعیت بهتری برخوردار شده است. ایران متحد این حکومت است.
در یمن عربستان متحد دیرین حوثی خود را دشمن خویش کرده است اعتبار ایران در یمن بالاتر رفته است.
در عوض عربستان متحد امریکا در عراق و سوریه و لبنان از موقعیت گذشته‌اش عقب تر رفته است.
اما امریکا این غولی که با پاهایش در منطقه ایستاده است وضع‌اش چگونه است.
در افغانستان ۴۰ درصد این کشوردر دست طالبان است.
در عراق احساسات ضد امریکائی از ضد ایرانی قوی تر است. در لبنان امریکا متحد اسرائیل است مردم لبنان با اسرائیل میانه‌ای ندارند.
امریکا در منطقه حضور دارد اما چالش حضور امریکا در منطقه بسیار بیشتر از ایران است.
این غول به گربه می‌گوید از منطقه بیرون برود.
این گربه ارتشی چند ملیتی شیعه در منطقه را سامان داده است برای حضور این ارتش هم با دولت‌های کنار امده است حشد الشعبی در کنار حکومت عراق است. حزب الله در کنار حکومت لبنان، نیروهای افغانی و پاکستانی ایران در کنار حکومت سوریه هستند.
این گونه استقرار نیرو در منطقه منحصر به فرد و هم کم خرج تر از حضور امریکا در منطقه است. این ارتش چند ملیتی شیعه رفتارش هم در منطقه از امریکا نرمتر است چرا هم مسلمان است هم با مردم این کشورها یکی است در شرایط فعلی تحریک کننده نیست.
حکومت ایران در منطقه یک قدرت منطقه‌ای تا کتیکی با روش سنتی دیرینه ایرانی که با نرم خویی همراه است به وجود آورده است.
این گربه در رستوران خود قرومه سبزی با قیمت ارزان می‌دهد که از مکدونالد امریکائی خوشمزه تر است.
پس شکل استقرار این ارتش چند ملیتی و هم نوع حضور ایران در منطقه چیزی نیست که گربه ایرانی آن را به راحتی واگذار کند با توجه به این که بخشی از صاحب خانه‌ها هم خواستار این حضور است.
اما این غول دو متحد قوی اما نه محبوب در منطقه دارد که برایش دردسر هم ایجاد می‌کنند. اسرائیل که در منطقه دوست راهبردی ندارد.
عربستان سعودی که در مقابله با سیاست‌های گربه ایرانی رفتارش بسیار نادرست و نسنجیده بود عربستان در منطقه در جا که با ایران مقابله کرده است با وجود هزینه گزاف عقب نشسته است یا خراب کرده است که آخرین آن یمن است.
وزیر امور خارجه امریکا در خواست خود در عمل ایران را به عنوان ابرقدرت منطقه‌ای پذیرفت منتها به این قدرت هشدار داد.
چرا که ایران عامل اصلی همه ناکامی‌ها منطقه دانست.
اما این سخن چقدردرست سخن دیگری است.
اما غول جهانی پایش در منطقه آسیب پذیر است گربه هم مانور با پنجول را یاد گرفته است.
گفتیم که رهبری نظام با موشک و در آمد نفت و بازی در زمین کشورها با توجه به موقعیت منطقه توان تاکتیکی قابل ملاحظه‌ای پیدا کرده است.
این توان تاکتیکی صورت مسئله توازن قوا در داخل و منطقه را به نفع حکومت به ضرر دولت و اصلاح طلبان نظام رقم زده است اما این موقعیت می‌تواند راهبردی باشد یا نه؟
اما این موقعیت به چه سمتی می‌رود؟ این موقعیت حکومت تا چه حد راهبردی و هم تاچه میزان به قدرت حکومت می‌افزاید؟ این موقعیت منطقه‌ای تا چه میزان به توسعه ایران یاری می‌رساند بحث دیگری است؟
نسبت به سال‌های گذشته حکومت ایران با موشک و فروش نفت و موقعیت منطقه‌ای‌اش خود را از ارای مردم بی نیازتر می‌بیند. در نتیجه باور دارد که اصلاح طلبان هم ناچار به دنباله روی از حکومت هستند. دولت روحانی هم دیگر خلع سلاح کامل مقابل حکومت است.
این تغییر داخلی به توان قوای منطقه‌ای حکومت ایران باز می‌گردد.
شرایط منطقه‌ای و جهانی به سمتی می‌رود که دولت‌ها به امنیت خود و مسئله اقتصادی الویت می‌دهند به آزادی و حقوق بشر بی توجه تر می‌شوند.
رهبری نظام تناسب قوا را با جنگ نیابتی با غرب و امریکا و عربستان و امارات پیش می‌برد البته کشور‌های مزبور هم عمل متقابل می‌کنند. گاهی هم پیش دستی می‌کنند البته در توازن قوا منطقه‌ای سیاست‌های ایران را اصولی تر نسبت به حریفان نشان می‌دهد.
اما مسئله ایران قدرت منطقه‌ای بودن با توجه به موشک و درامد نفت است یا مسئله ایران توسعه است؟
با شعار اقتصادی مقاومتی رهبری ایران به دنبال کامل کردن قدرت حکومت ایران است که سیاست و نظامی گری با اقتصاد همراه شود اما مهم تر این است که اقتصاد مقاومتی هیج مدل اجرائی در جهان نداشته است همچنین کشوری با حالت نه جنگ و نه صلح و در حال تنش به توسعه و اقتصاد شکوفا نرسیده است.
ایده اقتصاد مقاومتی تاکنون موفق نبوده است و تجربه هم نشان داده است که به فساد ساختاری نظام هم یاری رسانده است. از همین روی است که موقعیت‌های منطقه‌ای ایران تاکتیکی است تا راهبردی و پایدار.
اما مهم این است که اگر ایران محور است که باید باشد موقعیت منطقه‌ای ایران و هم حتی رفتار بدتر از حکومت ایران عربستان و اسرائیل و غیره، رفتار سرکوب گرانه حکومت را در داخل ایران توجیه نمی‌کند.
حکومت ایرانی که از نظم ظالمانه در منطقه و جهان نالان است با اعمال همان نظم اجباری در داخل برای مردمش چه توجیهی دارد.
در حقیقت حکومت ایران ماند رقبایش شده است منتها در این مورد از غربیان هم بدتر چرا که در غرب حداقلی از دموکراسی وجود دارد.
در داخل کشور نه اقتصاد شکوفا شده است نه ازادی مردم در وضع پایداری قرار دارد.
با موشک و نفت راهبردی برای خارج و داخل خلق شده است که بی اعتنایی به مردم است این بی اعتنائی البته پیچیده هم است.
مواضع حکومت ایران در خارج اگر گاهی در جهت منافع مردم ان کشور است اما همین حکومت به بهانه همان مواضع حمایتی مثلا از مردم عراق به مردم ایران ظلم می‌کند.
به نظر می‌رسد که موقعیت حکومت ایران باعث شده است که با خیال راحت هم به تنش منطقه‌ای پاسخ دهد و هم در داخل سخنی از مصالحه با مردم نداشته باشد.
این شرایط را می‌تواند گردابی از سوی امریکا و باتلاقی از حکومت برای مردم ایران دانست.
اما باید راهی جست که نه به جنگ نه به تحریم و نه به وضع نه صلح و نه جنگ باشد و نه به انحصار و فضای بسته. چه می‌توان کرد؟
پ-ن ۱- در دوره جنگ سرد سلاح اتمی و دست بالا در توان هوائی حرف اول را می‌زند.
اما بعد از جنگ سرد زمین درگیری و امکان تسلط به زمین درگیری فاکتور مهمی شده است امریکا در این جا به متحد قوی راهبردی نیاز دارد. چرا که امریکا در روی زمین تلفات زیاد باید بدهد امریکا امادگی دادن تلفات را ندارد. ایران مزیتش در روی زمین است. این مزیت را سپاه می‌فهمد.
۲- حکومت منظور خامنه‌ای و سپاه و بنیاد‌ها دولت منظور رئیس جهمور و نظام هم شامل همه نیروهای داخل نظام از جمله اصلاح طلبان می‌شود.


بازی غول و گربه و مردم ایران ۲

در قسمت اول این تحلیل گفتیم که مردم ایران میان گرداب ترامپ و باتلاق حکومت ایران گیر کره‌اند.
غول و گربه دارای توانائی هایی هستند که مصاف انان را طولانی و زمانبر می‌کند. این زمان گرفتن بنیه توسعه ملی ایران را مدام تحلیل می‌برد.
بدیعی است اما بهتر است که باید تکرار کرد هر نوع توانائی حکومت الزاما درست و در جهت منافع مردم نیست، در نتیجه انچه که جریان دارد باب میل جامعه ایران نیست.
از این نکته که بگذریم وضع مردمی‌ات که تحریم و انحصار را در زیر شبح جنگ دوره می‌کنند. تحریم را گرداب ترامپ افزون کرده و انحصار را هم حکومت و اقای خامنه‌ای انجام می‌دهد.
موشک و در امد نفت و مانور منطقه و زمین بازی اقای خامنه‌ای است‌ای زمین بازی دولت و اصلاح طلبان را نا کار امد کرده و جامعه مدنی معترض را هم در معرض سرکوب شدید قرار داده است.



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy