Wednesday, May 29, 2019

صفحه نخست » بحران ونزوئلا در زیر سایه‌ی قدرت روسیه

Venezuela2.jpgسایت نقطه - مذاکرات پیرامون شرایط بحرانی ونزوئلا در نروژ در جریان است. این اولین بار است که طرفین اختلافات ونزوئلا با هم روبرو می‌شوند و خوان گوایدو از نروژ برای این امکان و اقدام تشکر کرده است. برای گوایدو ورود به این مذاکرات کار آسانی نبود زیرا بخش زیادی از اپوزیسیون با نشستن سر میز مذاکره با گروه مادورو مخالف بودند. شرایط کشور ونزوئلا همچنان وخیم است و دو بحران بزرگ مردم این کشور را مدت زیادی است که با مشکلات فراوانی مواجه کرده؛ بحران بن‌بست سیاسی و بحران اقتصادی که رو به رشد است. کمبود دارو و لوازم اولیه زندگی و مواد غذایی بیش از هر زمانی دیگری خود را نشان می‌دهد. هر چند در نروژ مذاکرات برای یافتن راهکارهای حتی موقت برای اقتصاد کشور مذاکرات در جریان است اما بن‌بست سیاسیکشور دلیل اصلی همه‌ی مشکلات مردم و کشور می‌باشد.

از ماه ژانویه سال جاری بحران ونزوئلا به ابعاد جدیدی رسید زیرا گوایدا با تقلبی خواندن نتایج انتخابات ریاست جمهوری خود را رییس جمهور قانونی کشور معرفی نمود. به گفته‌ی سازمان ملل متحد بیش از سه میلیون نفر مردم ونزوئلا در سال‌های اخیر با ادامه‌ی بحران‌های کشور خاک ونزوئلا را ترک کرده و فراری شده‌اند. بانک مرکزی ونزوئلا نرخ تورم کشور را در سال گذشته ۱۳۰ هزار درصد اعلام نمود و حجم تولید خالص ‌ملی کشور نیز ۲۲، ۵ درصد افت داشته است. در حال حاضر ارقام بانک مرکزی ونزوئلا بالاترین شاخص‌های تورم و رکود را در جهان نماینده هستند.

آمریکا و بخش زیادی از کشورهای غربی و در مجموع ۵۰ کشور از رهبر اپوزیسیون دولت حاکم پشتیبانی می‌کنند و خواهان به قدرت رسیدن خوان گوایدا هستند. روسیه و کوبا پشت سیاست‌ها و قدرت نیکولاس مادورو هستند و از وفاق و پیشرفت سیاست‌های آمریکا جلوگیری می‌کنند.

در حال حاضر نمایندگان گوایدا و مادورو، که خود رییس‌جمهور سوسیالیستی می‌نامد، در نروژ پشت میز مذاکره نشسته‌اند. تا پایان ساعت اداری دیروز، چهارشنبه هنوز خبری از توافق بین دو گروه منتشر نشد. گروه نمایندگان گوایدا حداقل خواست خود را در انجام دوباره‌ی انتخابات محقق می‌یابند. از سوی رییس جمهور کشور، مادورو هنوز شرایط ویژه‌‌ای برای حصول توافق اعلام نشده است.

روسیه و دولت‌های هم‌پیمان

روسیه بطور واضح در دو کشور سوریه و ونزوئلا با حمایت از حکومت‌های این کشورها، قدرت سیاسی خود را به نمایش گذاشته است. در هر دو کشور هرچند بسیار شرایط وخیم و کاملا غیر انسانی شده‌اند اما روسیه در حمایت از وضع موجود، و تهدید‌های مکرر به اروپا و آمریکا برای منع آنها از دخالت در شرایط این کشور‌ها، دست بر‌نمی‌دارد. روسیه با صراحت به جهان غرب می‌گوید که زمان بهم ریختن شرایط کشورهایی که هم پیمان با روسیه هستند و یا دولت‌های «سوسیالیستی» دارند سر آمده ست. ضعف‌های دولت اوباما و سیاست نوپا و کم‌تجربه‌ی دولت ترامپ، هردو برای روسیه به معنای شرایط ایده‌ال بوده و هستند.

نمونه‌های سوریه و ونزوئلا چهره‌های جدیدی از شکست مبارزات مردمی در برابر حکومت‌های مستبد را نشان می‌دهند. و روسیه این را خوب درک کرده است؛ گرسنگی، بیماری، مرگ و میر بالا، آوارگی میلیونی و جنایات دولت‌ها دیگر به بروز انقلاب و شورش‌های همگانی و وقتیکه حکومت‌ها در برابر مردم می‌ایستند منجر نخواهد شد. دستکم شرایط سوریه و ونزوئلا نمونه‌های کاملی از این راهبردهای بیرحمانه هستند.

روسیه در رابطه با ایران نیز برای برپا ماندن حکومت جمهوری اسلامی از هیچ تلاشی فروگذاری نکرده است. با کمال رضایت به همه‌ی توسعه‌طلبی‌های جمهوری اسلامی در منطقه روی خوش نشان داده و از درگیری دیرین بین آمریکا و ایران بهره می‌برد. حتی در هفته‌های اخیر نیز روسیه با لحن متفاوتی برای ایران پیام فرستاد و به سه خواست خود اشاره نمود؛ ۱) از راهکار ورود ایران به جنگ، ۲) فکر غنی سازی اورانیوم و ۳) ایجاد اغتشاش در خاورمیانه توسط ایران دوری نمود. دلیل این امر هم روشن است که روند فعلی مسائل در ایران کاملا مورد تائید روسیه است. به بیانی، روسیه که دوست دموکراسی نیست و نخواهد بود، با استمرار دادن و حمایت از شرایطی که مبارزه‌های مردمی علیه حکومت‌های استبدادی‌شان بسیار دردناک و پر هزینه است، سیاست‌های خود را بدیل‌های اجباری برای این مردمان می‌نمایاند.

مشکلات برای رسیدن به دموکراسی

آنچه که از شواهد و روی‌داده‌های دهه‌ی گذشته می‌توان فهمید این است که شرایط جهانی برای دست‌یابی مردم به آزادی بیشتر و رفاه اجتماعی، دیگر همچون قبل از راه انقلاب‌ها و شورش‌ها مهیا نمی‌باشد. فاکتورهای زیادی هم بر این معادلات تاثیر می‌گذارند:

۱ - بحران‌های اقتصادی جهان که بخش زیادی از آن‌ها ناشی از رفتار سرمایه‌داری افسار گسیخته هستند
۲- افزایش تعداد آوارگان و پناهندگان و امکان شرایط اسکان آنها در کمپ‌های پناهندگی طولانی مدت
۳ - ظهور کشورهایی چون «چین» قدرتمند که دموکراسی ارزش اصلی آنها نیست
۴ - احیای ایدئولوژی‌های مخوف دینی و ناسیونالیستی و نگرانی برای حفظ دموکراسی
۵ - نگرانی جهان از فرورفتن به درون جنگی اتمی

آن بخش از انسان‌های کره‌ی‌ زمین که دموکراسی را مهم نمی‌دانند و یا اینکه مخالف آن هستند نیز از این شرایط بیشترین بهره را می‌برند. روزگار ما به این سمت پیش می‌رود که گویی سخن از این نیست که چه کاری درست است؛ سخن از این است که کی مقصر است.



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy