همزمان با بالا گرفتن تنشها میان ایران و آمریکا برخی از چهرههای ملی در داخل و خارج کشور با نوشتن نامه به مسئولان نظام نسبت به پیامدهای ادامه این وضعیت هشدار دادند و خواستار تبدیل تهدید به فرصت به منظور دست یابی به یک راه حل منطقی و شرافتمندانه و کارساز در رابطه با آمریکا شدند.
همزمان ۲۲۵ نفر از فعالان سیاسی و مدنی داخل و خارج کشور، در بیانیهای برای نمایندگان مجلس خواهان اعمال دیپلماسی جدید برای خروج از بحران کنونی شدند. امضا کنندگان این بیانیه، از داخل و خارج کشور، علیرغم اختلاف نظرشان در موضوعات مختلف، بر سر این نکته به توافق و امضا رسیدهاند که مذاکره با آمریکا نه تنها نشانی از تسلیم ندارد بلکه قدمی است ضروری برای پایان دادن به بحران سیاسی ـ اقتصادی ۴۰ ساله اس که تنها وردم رنجدیده ایران همواره هزینه روزفزون آن را پرداختهاند.
در بخشی از آن بیانیه آمده است:
«مردم ایران اینک هم زیر فشار طاقتفرسای فقر، بیکاری و هزینههای فزاینده زندگی رنج میبرند و هم به شدت نگران شعلهور شدن جنگاند. مردم کشورهای همسایه نیز در این بیم و نگرانی شریکاند. همگان میدانند وقتی دیپلماسی به پایان میرسد جنگ آغاز میشود. مردمان این منطقه خاطرات بسیار تلخی از جنگ، ویرانی و تبعات اقتصادی و اجتماعی و انسانی آن دارند. حوزه خلیج فارس در ماه اخیر بهسان انبار باروتی در آمده است که اندک جرقهای بتواند در آن شعلهای بیافروزد».
هرچند، در این راستا، برخی از نمایندگان مجلس هم به دخالت ندادن مجلس در این موضوع سرنوشتساز اعتراض کردهاند؛ از جمله آقای علی مطهری تاکید کردهاند که تاکنون گزارشی در زمینه تحرکات و پیامها و پاسخهای ایران در این موضوع حیاتی به مجلس ارائه نشده است.
از سوی دیگر عبدالعلی بازرگان (فرزند اولین نخستوزیر جمهوری اسلامی و از چهرههای ملی مذهبی) کوروش زعیم (عضو هیئت رهبری جبهه ملی ششم) و مهرداد خوانساری (دیپلمات پیشین و رئیس مرکز ایرانی برای مطالعات سیاسی در لندن) در نامههای جداگانه به رهبر جمهوری اسلامی خواهان تجدید نظر در سیاست خارجی جمهوری اسلامی شدند.
به تازگی پژوهشگران مرکز ایرانی برای مطالعات سیاسی در لندن در نامهای به نمایندگان مجلس شورای اسلامی تاکید کردند که «نه ادامه مسیر گذشته و نه اصرار بر راهکارهای آزموده شده هیچیک در این شرایط موثر و قابل قبول نیستند».
مرکز ایرانی برای مطالعات سیاسی. لندن
۲۳ خردادماه ۱۳۹۸
***
متن کامل این نامه در پی میآید
نمایندگان گرامی مجلس شورای اسلامی ایران
با سلام و احترام،
نامهای که ملاحظه میفرمایید حاصل نگرانیهایی است که در شرایط خطرناک اقتصادی و سیاسیِ ایران عزیزمان، ذهن بسیاری از وطندوستان را به خود مشغول کرده تا ببینند چگونه میتوانند در این وضعیت در خدمت کشورشان باشند و نگذارند شرایط، تیرهتر از امروز شود. از این رو، برای شنیدن و خواندن چنین نامهای، به نمایندگان مجلس امید بستهاند که از نقاط مختلف کشور گردهم آمدهاند تا حافظ منافع ملی باشند.
چنانکه مستحضرید صندوق بینالمللی پول (که مقامات عالیرتبه جمهوری اسلامی نیز به آمارها و تحلیلهای آن دائما استناد کرده و میکنند) تورم پنجاهدرصدی همراه با ۶درصد رشد منفی اقتصادی را برای ایران در سال آینده پیشبینی کرده است که رتبه کشورمان را در همسایگی عقب مانده ترین کشورهای جهان خواهد نشاند. جدا از بلایی که چنین وضعیتی در میان مدت بر سر اعتبار اقتصاد ایران میآورد، تبعات هولناکِ داخلی آن بر شما پوشیده نیست.
تردیدی نیست که تحریم و سیاستهای خصمانهی دولت آمریکا و همپیمانانش در رساندن کشور به این نقطه سهمی اساسی دارد، اما مسئولیت و سهم نمایندگان محترم مردم در مهار بحران چیست و کجاست؟ برخی گمان میکنند که به خاطر وطندوستی و جلوگیری از تجزیهی کشور و تفرقهی مردم، تنها باید هر چه بیشتر بر دفاع از نظام تاکید کرد، اما حتی برای دفاع از نظام نیز بیانیه و مصوبههایی که بیشتر جنبهی تبلیغاتی دارند کارساز نیست و از قضا، مبارزه با اشتباهات، ضعفها، و بیخردیها و دشمنسازیهاست که نظام را در برابر دشمن خارجی تقویت میکند و امنیت ایران را تأمین میسازد.
امروزه حتی برخی از مسئولان کشور که به لحاظ اصول و عقائد به حاکمیت نزدیکترند نیز نسبت به فقر و فساد و تبعیض و گسترش روزافزون نارضایتیها هشدار میدهند اما راهکاری برای برونرفت از این وضعیت ارائه نمیدهند و در عمل تنها به محکوم کردن دشمنان ایران بسنده میکنند.
بحران کنونی گرههای کوری در سیاست داخلی و خارجی دارد که بدون باز کردن آنها عبور از بحران مطلقا قابل تصور نیست و نمایندگان محترم مجلس بهتر میدانند راههایی مانند دور زدن تحریمها و تشویق مردم به صبر و ریاضت، حتی در میان مدت هم دیگر چارهساز نمیباشد.
در عرصه داخلی هنگامی که برخی از چهرههای منتخب مردم مانند رؤسای جمهور کنونی و اسبق، بر ضرورت آشتی ملی تاکید میکردند، چه بسا روزهایی را میدیدند که چارهای جز همبستگی ملی برای عبور از بحران نیست؛ روزهایی که میرود تا قهرها و حذفها و چند پارگیها نه تنها مسئولان حکومت و همراهانشان را بلکه خانوادهها و نزدیکانشان را در معرض غضب و نفرت عمومی قرار دهد. از قضا در همین روزها تجربههای عبرتآموز الجزایر و سودان پیش روی ماست که علیرغم تفاوتهای آن حکومتها و جوامع با وضعیت ما، اما عبرتهای عینی و قابل درک بزرگی در خود دارد.
در عرصه خارجی نیز بازکردن راه مذاکره، نه برای اهداف محدود و شکننده (که دیگر زمانش سپری شده و امکانپذیر نیست) بلکه برای مشکلات بلندمدتی که دهها سال است لاینحل باقی ماندهاند و اقتصاد و اعتلای ایران را به عقب انداختهاند و بر خلاف برخی ادعاها، عزت ایران را نیز تامین نکردهاند، ضرورتی است که بیان و بنانِ آن شجاعت و شهامت میطلبد؛ و اگر قرار باشد کسانی بیش از دیگران، برای نجات ایران از غلتیدن در این ورطه هولناک، شجاعت به خرج دهند و مسئولیت بپذیرند، چه کسانی سزاوارترند از نمایندگان مجلس که از گوشه گوشهی ایران امانت امنیت و عزت و منافع مردم را بر عهده دارند؛ نمایندگانی که این سخن بنیانگذار جمهوری اسلامی را دربارهی خود باور دارند که "مجلس در راس امور است" باید بتوانند با چانه زنی و فشار بر لایههای قدرت در نظام، شرایطی را به وجود آورند تا کشور از این شرایط بحرانی نجات یابد.
در شرایط عادی، توافقسازی یک هنر دیپلماتیک است که به کاستن از اختلافات و بالا بردن اعتبار و اعتماد ملی کمک میکند و ثمرهاش را در افزایش توسعه و رفاه و امنیت کشور خود را نشان میدهد؛ اما در شرایط کنونی، که درهای مذاکرات و روابط پیشین مسدود شده است "توافقسازی" و ساختن راهی تازه، دیگر تنها یک هنر دیپلماتیک نیست بلکه یک ضرورت سیاسی برای نجات کشور است؛ این در حالی است که برخی رهبران و جریانهای سیاسی موثر در داخل کشور نیز به زبانهای مختلف از ضرورت گشودن راهی تازه سخن گفتهاند و نیاز به توافق سازی و حرکت بسوی آشتی ملی را بیش از همیشه احساس میکنند.
شما نمایندگان مسئول که به منابع ویژه خبری دسترسی دارید بهتر میدانید که برخی از جنگطلبان در داخل و خارج چگونه منتظرند تا کشور را به ورطهی جنگی بکشانند که پیامدهایش از قبیل تجزیه ایران برای هیچکس قابل محاسبه نیست؛ برای چنان کسانی این روزها بهترین فرصت است تا از خلاء تصمیمسازی و توافق سازیِ مؤثر، بیشترین استفاده را بکنند و بر آتش زیر خاکستر بدمند. اگر در فقدانِ اقدام مسئولانهی نمایندگان محترم، فاجعهای رقم بخورد، هیچ توجیهی برای موکّلانتان قابل قبول نیست و پشیمانی نیز فائدهای ندارد.
نگذارید این وضعیتِ طاقتسوز، خشم دیرینه و محسوس مردم را به آشوب و شورش بکشاند و چه بسا مسیر کشور را به استبداد دیگری سوق دهد. از تاریخ معاصر ایران و جهان سوم پند آموخته و نگذارید سیاستهای آزموده و ورشکسته در این سرزمین ادامه یابد. شما نماینده انتخابی مردم هستید و موظف به حفظ منافع آنها نه منافع و مصالح اشخاص؛ به مسئولیت وجدانی، حقوقی و شرعی خود بیاندیشید.
ما تاکید داریم نه ادامه مسیر گذشته و نه اصرار بر راهکارهای آزموده شده، هیچیک در این شرایط موثر و قابل قبول نیستند.
توجه به نکات خیرخواهانهی فوق، بخشهای خاموشِ جامعه ایرانیان خارج از کشور را نیز تشویق میکند تا تمام اعتبار خود را به کار گیرند و به کمک نجات ایران از وضعیت کنونی برخیزند. امیدواریم نمایندگان محترم مجلس در این مهم پیشقدم شوند و پیش از آنکه موعد قضاوت امروز و فردای مردم و تاریخ فرا رسد مبتکر مسیری تازه برای ایران و ایرانیان باشند.
با آرزوی یافتن راهی جهت نجات کشور از دسیسه و بحران.
جمعی از هموطنان شما در مرکز ایرانی برای مطالعات سیاسی. لندن
بهار۱۳۹۸