سایت تحلیلی نقطه - هفتهای که گذشت نشان داد که روزهای اخیر آبستن رویدادها و تحولاتی تازه در سپهر سیاسی ایران داخل و خارج از کشور هستند. در فضای سیاسیی که سالهاست بر مردم حاکم بوده است عوامل زیادی دخالت داشتهاند. فاصلهی بین عوامل در دیدن و شنیدن مردم ما زیاد بوده است. اکنون امید میرود که این فاصلهها کمتر شوند و عوامل سر شناسایی، رد و قبول یکدیگر بسوی اجماعی جهانی و ایرانی به نفع مبارزه مردم ما باشند.
ترامپ از زبان هویج دوری جست
اگر از آخرین شروع نماییم، زبانیست که دونالد ترامپ در آخرین توئیتهایش در برابر سران جمهوری اسلامی برگزید. آنها را لایق زبان زور و قدرت دانست. هرچند که مایک پمپئو و جان بولتون همیشه با صراحت و لحنی مناسب همتاهای خود در ایران سخن گفتهاند، اما اینکه اینبار دونالد ترامپ نیز با زبان و ادبیات علی خامنهای، سرداران سپاه، روحانی و ظریف سخن گوید نشان از این دارد که ترامپ بسوی واقعیات حاکم نزدیکتر شده است. (چه بسا بود و تظاهر به دوری میکرد) او بر نحوه نگاه و رفتار حکومت ملایان تکیه میكند. حکومتی که چهل سال است از دهان آن رهبر اولاش گرفته تا تک تک امامجمعههای حرافاش به دنیا و مردم ایران بد وبیراه و تهدید تحویل دادهاند. باور ترامپ با زبان خوش و باور به مذاکرات متناسب در روال جهان امروز با ملایان، کمتر میشود و به واقعیت ماهیت و وجود ملایان نزدیکتر میشود.
روحانی حرف دل «اصلاحطلبان» را زد
حسن روحانی که تا همین اواخر هنوز از «زیباکلام» هشدار و زنهار میشنید که: «ای رییس جمهور محبوب مردم! حرف نهایی را بزن!»، زد. روحانی گفت علی خامنهای از مال دنیا حسینیهای بیش ندارد، او، رهبر عاشقان انقلاب، مسلمانان و شیعیان جهان اسلام است. روحانی نشان داد که با تکان دادن عبایش همه را بدور میریزد و در کنار سر هرم استبداد و ستم ایران میایستد و به «او» وفادار میماند. این هم از آخرین رییس جمهورِ باورمندان به اصلاحات و تحولهای سیاسی ایران که حق همه را کف دستشان گذارد. اما ما میگوییم: «باید خون به حال آن جهانی گریست که رهبرش علی خامنهای باشد».
طبرزدی شیرین گفت
حشمت الله طبرزدی در گفتگو با مجلهی نیمه شب رادیو فردا، بامداد چهارشنبه ۲۶ ژون، جملهای بسیار پراگماتیک و شنیدنی گفت. او در رابطه با تحریم علی خامنهای و بیت و دم و دستگاه او از سوی آمریکا، گفت که وقتی یکنفر همهکارهی کشور است و مخالفاناش را سرکوب میکند، بالاخره میفهمد که دست بالای دست پیدا میشود و کسی هست که با او نیز با زبان خودش سخن میگوید. این تعبیر و تشبیه از سوی طبرزدی بر منظرهای که علی خامنهای با تهدید، ارعاب، سرکوب و تحریف و دروغ برای مردم ایران ساخته است تا جهان را به آنها «بفهماند»، بسیار خوش مینشیند. بزودی خشم و درماندگی خامنهای را میتوان درک کرد.
۱۹۰ نفر کنشگر نوآور
بیانیهی دوم ۱۴ نفر در ایران که کاملتر و صریحتر از اولی بود، با پشتبانی ۱۹۰ کنشگر برونمرز روبرو شد. کاری تازه بود. دستکم نامها را که میخوانی میبینی بسیاری که سالها بود خود را جدا از این مقولهها میدیدند و یا اینکه همجواری نامشان با «دیگری» را دون «شان سیاسی» خود میدانستند، اکنون به قبول واقعیات روی آوردهاند و دارند فاصلهها را کم میکنند. جای تشکر و امید دارد. این حرکت دو پیام داشت؛
۱) نشان داد که قلب مبارزه با جمهوری اسلامی در ایران میزند و در ایران میخروشد.
۲) تا در ایران فریاد دادخواهی با واقعیتهای موجود همراه نشود و فاصلهاش را با راه نهایی رهایی از جمهوری اسلامی کم نکند، ایران آزاد نخواهد شد؛
باید بزودی شاهد قدرت و هیبت یافتن خواستهای «فروپاشی» و «براندازی» در ایران باشیم.
اما نحوهی جمعآوری این ۱۹۰ «امضا» قدری مجهول ماند. گویی افرادی را انتخاب کردهاند و برای آنها دعوت را فرستادهاند. دستكم، نبود نامهایی شناختهشده در این لیست به چشم میآید. شاید بخشی خود نخواستهاند همراه شوند. اما آنها که میخواستهاند نیز، شاید «افتخار» این لیست تاریخی نصیبشان نشده است. (نوعی تصفیه حساب؟!). اما مهم نیست، فاصلهها کمتر میشوند، فضا داغتر میشود و آنهاییکه قابلیت رهبری دارند در میانه خواهند شکفت.
خامنه ای: آمریکا از جنگ با ایران می ترسد