Wednesday, Jul 3, 2019

صفحه نخست » برای مبارزه با فقر عمومی، دست فروشی باید در گوشه و کنار خیابان‌های شهرها آزاد باشد، عبید سن خوزانی

Obeid_Sankhozani.jpgدست فروشی در سرتاسر شهرهای ایران باید آزاد باشد درست مثل دوران جنگ جهانی دوم که ایران اشغال شده بود و نظم و ترتیب رضا شاهی، به هم ریخته بود، ارزاق کم شده، قیمت‌ها بشدت بالا رفته، بازار احتکار به طمع افزایش قیمت‌ها، به شدت داغ بود. درچنان شرایطی، درآمد مردم تقلیل یافته و کالاها کم پیدا بود و بسیاری از خانواده‌ها دچار فقروگرسنگی شده بودند.

من یادم هست پیاده رو تمام خیابان‌های بسیار مشهور و معتبر تهران مثل نادری، استانبول، لاله زار پر از تخت‌های کوتاه پایه بود که درآن انواع و اقسام وسایل مثل پارچه ودیگر وسایل ضروری و مورد نیاز مردم، حتا وسایل برقی مثل سیم و کلید وپریز و دوشاخه و آب گرم کن و سیم ویژه اتوهای برقی و غیره... می‌فروختند، البته علاوه بر مواد خوراکی مثل ماهی و میوه و....

علاوه براین‌ها، عده‌ای از دست فروش‌ها، یک طبقی را به یک بند به شکل "وی" انگلیسی به گردن می‌آویختند و در آن شکلات و آب نبات و آدامس و درپاره‌ای از آنها شانه و آینه کوچک و وسایل آرایش مو میفروختند. دسته سوم کسانی بودند که یک جعبه بسیار بزرگ چوبی نازک را ازگردن و کمرخود آویزان کرده و درآنها اغلب پرتقال یا میوه هائی نظیر سیب و گلابی را میفروختند. یک گروهی هم بودند روی چرخ‌های دستی انواع و اقسام خوراکی‌های گرم را میفروختند و درکنار آنها لبوفروشی و باقالی پخته هم رواج کامل داشت. عده‌ای من چهارپایه روی سر میگذاشتند وداخل آن یک چراغ گرم کن یا پریموس و بالای آن یک دیگ قرارداده و انواع و اقسام خوراکی‌ها مثل شامی، کتلت؛ کوفته، حتا پلو، سیرابی، آب گوشت وغیره میفروختند. البته اینها همه درحال عبور از کوچه‌ها به کار کاسبی مشغول بودند و هرکس علاقمندخرید بود، آنها بلافاصله وسایل خود را درعرض یک دقیقه درپیاده رو یا کنارخیابان گذاشته و فورا با یک کاسه یا یک بشقاب خوراکی خودشان کسب و کار میکردند و مردم رانیز به این وسیله از گرسنگی نجات میدادند.

علاوه براینها درگوشه و کنار خیابان‌ها "کیوسک" هائی هم نصب شده بود که مختص روزنامه و مجلات ایرانی یا خارجی بود. یادم هست که حتا برادران چمن آرا نیز که بعدها فروشگاه‌های صفحه فروشی آبرومند بتهون را همراه با کارخانه‌های عظیم و معبتر صفحه پرکنی و حتا کارخانه تولید صفحه خام را درایران به راه انداختند، درابتدای امر یک کیوسک روزنامه و مجله فروشی در خیابانی نزدیک میدان مخبرالدوله، روبروی قنادی معروف نوشین داشتند که بعدها به خیابان منوچهری نقل مکان کرده و نخستین مغازه صفحه فروشی خود را درابتدای آن خیابان به صورت آبرومندی دایرکردند.
هیچ یک از ماموران دولتی هم مزاحم دست فروش هائی که اشاره کردم، نمی‌شدند.

من کسی را می‌شناسم که سال‌ها بعد پسرش را ازهمین راه دستفروشی (فروش آینه و شانه و...) که روی گردن خود در طبقی حمل میکرد، توانست پسرخود را به خارج بفرستد و این پسر بسیار باهوش که دکتراقتصاد شده بود به ایران بازگشت و تا مقام وزارت اقتصاد ودارائی هم رسید تاجائی که شاه و علم نیز ازلیاقت وهوش اوبارها تعریف کرده‌اند که دریادداشت‌های علم نیزاین تعریف از او آمده است

حال که وضع مملکت چنین است، باید دستفروشی کاملا ازاد باشد. آیا مردم دستفروشی کنند و خانواده خود را ازاین راه اداره نمایند بهتراست یا زن ودختر خانواده‌ها درزیر چراغ‌های خیابان‌ها به تن فروشی مشغول باشند؟ آقای رهبری شما حاضرهستید زنان و دختران بیت شما به این روزگار مبتلا شده و درخیابان‌ها به تن فروشی اشتغال داشته باشند؟

برای آنکه به مغازه داران هم زیاد لطمه‌ای نرسد، شهرداری بسیاری از هزینه‌های آنان را میتواند قطع کند، عوارض شهرداری بکلی حذف شود و تجدید جواز کسب آنان نیز برای مدتی رایگان باشد. درمالیات سالیانه آنها نیز دولت تخفیف ویژه‌ای در نظر بگیرد تا این وضع بحرانی را بالاخره به صورتی برطرف کنیم.

آقای رهبری هم فراموش نکند، به هرحال کسی که میگوید نه جنگ میکنیم نه حاضریم دست از ساختن بمب اتمی برداریم، نه تنها باید تمام کمک‌های خارجی به سوریه، عراق، لبنان، حماس و غزه ویمن و... را که نوعی حیف و میل ثروت این ملت است، می‌بایستی قطع کند بلکه درکنار آن، چنین تسهیلاتی را هم برای شهروندان می‌بایستی درنظر بگیرد. با گردن کلفتی و حرف‌های یا مفت که نمیتوان مملکت را اداره کرد، کما اینکه تا حال نیز شاهد بودیم که نتوانسته‌اید آنرا اداره کنید وگرنه چرا باید وضع ایران ثروتمند وملت ما چنین باشد!؟



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: info@gooya.com تبلیغات: advertisement@gooya.com Cookie Policy