Monday, Jul 8, 2019

صفحه نخست » حسن شریعتمداری: راه و چاره زمینی برای حل مشکلات ندارند به آسمان متوسل می‎شوند!

Hasan_Shariatmadari.jpgکیهان لندن - افزایش فشارهای بین‎المللی و تنگ‌تر شدن حلقه تحریم‎های اقتصادی و انزوای سیاسی تنگناهای جمهوری اسلامی را بیشتر از پیش کرده است.

این وضعیت در ابعاد مختلف آثار و پیامدهای خود را نشان می‎دهد و گاه چنان بارز که حتی در کلام و ذهن کارگزاران نظام و شخص علی خامنه‎ای تاثیرگذار بوده است. بررسی محتوای سخنرانی‎های مقامات نظام نشان می‎دهد آنان بیش از گذشته دست به دامان خدا و انبیاء می‎شوند و این یعنی نسبت مستقیم طرح مباحث جهان «متافیزیک» در کلام رهبران رژیم ایران با افزایش فشارهای سیاسی و اقتصادی در جهان واقعی!

ابراهیم رئیسی رئیس قوه قضائیه جمهوری اسلامی در سخنانی می‎گوید، پناه‌ بردن‌ به «اهل بیت» راه‌ مقابله‌ با‌ تحریم‌هاست! این خط فکری در سراسر کشور، گاه با تبلیغات به‌ شدت عوام‌فریبانه و مبتذل، ترویج می‎شود. امامان جمعه نیز با همین مضامین به تبلیغات می‌پردازند. برای نمونه، محمدرضا ناصری امام جمعه یزد در خطبه‌های نماز ۲۷ اردیبهشت، گفت «توکل به خدا و استقامت تنها راه به زانو درآوردن آمریکا است!»

سرآمد همه‎ی اینها اما سخنرانی‌های رهبر جمهوری اسلامی است که «توکل به خدا» به ترجیع‌بند سخنان او تبدیل شده؛ چنانکه در دیدار با اعضای ارشد نظام و شماری از اعضای مجلس خبرگان که اواخر اسفند ۹۷ برگزار شد نیز گویی خطبه‎ای فرازمینی خوانده است! وی در آن سخنرانی، قرآن را به شهادت گرفت و تاکید کرد دشمن واقعی آمریکاست! خامنه‌ای ایالات متحده را به ابوسفیان تشبیه کرد که در شرایط سخت دچار ترس و دلهره می‎شوند و خطاب به مخاطبان بر لزوم «ذکر الهی»، «توکل به خدا»، «ایمان به خدا»، «لطف و عنایت خدا» و «حرکات ایمانی» تاکید کرد!

علی خامنه‎ای در توهمی بیمارگونه خود را علمدار جنگ «حق علیه باطل» نیز می‎بیند و در سلول‎های مغز و اندام او، دشمن نهایی و «باطل مطلق» همانا آمریکاست!
این سبک اظهارات ماورای طبیعت و واقعیت و سخنان مجهول، به مهره‎های برون‌مرزی نظام هم سرایت کرده است. چنانکه شیخ حسن نصرالله دبیرکل حزب‎الله لبنان نیز در یکی از سخنرانی‎های خود از احتمال آغاز یک جنگ جدید با اسرائیل در تابستان پیش‌ رو گفت و احتمال داد که خودش در این نبرد کشته خواهد شد!

اما فقط روحانیون و معممین نیستند که ذهنشان درگیر طبقات فوقانی اتمسفر شده است. حتی به اصطلاح تکنوکرات‎های نظام هم از گزند این دیدگاه در امان نیستند و آن را تبلیغ هم می‌کنند. مسعود سلطانی‎فر وزیر ورزش جمهوری اسلامی در مراسم افتتاح سالن دو و میدانی در خرم‌آباد گفته افتتاح چنین پروژه‎هایی «چیزی جز معجزه الهی نیست»!

سیمای اوهام و آخرالزمانی شدیداً بر رهبران جمهوری اسلامی سایه افکنده است. در این زمینه نظر حسن شریعتمداری تحلیلگر و فعال سیاسی را جویا شده‌ایم.

مطالب بیشتر در کیهان لندن

-مهندس شریعتمداری، بررسی‎ محتوای سخنان مسئولان نظام از جمله شخص خامنه‎ای حاکی از رشد پارامترهای الهی و اوهام مذهبی است. گویی هرقدر بن‎بست و مخمصه‎ای که نظام گرفتارش شده شدیدتر می‎شود این بُعد سردمداران برجسته‎تر می‎شود. نظر شما چیست؟

- هر چه قاتل و شیاد و شارلاتان و مردم فریب و پوپولیست است، به‌خصوص در خاورمیانه اتکاء به خدا دارد و گویا خداوند در حقیقت خدای ستمگران و قاتلان و چپاولگران است، در صورتی که آنها که به خدا اعتماد دارند پرودگار را با چنین صفاتی نمی‎شناسند. اینها یا خودشان متوهم‎اند یا مردم ساده‌دل را می‎خواهند آلت دست خود قرار دهند و یا ترکیبی از هر دوی این خصوصیات را دارند. بنابراین باید به این پارامتر متافیزیکی و الهی به این معنی نگاه کرد که چون راه و چاره زمینی برای بهبود اوضاع ندارند و هیچ راه‎ حلی برای مسائل و مشکلات ندارند به خداوند و آسمان و انبیاء متوسل می‎شوند.

در حقیقت مردم را به چیزی که اثبات و نفی آن برای کسی ممکن نیست حواله می‎دهند و اینطور پایگاه اجتماعی خود در بین ناآگاهان را حفظ می‎کنند.

-تجربه تاریخی حکومت خلفا و رژیمهای سیاسی خاورمیانه می‎گوید رهبران سرکوبگر مثل صدام و قذافی هم در واپسین سال‌ها و ماهها به شدت بُعد معنوی و الهی خود را به‌خصوص در مقابل دشمن خارجی به رخ می‌کشیدند! گویا این یک امر مشترک در میان اغلب رهبران خاورمیانه‎ای و دیکتاتورهای متکی به اسلام است...

-حکومت‎ها از لحاظ تاریخی با یک ریشه آسمانی متولد شده‌اند یعنی یک نوع برادرخوانده ادیان بوده‌اند؛ یا از درون ادیان درآمدند یا ادیان به کمک آنها آمده و تثبیت‎شان کرده، در واقع حکومت‎ها قبل از دوران مدرنیته مشروعیت خود را از آسمان می‎گرفتند.

با ظهور دنیای مدرن، دموکراسی‎ها متولد شدند؛ با رجوع به اندیشه‎ای که در یونان و روم باستان بود یعنی برخاستن حکومت‎ها از درون مردم، ریشه مشروعیت از مردم گرفته شد و هرم را به سوی قاعده چرخاند.

تاریخ، سراسر متکی به کسانی است که اصولاً فلسفه وجودی خود را رسالت از جانب خداوند می‎دانند شاهانی بودند «ظل‌الله» یا «خلیفه‌‎الله» و هر کدام به نوعی خود را منتسب به خدا می‎دانستند.

شاه خود را «آریامهر» می‌دانست؛ فرّه ایزدی که بر دور سر شاهان منتخب خداست و نشانه تایید خداوند است، خمینی هم خود را نماینده خدا می‎دانست، شاه عباس صفوی هم خود را نماینده خدا می‎دانست و در تاریخ مملو از این نوع تفکر است و از آسمان مشروعیت می‎گرفت.

-معمولا مخاطب سخنرانی‎های رهبر جمهوری اسلامی و دیگر مقامات رژیم، جریان و طیف مشخصی از جامعه است که خریدار این محتوا هستند. این نوع کلام چه اثر و پیامدهایی دارد؟ آیا تقویت این بُعد رهبران نظام به افراط‌گرایی وفاداران آنها دامن می‌زند؟ آیا به بسیج شدن آنها در رویارویی با دشمن و یا مقاومت‌شان کمک می‌کند؟

-نتیجه عملی این برخورد در ایران این بوده که بخشی از مردم دین‌گریز شدند و بخشی روایت خود را از روایت حاکمان جدا کردند. بخش کوچکی از اینها هنوز پشت نظام مانده‎اند که نوعاً از نظام منتفع شده‌اند یا به قدری ناآگاهی و روانپریشی آنها بالاست که برای آنها بریدن از نظام مقدور نیست؛ اما اکثریت آنهایی هستند که دین گریزند.

روز به روز توان اینها برای آسیب زدن به مردم محدود می‎شود؛ حتی در درون آنها نیز توافق برای سرکوب مردم وجود ندارد چون بخشی از دستگاه سرکوب به این نتیجه رسیده یا این طمع را دارد که از بین مردم برای مردم و نیروهای سیاسی یارگیری کنند. چون هر بخشی در رقابت با بخش دیگر است، این اندیشه را به دیگران منتقل می‎کند و تا کنون این تفاهم حاصل نشده که مردم را بطور وسیع سرکوب کنند و بیشتر عملیات آنها ایذایی است و با گسیختگی که در نظام وجود دارد رسیدن به یک توافق برای سرکوب گسترده مردم کمتر قابل تصور است.



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy