سرویس سیاسی انصاف نیوز: ایرانیان خارج از کشور برای مقابله با تحریمهای آمریکا و فشارهای دولت ترامپ بر کشور چه کمکی میتوانند بکنند؟ برخی از آنها این روزها به عنوان کارشناسان سیاسی در شبکههای آن سوی آب به دفاع از حقوق بینالمللی ایران میپردازند و بسیاری دیگر در شبکههای اجتماعی تاثیرگذاری چون توییتر به فعالیتهایی فردی مشغولند.
افرادی که حتی برخی از آنها زاویههایی جدی با سیاستهای رسمی کشور و حتی گاهی با یکدیگر دارند، اما درمواجهه با اقدامات دولت آمریکا و تحریمها علیه مردم و امنیت ملی سمت کشور خود ایستادهاند و مرز خود را با حامیان تحریم و جنگ علیه ایران روشن کردهاند اما هنوز مانند برخی مقاطع کمپینهایی عمومی برای تأثیرگذاری شکل نگرفته است.
تعدادی از این افراد در گفتوگوهایی کوتاه و اینترنتی با انصاف نیوز به این سوال پاسخ دادهاند که ایرانیان مقیم خارج از کشور در همبستگی با مردم داخل کشور و برای کمک به حل مسایلی که ایران امروز با آن روبروست چه باید بکنند و چه میتوانند بکنند.
پاسخهای سراجالدین میردامادی، حسین درخشان، علیرضا صلواتی، سلماز اژدری، کوهزاد اسماعیلی و مهدی قلی زاده اقدم را در ادامه بخوانید:
سراج الدین میردامادی: سه دسته همبستگی میان ایرانیان داخل و خارج
سراج الدین میردامادی در پاسخ به انصاف نیوز نوشت: خلاصه اگر بخواهم بنویسم: «این همبستگی را باید به چند دسته تقسیم کرد: اولی همبستگی در زمینهی کمک به هموطنان در برابر بلایای طبیعی سیل و زلزله و... همچون زلزلهی بم و کرمانشاه و سیل اخیر؛ دوم همبستگی در زمینهی دفاع از کشور در برابر تهاجم خارجی همچون هشت سال دفاع مقدس؛ سوم همبستگی همچون موضوع مورد اشاره در سوال، یعنی تحریمهای ظالمانه آمریکا.
بیتردید همبستگی برای کمک به هموطنان ایرانی داخل کشور در مورد اول بسیار دیده شده است ولی همبستگی در انواع دوم خیلی کمتر و سوم اصلا دیده نشده و بعید است بوجود بیاید. اساسا هر وقت یک موضوع رنگ و بوی سیاسی بخود میگیرد ایجاد اتحاد و همبستگی میان ایرانیان مقیم خارج بسیار سخت و دشوار میشود. ایرانیان مقیم خارج از ایران مثل بسیاری از هموطنان داخل روی مولفههای انسانی و ملی بسیار حساس و فعال و با واکنش سریع و از جان گذشته هستند اما اگر احساس کنند موضوعی رنگ و لعاب سیاسی دارد از آن فاصله میگیرند.
اکثریت ایرانیان مقیم خارج از ایران به دلایل متعدد با نظام حاکم همدل نیستند و در نتیجه در بحران اخیر میان ایران و امریکا حداقل حاضر به اعلام حمایت از حاکمیت ایران نیستند حتی اگر اقدامات نابخردانه ترامپ و محور سعودی امارات را هم تایید نکنند. این به آن معنا نیست که تحریم های ظالمانهی آمریکا مورد حمایت اکثریت ایرانیان مقیم خارج از کشور است، بلکه به آن معناست که این بحران، توانایی بسیج همبستگی ایرانیان مقیم خارج را به نفع ایران و بر علیه تحریمهای ظالمانه ندارد. عملا ایرانیان از این دوگانهی تحریم و ضدتحریم خارج و گزینهی سومی را برمیگزینند که مخالفت با تحریم و مخالفت با مسوولان ایران همزمان است.
شاید اگر حاکمیت هنر مدیریت بهتری در بسیاری از بحرانهای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی میداشت وضع بهتری در انتظار کشور میبود اما عملا تالیف قلوبی صورت نگرفته که هیچ جنبههای دافعه برجسته و برجستهتر شده و عملا ایرانیان علاقه به وطن را از علاقه به سیاست حاکم و مسوولان جدا کردهاند.
ظرفیت بالقوهی حل بحرانهای داخلی از راه گفتگو و همدلی و تعامل است که حتی دولت موسوم به تدبیر و امید و سایر دستگاههای حاکمیتی خارج از دولت هیچکدام در حرکت بسوی هدف فوقالذکر موفق نبودهاند در نتیجه چشم انداز امیدوار کنندهای برای آن ظرفیت و به فعلیت رساندن آن دیده نمیشود.
حسین درخشان: مهمترین کار ترویج فرهنگ ایران است
حسین درخشان نیز در پاسخ به انصاف نیوز نوشت: مهمترین کار ترویج فرهنگ ایران است؛ سینما، موسیقی، آشپزی، هنر، فرش و... کسی که شجریان و کیارستمی و تناولی و امثالشان را بشناسد نمیتواند با تحریم و جنگ کنار بیاید. درست است که همیشه سفارتها این کارها را کردهاند، ولی باتوجه به بیپولی و مدیریت ضعیفشان باید خود ایرانیها دست به کار شوند و هفتههای فیلم و هنر و غذا و موسیقی و مستند و غیره بگذارند و جشنواره و سمینار و... برگزار کنند.
علیرضا صلواتی: رجوع به سازمانهای حقوقبشری و گوشزد کردن حق زندگی و حقوق اقتصادی میتواند راهگشا باشد
عليرضا صلواتی در پاسخ به انصاف نیوز نوشت: متاسفانه [ایران] اجازهی اجازهی شکلگیری هر لابیست موجهی را گرفته و امکان هرگونه حرکت منسجم را سلب نموده است، لذا فقط ممکن است بشکل فرادا برخی سلبریتیها اقدام به تبیین آثار فاجعهبار تحریمها نمایند. در عین حال رجوع به سازمانهای حقوقبشری، بمانند عفو بین الملل و گوشزد کردن حق زندگی و حقوق اقتصادی مترتب هم میتواند راهگشا باشد.
کوهزاد اسماعیلی: فضای سیاسی بهتر و پویاتر در داخل، همگرایی را در خارج از کشور پررنگ میکند
کوهزاد اسماعیلی نیز در پاسخ به انصاف نیوز نوشت: تا آنجا که من میفهمم اکثریت مطلق ایرانیان مقیم خارج از کشور در ارتباط با ایران هستند. سفر میکنند، رفت و آمد دارند، بعضا پروژههای اقتصادی و فرهنگی مشترک بین ایران و کشور محل اقامت خود دارند یا به دنبال آن هستند. روی کاغذ این بخش بزرگ از شهروندان ایرانی مقیم خارج میتوانستند ظرفیت بزرگی برای توسعهی اقتصادی، تبادلات فرهنگی و علمی و حتی اعمال نفوذ به نفع ایران در سیاستهای کشورهای محل اقامت خود داشته باشند؛ به ویژه در زمان تحریم. اما این ظرفیت متاسفانه به صورت بالفعل در نیامده.
شاید عدهای آن را به یک موضوع فرهنگی تقلیل دهند، اما کم و بیش به نظر در طول چند دههی اخیر تحولات سیاسی داخل کشور نقش برجستهای در این مساله داشته است. هر زمان فضای سیاسی بهتر و پویاتری در داخل کشور شکل گرفته، به تبع آن در خارج از ایران هم فضای همگرایی به نفع منافع ملی ایران پررنگتر شده و بلعکس، هر زمان بحرانهای سیاسی در داخل گسترده شده این تنش به خارج از ایران هم منتقل شده و فضای تنشآلودی به وجود آورده است. به نظرم فضای سیاسی ایرانیان مقیم خارج از ایران تابع فضای سیاسی داخل ایران است؛ به عبارت دیگر تا زمانی که از طریق اصلاحات ساختاری، اجماعی ملی در مورد منافع ملی کشور صورت نگیرد و همهی شهروندان ایرانی، طبعا در خارج از کشور، در سرنوشت کشور مشارکت نداشته باشند تا اصلاحات اقتصادی از طریق مبارزه با فساد و رانت، شفافیت اقتصادی، تضمین مالکیت انجام نشود و سبکهای مختلف زندگی به رسمیت شناخته نشود و آزادیهای فرهنگی و اجتماعی به عنوان یک حق به رسمیت شناخته نشود و چیزهایی از این دست، به نظرم نمیتوان امید زیادی هم به تاثیرگذاری ایرانیان مقیم خارج از کشور داشت.
جدا از شهروندان ایرانی عادی در خارج از ایران، بخش بزرگی از انرژی فعالان سیاسی و رسانهای مقیم خارج، یعنی بخشی که آمادگی و ظرفیت بالقوهی تاثیرگذاری در جامعهی محل اقامت خود را دارند، امروز مشغول جدلها و بحثهای بیپایان و انتهاناپذیر داخلی است. البته این به معنای این نیست که کنشهای سیاسی و فرهنگی و علمی بیفایده است یا نافی مسوولیت شهروندی شهروندان ایرانی مقیم خارج نیست. دهههاست که میلیونها ایرانی در خارج از ایران زندگی میکنند و برخی از آنان در طول این سالها تلاش کردهاند که بر جامعهی محل اقامت خود در جهت شناسایی فرهنگ ایران تاثیر بگذارند. چنین کنشهایی مانند حضور در رسانههای محلی، ملی، منطقه و بینالمللی یا تشکیل گروههایی در جهت تامین منافع ملی ایران، یا پروژههای فرهنگی و اجتماعی برای تبادل فرهنگی کشورها و طرحهای خرد و کلان اقتصادی برای بهبود سرمایهگذاری در داخل ایران یا سایر پروژههای اقتصادی یقینا تاثیرگذار است.
سلماز اژدری: اثرگذاری در داخل و روشنگری در فضای بینالملل نکاتی هستند که باید مدنظر قرار گیرند
سلماز اژدری در پاسخ به انصاف نیوز: فکر میکنم اثرگذاری در داخل و روشنگری در فضای بین الملل نکاتی هستند که باید مدنظر قرار گیرند. اثرگذاری در داخل به آن دلیل که مردم اعتمادشان را به مجاری رسمی از دست دادهاند و بیشتر به رسانههای فارسی زبان توجه دارند. ایرانیان خارج از کشور میتوانند آن فضای متوهمانه از غرب را در داخل تغییر بدهند که البته به مدد آقایان مسوول و فیلترینگ دستشان باز نیست. در مورد تاثیر در خارج هم از طریق ارتباط با ملیتها با زبانهای مختلف این امکان وجود دارد که از طریق راهاندازی کمپین و ورود به بحثها سعی کنند از شکلگیری ذهنیت منفی افکار عمومی جهان نسبت به ایران جلوگیری کنند که البته از طریق رسانهها این ذهنیت منفی درست میشود؛ درست است که در جهان ترامپ این افکار عمومی ناچیز است ولی بیتاثیر هم نیست. بطور مثال طرح ممنوعیت ورود مسلمانان به آمریکا بعد از فشار افکار عمومی حذف نشد ولی تغییرات زیادی کرد.
مهدی قلیزاده اقدم: باید دست به دست هم داده و از این شرایط خطیر عبور کنیم
مهدی قلی زاده اقدم نیز در پاسخ به این سوال انصاف نیوز گفت: امروز دیگر بر کسی پوشیده نیست که بعد از فشارهای دولت وقت آمریکا و احتمالا دولتهای بعدی، کشورهای اروپایی به دلیل توجه به منافع ملی خود، حاضر به همکاری پسابرجامی نشدند و تنها دست به اقداماتی زدند که در سطح کلان فایدهای برای کشور ایران ندارد و ترجیح دادند که نظارهگر منازعه باشند. در این باره باید اشاره کرد که اگر مردم ایران، دولت مردان و حاکمان ضعف نشان بدهند و قدمی به اشتباه بردارند، دولتهای اروپایی، هم پیمانان خوبی برای ایالات متحده برای استفاده از شکار خواهند بود. پس میبایست دست در دست همدیگر داده و از این شرایط خطیر عبور بکنیم.
در این مسیر باید توجه داشت اصولا شرکتهای بزرگ و یا شرکتهای وابسته به نهادهای نظامی در تیررس خطر برای ضرر دیدن از سوی آمریکا هستند، بنابراین میبایست شرکتهای کوچک نوپا که توسط تک تک افرادی که دغدغه ملی دارند و خواستار نشکستن کمر اقتصادی مردم در این برهه هستند، پا به عرصه حضور بگذارند. هموطنان خارج از ایران در این مسیر میتوانند ابتکار عمل را به دست بگیرند.
اما چرا شرکتهای کوچک؟
شرکتهای کوچک مزایای خوبی دارند از جمله ۱- بر خوردار نبودن از اهمیت زیاد برای دولتمردن امریکایی به دلیل نقل و انتقال خرد، ۲-در صورت فراگیر شدن، تعداد بیشتری از ایرانیها درگیر مسایل اقتصادی میشوند که هزینه برخورد را برای آمریکا زیادتر میکند، ۳- امکان نظارت بیشتر بر روی محصولات خارج شده از کشور به منظور تامین و رعایت حداقل های کیفی یک کالا، ۴- در صورت فراگیر شدن، محصولات متنوع زیادی را شامل میشود که میتواند به بالا بردن تولید ناخالص ملی و ارز آوری به کشور کمک کند حاصل همه اینها یعنی ایجاد شوق و سرمایه برای ایرانیانی که در داخل کشور زندگی میکنند و در نهایات سبب رفاه بیشتر برای همه ایرانیان چه در داخل وچه در خارج کشور میشود.
چه میتوان کرد؟
برای به انجام رسیدن طرح فوق ما نیازمند به همکاری با کشورهایی همچون ترکیه،عراق، افغانستان و پاکستان هستیم. در صورتی که هماهنگی با تولید کننده داخلی برای برخی محصولات سبک دامی و کشاورزی صورت بگیرد، میتوان آن را بدون بسته بندی اما در شرایط بهداشتی مناسب منتقل کرد و بعد به نام کشورهای همسایه و تحت برندی از همان کشور به قاره اروپا و آمریکا صادر نمود. شرایط کیفی در حد استانداردهای اروپایی، لازمه به دست آوردن بازار کشورهای هدف است. باید توجه داشت که ما نیازمند رعایت کیفیت برای محصولات خود هستیم، چنانکه به خاطر رب گوجه فرنگی کپک زده بازار افغانستان را از دست دادیم و نیز ماکارونی با استانداردهای پایین به کشورهای همسایه فرستادیم و در نهایت با دست خود بازار را به کشور ترکیه در این محصولات عطا کردیم. بازار سوریه و عراق بازارهای مصرفی خوبی برای محصولات تولیدی ما هستند به شرط آنکه کیفیت کالا فدای سود چند روزه نگردد. برای بازار مصرف اروپا، در ترکیه و حتی در کشورهایی همچون سوئد، آلمان، فرانسه، انگلیس واسپانیا میتوان شرکتهای تجاری و بسته بندی را به ثبت رساند و اقدامات تجاری را شروع کرد.
محصولاتی همچون حبوبات پخته شده تحت پاستوریزاسوین سرد، انواع سبزیجات معطره نیمه خشک تحت بسته بندی خلأ، مواد حاصل از پودر زعفران تصفیه شده، اسنکهای تولید شده از محصولات لبنی جانبی، انواع میوه خشک و محصولات نوآوری شده حاصل از آن، محصولات نوآوری شده از خرما ، انواع ترشیها و محصولات تخمیری گوناگون بازار مصرف دارند، به خصوص محصولات تخمیری و یا پاستوریزه شده سرد که فاقد مواد نگه دارنده هستند و برای سلامت بشر لازم میباشند.
به هر نحو، هر کدام از این محصولات برای ارایه به بازار مصرف، نیاز به برنامه ریزی دقیق و تلاشی مستمر دارد که کیفیت محصول و نگاه داشتن بازار مصرف فدای سودهای زودگذر نشوند.