اینکه رژیم شکنجه گران و جلادان جمهوری اسلامی مجاهدین خلق را دشمن اصلی خود بداند و به هر طریق و بهانه‌ای با تهمت و کین توزی آشکار وتروردر داخل و خارج وطن سوخته ما در صدد نابودی مجاهدین خلق باشد قابل فهم است.
اما دیگران به ظاهر مخاف جمهوری اسلامی در این میان چه میگویند پیش از پرداختن به دیگران ببینیم مجاهدین علی رغم همه دشمنی‌های راست و چپ در بزنگاه پر تلاطم امروز ایران پس از چهل سال کجا ایستاده‌اند.
مجاهدین خلق امروزتنها تشکیلات منسجم و استوار سرنگونی رژیم اسلامی ایران است.
اینان بیش از همه دیگران در کار خویش از خود گذشتگی نشان داده‌اند و با تاوان جان در برابر رژیم سفاک اسلامی دلیرانه ایستاده‌اند.
اینان امروز موثرترین جریان کارآمد در رسوایی و به تنگنا انداختن رژیم ایران هستند.
در فردای نه چندان دور سرنگونی جمهوری اسلامی باز هم مجاهدین در صف اولند و دیگران را گریزی نیست جز تکلیف خود و مردم ایران را با اینان روشن کردن. دیگرانی که تاریخ ایران پیش از خرداد ۱۳۶۰ را تجربه کرده‌اند میدانند آن زمان مجاهدین خلق نه هزاران بلکه ملیون‌ها هوادار و همراه داشتند در فردای آزادی ایران آنان بازهم ملیون‌های دیگری را همراه خواهند داشت. هم به خاطر گذشته خونینشان و هم به خاطر شجاعت امروزشان.. چه خواهید گفت؟
دیگران میگویند مجاهدین در عملیات فروغ جاویدان همراه صدام حسین به ایران حمله کرده اند و صدام اما در آن هنگام با خمینی صلح کرده بود و ناظر جام زهر نوشیدن جلاد همپالکیش بود.
مجاهدین در عملیاتی بیهنگام به قیمت جان از خاک عراق به مزدوران خمینی یورش بردند. آیا نیروهای متفق نبابد به فاشیست‌های هیتلری از خاک فرانسه حمله میکردند؟...
از دیگران این بار اصلاح طلب حکومتی بپرسید مگر نه اینکه امامشان ۱۵ سال زیر چتر حمایت مالی و امنیتی حسن البکر و صدام حسین در نجف بیتوته کرده بود تا بعد هم با همراهی غربیان هزار چهره در فرانسه ده‌ها خبرنگار و محافظ در اختیارش گذاشتند تا سرجلاد بعدی مردم ما باشد. و نیز در جنگی بیهوده با همین صدام حسین به گفته خودشان بیش از چهل هزار کودک دانش آموز ایرانی را روی مین‌های روسی صدام قربانی کند؟
جالب اینکه دیگران این بار سلطنت طلب هم دراین همخوانی بد آهنگ مجاهدین را وابسته به بیگانگان مینامند.
اینان اما بخوبی میدانند که شاهان پر افتخارشان با کار گردانی مستشاران انگلیسی و آمریکایی آمدند و دست آخر هم بدست همان مستشاران با آدم کشان جمهوری اسلامی جای گزین شدند. از این ایران دوستان دو آتشه بپرسید چرا پادشاه کم مایه اشان بخشی از سرزمین ایران را - بحرین را میگویم - به بیگانگان بخشید که امروز بزرگترین پایگاه آمریکاییان در خاورمیانه شده است؟
اما شاه کلید اتهامات سیاه مغزان جمهوری اسلامی و همراهان نیمه پشیمانش در خارج از ایران این است که مجاهدین ۱۸هزار دکه دار و روزنامه فروش بیگناه را کشته‌اند. این مدعیان یکباره انساندوست - اغلب با چکمه و چنگالی خونین - و در این جا با چشمی نمناک دل نازک میشوند و آدرس مجاهدین خلق رامی دهند.
از اینان بخواهید از ۱۸ هزار کشته بیگناه تنها یک دهم یعنی از هزار و هشتصد با نام و نشان و قابل اثبات نام ببرید. اینان که میگویید از شما بوده اند پس اسم و آدرس وپیشینه.. داشته‌اند؟!!........ نه چون به خون خفتگان خاوریانی ما که نه مزاری دارند ونه نشانی.
آنان که اوین سالهای شصت را ازدرون تجربه کرده‌اند بسیاری از این دکه داران و دهقانان و دستفروشان!! را در لباس زندانبان و شکنجه گر در قتل گاهای نظام مقدس از نزدیک دیده‌اند. سلمانی حزب الاهی اوین که سر شپش زده مارا می‌ترشید و بزور دست مزد خود را از ما می‌گرفت خود مغازه‌ای هم در نزدیکی میدان خراسان داشت آنان که ما را هر روز به در و دیوار می‌کوبیدند وبه میدان اعدام می‌فرستادند نیز از دهات اطراف نجف آباد و اردبیل آمده بودند آری اینها فقط دکه دار و دهقان و سلمانی نبودند جزی از دستگاه مرگ و ارعاب جمهوری اسلامی هم بودند. چنانکه لاجوردی سر جلاد یا بقول سید محمد خاتمی: سردار رشید اسلام -هم در پایان در بازار تهران جوراب فروشی می‌کرد. اما مدعیان خونین چنگ چیز زیادی در باره این دکه داران... نخواهند گفت.
از مدعیان بپرسید هزاران اعدامی از کودک تا جوان و پیر در سراسر ایران بدست جلادان جمهوری اسلامی که در ده‌ها کتاب و لیست در سازمان‌های جهانی ثبت شده‌اند -بجز آنان که گمنام و بی نشان سر به نیست کرده اند- در کجای حساب ایشان جای دارند؟ نه اینکه اغلب این خونین پیکران مجاهد خلق بوده‌اند؟ نه اینکه بسیاری از این دیگران دراروپا و آمریکا و با سوء استفاده از نام همین کاروان سرافراز مرگ و خون پناهنده شده‌اند وبه مقاله نویس و کارشناس ومعلم دانشگاه.. رسانده شده‌اند؟ و در اولین جملاتشان با کوبیدن مجاهدین پرچم سپید تمدن و نرم خویی بر می‌افرازند. این گزارشگران مرغ دل ما اما در جایش با خونسردی ماهی قزل آلا از کشتارهای سالهای شصت حرف میزنند و در انتها همه چیز را مبهم و نسبی میکنند.
دیگران و این بار از چپ و راست میگویند مجاهدین به آمریکا وابسته‌اند!
چه کسی نمی‌داند که همین آمریکا بعد از اشغال عراق همراه پاسداران وشیعیان مزدور ایران پایگاه‌های مجاهدین را بمباران کردند و با کشتن بسیاری از آنان به ترک اشرف و لیبرتی مجبورشان نمودند.
با کمی انصاف هرکس میبیند آمریکایی‌ها جمهوری اسلامی رام شده را صد بار به مجاهدین خلق ترجیح میدهند.
آیا مجاهدین با تجربه پنجاه سال مبارزه چون کرد‌های سوریه نمیدانند که آمریکایی‌ها برای منافع منطقه ایشان در صورت لزوم هر کس را به تیغ خامنه‌ای و اردغان و اسد و پوتین خواهند سپرد؟
از دیگران بپرسید اگر جمهری اسلامی علاوه بر سرکوب مردم ایران زیر چتر هوایی روسیه همراه بشار اسد کودکان سوری را قتل عام میکند و با همکاری سیا و مک فارلین وریگان از اسراییل اسلحه میگرد تا پولش به ضد انقلاب نیکاراگویه برسد و یا از زیمنس آلمان ابزار شنود و شکنجه میگیرد و هزار جنایت و زد و بند دیگر... آری بگویید مخالفان این نظام تباهی و مرگ چه باید بکنند؟ چون شما مقاله بنوسند وخود را با پایین و بالا رفتن سطح دریاچه اورمیه و الفبای فارسی و پخش اخبار سانسور شده روزنامه‌های داخلی... مشغول کنند؟
وقتی صدام حسین حلبچه را بمباران شیمیایی کرد و هزاران کرد بیگناه را زجر کش کرد آنان به ناچار از سپاه آدمکش خمینی کمک گرفتند همه تصاویر و فیلم‌های ان فاجعه محصول سپاه پاسداران است. کردان در تله مرگ و نیستی از دید این دیگران بی درد ما چه باید میکردند؟ آیا آنان نمی‌دانستند که همین سپاه آنسوی مرز کردان ایرانی را میکشد و شکنجه میکند و در آینده هم خواهد کرد.؟ آیا کرد‌ها پس از این به جمهوری اسلامی وابسته شدند؟
در آخر و بگفته برتولت برشت: "واقعیت همواره امری است مشخص"؛ امر مشخص امروز ایران حکومت جبار جمهوری اسلامی است و پاسخ مشخص می‌خواهد.
تجربه چهل ساله مردم ما نشان داده است که اصلی ترین ابزار حاکمان ایران سرکوب وترساندن مردم است فرزندان مارا قپانی و شلاق میزنند میکشند و شحنه‌های کف بر پوزه را با تیغ وزندان بر سر دختران ما میریزند. اینان برای ادامه این نمایش وحشت حتا با حمایت پنج در صدی هم می‌توانند چند صد هزار بسیجی و پاسدار آدم کش را به جان ملیون‌ها بیاندازند و چنان که در خرداد هشتاد وهشت با کهریزک و تجاوز و مرگ و اعتراف اجباری بر خشم مردم مسلط شدند. باز هم چنین خواهند کرد.. کجاست تشکیلاتی استوار ونترسیده که پشتیبان مردم ما باشد؟
از دیگران رنگارنگ می‌توان به خواهش خواست اگر مجاهدین را شایسته مقابله با درندگان جمهوری اسلامی نمیدانید سازمانی دلاور تر وفداکارتراز آنان بر پا کنید که گور کن جمهوری اسلامی باشد.... از شما ساخته نیست!!
کمتر از این.. شمایان که در اروپا و آمریکا هزاران همسایه و همشهری آواره سوری گریخته از تیغ اسد و پاسداران دارید همدوش آنان در خیابان‌های جهان فریاد مرگ بر جلادان را سازماندهی کنیید... نه نخواهید کرد از شما ساخته نیست!!
حدیث مجاهدین با همه کمبود‌هایشان داستان شکستن شجاعانه طلسم ارعاب و سرکوب شکنجه گران جمهوری اسلامی است. آنان مرعوب نشده‌اند شما هم به شیوه خود سربلند کنید و خود و مردم را به سازش و ناکجا آباد دور دست نسپارید.
رحمت‌اله ترابی
