جناب اسماعیل نوری علا، نامه شما "به یک همکارسابق" را نه یکبار که چندین بار خواندم، و هرچه بیشترخواندم بیشتربه این واقعیت دردناک پی بردم که وقتی بیماری خودشیفتگی، خودمرکزبینی و فرقه گرائی درشخصی شدت یابد و خودشیفته نتواند به خوشنامی به شهرت رسد به شگرد معکوس عمل خواهد کرد تا ازاین طریق راهی برای مطرح شدن خود جستجو کند، که متأسفانه این واقعیت در مورد شما صدق می کند. نامه شما که هم زمان با اعلام ناتوانی محفل سیاسی تان برای برگزاری کنگره "حزب" تان منتشر شده نشانگر این واقعیت نیز هست که پیامد ناکامی سیاسی می تواند علاوه بر فرافکنی، پرخاشگری، تخریب، تحریف و حذف نیزباشد، پیامدهائی که بارقه های آن را در" نامه" شما می توان دید.
آقای اسماعیل نوری علا، شما مرا همکارسابق خوانده اید ولی ای کاش به حرمت همکاری سابق که با هم داشتیم و بارها من را " برادر و یار عزیز" خود خواندید، و به حرمت اشکی که همراه با تعریف وتمجیدی ازاینجانب درکمترازیکسال پیش، درکنگره حزب سکولار-دمکرات ایران ازچشمان تان جاری کردید، حد اقلی از وجدان واخلاق و پرنسیب های انسانی را رعایت میکردید، کمی خشم خود را فرو می خوردید وعنان قلم پرخاشگر، هتاک و دروغگوی خود را رها نمی کردید، وعامل شکست ها و ناکامی های سیاسی خود را درجای دیگری جستجو می کردید نه در"همکار سابق" و " برادر و یارسابق" خود، همکار سابقی که تا درکنار شما بود به عنوان عاملی در ایجاد نزدیکی میان شخصیت ها و جریان های سیاسی مورد ستایش شما بود اما امروز که با شما نیست " وحدت طلبی" اش را تقبیح می کنید.
جناب اسماعیل نوری علا، شما در ترور شخصیت یاران فرهنگی و سیاسی خود سوء سابقه طولانی دارید، و در نامه ای که تحت عنوان " به یک همکار سابق " نوشته اید این خصلت را بار دیگر به نمایش گذاشته اید. همین خصلت سبب انزوای شما شده است تا آن حد که امروز اکثربانیان وهمکاران تشکیلات شما دیگردرکنار شما نیستند. شما در نامه ای که بزعم خویش به افشای فعالیت های سیاسی اینجانب ولی دراصل به تخریب گذشته و ترورشخصیت سیاسی "همکارسابق" و " برادر و یار سابق" خود پرداخته اید، ناراستی و وارونه سازی های فراوانی انجام داده اید که پاسخ به آنها دراین نوشته و درنامه نگاری های بین من وشما نمی گنجد، لذا به شما پیشنهاد میکنم که برای راست آزمائی و اثبات نوشته وادعاهای خود در مورد"همکارسابق" خویش در یک مناظره تلویزیونی و درمقابل دیدگان مردم ایران با اینجانب به مناظره بنشینید، تا سیه روی شود هرکه دراوغش باشد. طبیعی است که عدم پاسخ مثبت شما به این دعوت، بمنزله بطلان محتویات "نامه به همکارسابق" است. انتخاب کانال تلویزیونی ومجری و میانجی این مناظره را هم برعهده شما میگذارم که فردا او را متهم به طرفداری از اینجانب نسازید. منتظرپاسخ این دعوت از طرف شما هستم.
با احترام
