محمد مظفری - دیدگاه نو
۱۲ بهمن سال ۱۳۵۷ آیتالله خمینی رهبر انقلاب ۵۷، پس از ۱۵ سال تبعید و مهاجرت وارد خاک ایران شد. او به عنوان یک روحانی و رهبر آن انقلاب، قبل از روی کار آمدن جمهوری اسلامی به گروههای مختلف سیاسی عنوان کرده بود که پس از سقوط حکومت محمدرضا شاه پهلوی، روحانیون در ساختار سیاست دخالتی نخواهند داشت. هر چند وعدههای بیشماری از سوی روحاله خمینی مطرح شد اما پس از سقوط حکومت محمد رضا شاه پهلوی و روی کار آمدن جمهوری اسلامی سخنان وی نه تنها اجرایی نشد بلکه برخلاف وعدههایش عمل کرد. روحاله خمینی به دلیل قرار گرفتن در شرایط رهبری جریان انقلابی و همچنین به واسطه حمایت اجتماعی بلافاصله پس از حضور در خاک ایران قدرت مطلقه را در اختیار خود قرار داد. همانطور که اشاره شد خمینی به سرعت مواضع گذشته خود را تغییر داد و برخلاف ادعای آنکه «روحانیت در سیاست دخالت نخواهد کرد» در تمام امور سیاسی کشور روحانیون دارای قدرت شدند و آنان در تمامی امور ضمن اظهارنظر در موضع تصمیمگیری و اجرای آن شدند. با نگاهی به مجلس اول و یا تشکیلاتهای انقلابی این موضوع کاملا مشهود است که روحاله خمینی، طبقه روحانیت را به عنوان طبقه تصمیمگیرنده نهایی معرفی کرده است.
روحاله خمینی پس از حذف کامل رقبای سیاسی و حتی عقیدتی، به صورت کامل اختیار حکومت را در دست گرفت و اینگونه بود که جمهوری اسلامی یک حکومت مذهبی با رهبری روحانیون را شکل دادند که در نتیجه قدرت کامل در اختیار روحانیون قرار گرفت. پس از فوت روحاله خمینی، خامنهای که خود نیز به رهبری نظام جمهوریاسلامی باور نداشت، توسط مجلس خبرگان رهبری وبخصوص شخص هاشمیرفسنجانی به رهبری موقت جمهوری اسلامی منصوب شد. پس از اینکه خامنهای به عنوان رهبر جمهوری اسلامی منصوب گردید، روحانیون نزدیک به ایشان مافیای اقتصادی خود را در کل کشور گسترش دادند و با غارت اموال ملت هر روز به اموال خود می افزودند که این روند نفوذ در اقتصاد کشور با مصونیت کامل همراه بود و به عنوان مثال میتوانیم به مافیای قدرت اقتصادی افراد و سازمانهای زیر نظر روحانیون همچون هاشمی رفسنجانی، بیت رهبری، مکارم شیرازی،روحانیت وابسته به مجلس و بیترهبری، آستان قدس رضوی و... اشاره کنیم.
در کنار مافیای اقتصادی روحانیون،مافیای دیگری هم شکل گرفت که نام آن « مافیای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» بود. مافیای سپاه هر چند توسط نهادهای امنیتی و اشخاص امنیتی پیش میرفت با این حال این مافیا نیز با همکاری مستقیم و نظارت مشخص روحانیون به فعالیت خود ادامه داد و در گسترش آن نقش بسزایی داشت که میتوان به خاتمالنبیا و قرارگاه عمار اشاره داشت. این دو مافیا، یعنی مافیای اقتصادی روحانیون و سپاه پاسداران که با هماهنگی یکدیگر با بده بستانهایی که بین خود دارند اکنون اموال و ثروت مردم را در اختیار خود گرفتند و همین موضوع باعث اختلاسهای کلان و بدتر شدن وضعیت معیشتی مردم شده است.
آنچه در بالا اشاره شد توضیحی بر فساد گسترده مالی طبقه روحانیتِ وابسته به حکومت و نهاد امنیتی سپاه بود حال با وجود شکلگیری شبکههای اجتماعی و گسترش قدرت آن این دو نهاد تلاش دارد چهره منفور خود را تلطیف ببخشد و به همین جهت تلاشهای در شبکههای اجتماعی و یا در عرصه سینما و تلویزیون انجام داده است. یکی از تلاشهای این دو جریان ساخت سریال و فیلمهای سینماییست و در این میان به تازگی سریالی پخش میشود که توجه نگارنده را به خود جلب کرده و سوالاتی را ایجاد کرده است. سوالاتی از قبیل اینکه سازندگان سریال «هیولا» به ساخته مهران مدیری با چه هدفی این سریال را ساختند؟ آیا آنها می خواهند مافیای اقتصادی روحانیون و سپاه پاسداران را با ساخت این سریال تبرئه کنند؟
همانطور که همه ما میدانیم کوچکترین انتقاد به جمهوری اسلامی به بدترین شکل سرکوب شده و منتقدین سرنوشتی چون زندان و مرگ در انتظارشان نخواهد بود. حال با این شرایط سوالاتی دیگر به ذهن خطور میکند که میتوان با پاسخ به این سوالات به نتایج مشخصی رسید. سوالتی از جمله اینکه، حکومتی که تحمل شنیدن کوچکترین انتقادی را ندارد، چگونه اجازه می دهد در انتقادش یک سریال ساخته شود؟ آیا معجزه شده است یا هدف دیگری پشت ساخت این سریال است؟ در پاسخ باید بگویم: بله هدفی پلید پشت ساخت این سریال است. فقط کافیست در تماشای این سریال به چند نکته توجه کنید. پوسترهای قسمت های گوناگون این سریال و افراد اختلاس گری که در طول سریال به شما نشان داده می شوند. اگر به پوسترهایی که از این سریال منتشر می شود و خود سریال توجه کنید، میبینید آن افرادی که اختلاسگر هستند و یا به هر طریقی در غارت اموال ملت سهیم هستند یا بانوان بدحجاب هستند و یا آقایانی هستند که با کت و شلوار و یک ظاهر غربی که ریش هایشان را شیش تیغ کرده اند و دستمال گردن می بندند.
مخاطب و بیننده در این پوسترها و در خود سریال هیچ روحانی را نمی بینید، هیچ سپاهی را نمی بینید. در صورتی که مقصر اصلی این رانت ها و اختلاس ها روحانیون و سپاه پاسداران است. حال فکر کنم متوجه شده باشید که هدف از ساخت این سریال چیست؟ سازندگان اینسریال می خواهند به مرور و با ادبیات طنز به شما وانمود کنند که روحانیون و سپاه پاسداران از این اختلاس ها بی خبر هستند و هیچ نقشی ندارند. اگر می بینید اختلاسی می شود یک افراد دیگری دارند این کار را می کنند که بانوان بدحجاب با آرایش های غلیظ هستند و یا مردان شیک پوش غربی هستند که ریشهایشان را شش تیغ می کنند و دستمال گردن می بندند. و نکته مهمتر اینکه به واسطه همین ادبیات طنز می خواهند دزدی و اختلاس از اموال ملت را به صورت طنز و خنده دار دربیاورند که شما برایتان این دزدی ها و اختلاس ها عادی شود و به صورت طنز دربیاید.
جمهوری اسلامی نه تغییر کرده و نه رفتارش را تغییر داده که بشود به راحتی چنین سریال انتقادی را در این ساختار امنیتی-پلیسی نظام ساخت. سازندگان این سریال تلاش دارند نقشِ فساد اقتصادی و اختلاسگرانی که از طبقه روحانیون و سپاه پاسداران هستند را نادیده گرفته و آنان را تبرئه کنند و در نتیجه عامل بحران اقتصادی جامعه و کشور را گردن افراد دیگری بیاندازند. سازندگان این سریال هدفشان این است که ذهن مردم و فضای جامعه را آماده کنند تا در آینده ای نزدیک تعدادی از خرده رانتی ها را بازداشت کرده و جلوی تلویزیون بیاورند و بگویند همه اختلاس ها و دزدی ها کار اینها بوده و امثال: مافیای اقتصادی بیت رهبری، سپاه پاسداران، مکارم شیرازی، استان قدس رضوی و... کاره ای نبودند و بی گناه هستند.
ترامپ: به دنبال ملاقات با روحانی نیستم