حسینیه کجا قرار دارد؟

رئیس اطلاعات سپاه، اشاره‌ای به محل دقیق "حسینیه پدر قاسم سلیمانی" نکرده است. با این حال قاسم سلیمانی، زاده شهرستان رابر در استان کرمان است و حدود دوسال پیش، گزارش‌هایی از درگذشت پدر قاسم سلمانی در همین شهر منتشر شد.

حسینیه پدر قاسم سلیمانی که در واقع او تولیت آن را از سالهای زمان جنگ ایران و عراق بر عهده داشت متعلق است به لشکر ۴۱ ثارالله ،این حسینیه یا تکیه به نام «شهدای ثارالله» در بخش رابر کرمان واقع است.

آدرس دقیق این حسینیه در رابر بعد از میدان معلم و در خیابان امام خمینی می باشد.

آنطور که رئیس اطلاعات سپاه پاسداران گفته است قرار بوده قطعه زمین کناری حسینیه را تیم ترور خریداری کند و در آنجا تونلی بر زیر حسینیه حفر کنند ، این در حالی است که همسایه شرقی حسینیه ساختمان اداره بهداشت رابر می باشد و ساختمان غربی حسینیه نیز در واقع ساختمانی است متعلق به فعالیتهای فرهنگی لشکر ۴۱ ثارالله ( در واقع این حسینیه نیز که پدر قاسم سلیمانی خدامی آن را بر عهده داشت متعلق به لشکر ۴۱ ثارالله است) ساختمان روبه روی حسینیه نیز داروخانه دکتر محمودی است . در پشت حسینیه نیز قطعه زمین متروکی است که نیروی انتظامی استان کرمان در آن خودروهای فرسوده و اسقاطی خود را دپو کرده .

حالا مشخص نیست تیم ترور قصد داشته زمین سپاه پاسداران را خریداری کند یا زمین اداره بهداشت و یا زمین نیروی انتظامی را ؟

تصاویری از حسینیه :

در این حسینیه و در این زمان (۱۸ و ۱۹ شهریور ۱۳۹۸ )قرار بوده قاسم سلیمانی ترور شود

اطلاعات سپاه چه کسانی را مسئول این طرح ترور می‌داند؟

رئیس اطلاعات سپاه که در مجمع عالی فرماندهان سپاه این خبر را اعلام کرده «سرویس‌های امنیتی عبری-عربی» را مسئول این عملیات نافرجام معرفی کرده است. منظور از «عبری» در سخنان او اسرائیل است. آقای طائب گفته این گروه «سه نفر» بوده‌اند و «چند سال» برای این طرح برنامه ریزی کرده بودند که در نهایت قبل از تاسوعا و عاشورای ظاهرا امسال دستگیر شده‌اند.

آقای طائب توضیحی درباره چگونگی دستگیری این تیم سه نفره نداده اما گفته سپاه اعضای این تیم را حتی زمانی که برای به گفته او آموزش به کشورهای همسایه رفتند«تحت نظر» داشته است.

به روایتی طائب در لفافه می خواهد بگوید سازمان موساد در افغانستان یا پاکستان و یا عراق این تیم را آموزش می داده، این در حالی است که در هیچ کدام کشورهای نامبرده شده نه تنها موساد تا کنون فعالیت مستمر یا فاحشی نداشته است و عملا امکان آن را هم به دلایل ژئوپلتیکی ندارد.

قاسم سلیمانی کیست؟

قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس، سپاه پاسداران است. این نیرو در داخل کشور وظیفه ای ندارد و رسما مسئولیت هر گونه فعالیت نظامی در خارج از کشور بر عهده این نیرو هست، ایجاد ، سازماندهی و تسلیح شبه نظامیانی همچون حزب الله در لبنان ، حماس در فلسطین و یا فاطمیون و زینبیون در سوریه و حشدالشعبی در عراق و ... توسط این بخش انجام می شود.

نیروی قدس در واقع تکامل یافته واحد نهضتهای آزادیبخش سپاه پاسداران است که در سال ۱۳۵۹ توسط محمد منتظری به فرمان آیت الله خمینی تاسیس شد که در سال ۱۳۶۵ به نام سپاه لبنان و سپس در ایجاد نیروهای پنج گانه سپاه ( هوایی ـ دریایی ـ زمینی ـ مقاومت بسیج) قدس نام گرفت.

قاسم سلیمانی سومین فرمانده نیروی قدس است اولین فرمانده که در واقع فرمانده انتقالی این نیرو بود حسین دهقان بود که از سال ۱۳۶۵ تا ۱۳۶۷ فرماندهی این نیرو را بر عهده داشت و پس از آن از ۱۳۶۷ تا ۱۳۷۶ احمد وحیدی فرمانده این نیرو شد و از ۱۳۷۶ تا کنون قاسم سلیمانی این مسئولیت را دارد.

مشخص ترین فعالیت برون مرزی نیروی قدس پس از حضور در لبنان در جنگ داخلی یوگسلاوی سابق در بوسنی و هرزه گوین بود اما نام و فعالیت این نیرو بیشتر از زمان حضور نظامی ایران در عراق و سوریه و درگیری نیروهای تحت حمایت ایران در نبرد با داعش و مخالفان حکومت بشار اسد در سوریه وارد رسانه‌ها و علنی شد.

در سال‌های اخیر فعالیت قاسم سلیمانی در جمع نیروهای عراقی یا سوری بارها در رسانه‌ها منتشر و چهره‌های نزدیک به حکومت ایران، تلاش کردند چهره او را تبدیل به نماد اقتدار نظامی ایران در منطقه کنند.

نام قاسم سلیمانی، در سال‌هایی در صحنه سیاست داخلی خارجی ایران هم مطرح شد. اسفند پارسال، بعد از آنکه تصویری از قاسم سلیمانی در کنار بشار اسد در دیدار با رهبر ایران منتشر شد، محمد جواد ظریف وزیر خارجه ایران ظاهرا در اعتراض به بی‌اطلاع بودن از این دیدار و نقش پررنگ قاسم سلیمانی در سیاست خارجی، استعفا کرد. اما دو روز پس از استعفای آقای ظریف، قاسم سلیمانی، از او به عنوان "مسئول اصلی سیاست خارجی" حمایت کرد و آقای ظریف به کار خود ادامه داد.

در واقع هم ظریف و هم سپاه پاسداران و خامنه ای و نزدیکان سیاسی اش همواره این دو قطبی سلیمانی - ظریف و یا دولت و نیروی قدس را ایجاد و تقویتش کرده اند ، به عنوان مثال هنگامی که مایک پمپئو وزیر خارجه ایالات متحده به ظریف لقب «ماله کش اعظم» داد چندی بعد ظریف به کنایه در واقع خطاب به آمریکا اما به عربستان سعودی گفت : « اگر من ماله کش اعظم هستم سردار سلیمانی با شما صحبت کند» .

چرا این دروغها گفته می شود؟

سیمای ' جمهوری اسلامی ایران قریب یک هفته است مجموعه برنامه گفتگویی با حسن نصرالله دبیر کل حزب الله لبنان و سپس قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران پخش کرده است.

این گفتگوها را موسسه حفظ و نشر آثار آیت‌الله خامنه ای انجام داده و محور اصلی آنها ، جنگ سی و سه روزه حزب‌الله لبنان با اسرائیل در تابستان ۲۰۰۶ (۱۳۸۵) است.

این را که چرا گفتگوها در این هنگام و سپس بیان این ترور نافرجام رسانه ای شده است را بصورت مستقیم باید ربط داد به وضعیت کنونی ایران در منطقه .

انتشار این اظهارات در این تاریخ مشخص، توجیه دیگری نمی‌تواند داشته باشد جز فراهم بودن زمینه و نیاز به اثرگذاری بر افکار عمومی داخل و خارج ایران،برای ایجاد روحیه و دامن زدن به توهم قدرت منطقه ای ایران نسبت به جنگ محتمل پیش رو نسبت به حملات آرامکو ، چرا که قاعدتا گفتگوهای نصرالله و سلیمانی باید در سالگرد جنگ سی و سه روزه یا مناسبتی مرتبط با آن پخش می‌شد و خبر ترور سلیمانی هم که مشخصا دروغ است.

ضمنا گفتگو با نصرالله و سلیمانی در زمانی پخش شد که ایران در بن‌بستی سیاسی است. حسن روحانی دست خالی از سفر به نیویورک برگشته و دیدگاه آیت‌الله خامنه‌ای تقویت شده که معتقد است با امریکا باید از موضع قدرت برخورد کرد. شاید تصادفی نباشد که این گفتگو، در ایام برگزاری سمینار فرماندهان سپاه و دیدارشان با آیت‌الله خامنه‌ای هم پخش شده و رهبر جمهوری اسلامی در همان دیدار، ضمن تأکید بر بی‌حاصل بودن تلاش برای نجات برجام، به سپاه پاسداران توصیه کرد فعالیت‌هایش در خارج از خاک ایران را گسترش دهد.

حمله به تأسیسات شرکت نفت عربستان سعودی (آرامکو)، اسارت شماری از نظامیان سعودی به دست متحدان ایران در یمن و درگیری مرزی حزب‌الله لبنان و اسرائیل، تازه ترین مواردی‌اند که به پای فعالیت‌های فرامرزی سپاه پاسداران نوشته شده‌اند. رهبر ایران، چنین فعالیت‌هایی را موثرتر از تلاش‌های دیپلماتیک دولت روحانی برای خارج کردن کشور از زیر بار تحریم می‌داند.

در واقع از هر منظر که به انتشار این سخنان نگاه می کنیم یا به کذب بودن آنها می رسیم یا به نمایشی و تبلیغی بودن آنها که بازخورد و استفاده داخلی دارد می رسیم.