Sunday, Oct 20, 2019

صفحه نخست » پیامدهای خطرناک تظاهرات لبنان، رفیق خوری

article2.jpgرفیق خوری - ایندیپندنت فارسی

گسترش اعتراضات مردمی، لبنان را با وحشت و آشفتگی رو به رو کرده و معترضان خشمگین در ادامه تظاهرات، خیابان ها را به آشوب می کشند اما دولت لبنان آنچنان در سراسیمگی و اضطراب فرو افتاده است که کسی نمی داند آینده ای این بحران سر از کجا بیرون خواهد کرد. شهروندان لبنانی که دیگر از فشار های اقتصادی و سوء استفاده مقامات دولتی از قدرت به ستوه آمده اند، چاره ای دیگری نداشتند جز این که دست به تظاهرات علیه دولت بزنند. اما همه می دانند که ساختار های ناهنجار سیاسی، دولت و ملت را در آستانه سقوط و فروپاشی قرار داده و کشور لبنان در چنان وضعیت دشواری قرار گرفته است که نجات آن، بدون یک معجره داخلی و کمک خارجی، به هیچ صورت دیگری ممکن نیست.

گسترش تظاهرات در سراسر لبنان، نشان می دهد که اگر چه این تظاهرات در نخست به هدف متقاعد کردن دولت به اصلاحات اقتصادی و سیاسی آغاز شد و جوانان خشمگین لبنان به منظور دستیابی به حقوق شهروندی، دست به اعتراض علیه دولت زدند اما احزاب و گروه های سیاسی و مذهبی در تلاش برای بهره برداری از این اعتراضات گسترده ای مردمی شدند و اکنون خواسته های که در اعتراضات مطرح می شود فراتر از اصلاحات اقتصادی است که معترضان در نخست، خواستار آن بودند.

مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی

شعار های که هم اکنون در تظاهرات سر داده می شود، نمایانگر پایان توافق سیاسی است که حدود سه سال پیش منجر به تشکیل دولت کنونی لبنان شد، البته به منظور رسیدن به این توافق، رایزنی های زیادی در لبنان و در پایتخت های کشورهای مختلف صورت گرفت تا همه ای جناح های سیاسی، حاضر به پذیرش این طرح شدند و مسیر شکل گیری دولت کنونی هموار شد. جناح های مختلف سیاسی لبنان برای رسیدن به یک توافق همه جانبه، آماده ای همکاری و سازش شدند. جنبش آزاد میهنی با حزب نیروهای لبنانی به تفاهم رسید و میشل عون با سعد حریری سازش کرد و میان سازمان حزب الله و جنبش آزاد میهنی تفاهم دیگری صورت گرفت و همه کوشیدند تا ولید جنبلاط، رهبر حزب سوسیالیست ترقی خواه را متقاعد کنند تا از میشل عون حمایت کند. در این میان، نبیه بری، رئیس پارلمان از رأی دادن به میشل عون خودداری کرد.

پس از تشکیل دولت به رهبری سعد حریری، اختلافات بار دیگر آشکار شد و در نخستین گام، منجر به خروج سمیر جعجع و حزب نیروهای لبنانی از حکومت شد، سپس بحث رهبری ولید جنبلاط مطرح شد و اکنون شاهد اختلافات شدید میان حزب جریان مستقبل و جنبش آزاد میهنی هستیم. صحبت های اخیر سعد حریری و جبران باسیل، نشان از اوج گیری اختلافات میان دو جانب دارد.

اکنون این پرسش مطرح می شود که آیا آشفتگی های کنونی، می تواند تغییرات مثبتی را در دولت ایجاد کند و یا این که به فروپاشی دولت منتهی شود؟ البته هواداران میشل عون از مدتی بدین سو، در مورد توطئه های صحبت می کنند که هدف از آن ها سرنگونی دولت لبنان است.

جبران باسیل، رهبر جنبش آزاد میهنی، پیوسته شکایت دارد که برنامه اصلاحات دولت با توطئه ها و چالش های زیادی رو به رو است و چندی پیش هشدار داد که بیش از این نمی تواند روند کنونی را تحمل کند. در همین حال، سعد حریری، نخست وزیر لبنان، خود را قربانی برنامه های سیاسی می داند که هدف از آن ها سرنگونی دولت است. وی تأکید دارد که دولت در تلاش برای آوردن اصلاحاتی است که اکنون شهروندان لبنان به خاطر آن ها دست به تظاهرات زده اند، اما مشکل این جا است که شخصیت ها و گروه های سیاسی شریک در دولت، مانع ایجاد اصلاحات می شوند و نظام را با چالش رو به رو می کنند. اکنون در پی اوج گیری اعتراضات مردمی، سعد حریری به احزاب سیاسی حاضر در دولت، 72 ساعت مهلت داده است تا تصمیم خود را در مورد ایجاد راه حل برای بیرون رفت از بن بست کنونی ارائه دهند، در غیر این صورت، وی ناگزیر خواهد بود تا هر تصمیمی که برای خروج از بحران لازم باشد را اتخاذ کند.

اما همه می دانند که فروپاشی دولت کنونی، لبنان را در معرض بزرگ ترین تهدید ها قرار می دهد، جبران باسیل، رهبر جنبش آزاد میهنی با اشاره به دشواری های موجود، هشدار داده است که لبنان پس از سقوط دولت سعد حریری، با چالش های بیشتری رو به رو می شود و البته هیچ تردیدی نیست که سعد حریری، نخست وزیر لبنان نیز از عمق این بحران آگاهی دارد. شاید بتوان گفت در حالی که شهروندان لبنان، کناره گیری دولت فعلی را تنها به خاطر ایجاد یک نظام سیاسی بهتر می خواهند، اما در این میان، افراد و گروه های هستند که به منظور بهره برداری سیاسی خود قصد دارند لبنان را در آشفتگی بیشتر قرار دهند. زیرا این جناح ها باور دارند که عقب نشینی ایالات متحده از شمال سوریه، منجر به تغییر قوانین بازی سیاسی در لبنان شده و این تحول، از یک سو، بر محور مقاومت ایران در منطقه تأثیر گذاشته و از سوی دیگر، مسیر مقابله حزب الله با فشار تحریم های آمریکا را تغییر داده است.

امروز لبنان در سخت ترین شرایط سیاسی و اقتصادی قرار گرفته و ایجاب می کند تا همه ای جناح های سیاسی در تلاش برای نجات کشور باشند و اجازه ندهند هیچ جهتی از دشواری های کنونی سوء استفاده کند و لبنان را بیشتر از پیش در ژرفای بحران فرو برد. لازم است احزاب و جناح های سیاسی از تبادل اتهامات دست بکشند و از دسیسه های که دولت و ملت لبنان را تهدید می کند، جلوگیری کنند.

پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، بسیاری عقیده داشتند که توطئه ای خارجی، عامل سقوط دولت کمونیستی بوده و گورباچف را متهم به خود فروختگی کردند که نظام سوسیالیستی را به دستور آمریکا تخریب کرده است. اما رابرت گیتس، وزیر پیشین دفاع ایالات متحده در کتاب خاطرات خود، این اتهام را رد کرده و افزوده است که ایالات متحده هرگز نمی توانست موفق به چنین اقدام بزرگی شود که سقوط اتحاد جماهیر شوری را در پی داشته باشد.

در این اواخر، برخی ترامپ را متهم به وابستگی با روسیه می کنند، اما تردیدی نیست که مسکو به هیچ صورتی قادر به انجام کارهای نیست که ترامپ توانسته است آن ها در راستای تضعیف دولت آمریکا انجام دهد.

البته وضعیت دشوار لبنان نیز، ناشی از آشفتگی های داخلی این کشور است و البته هیچ توطئه ای خارجی، جز ناسازگاری های درونی، نمی تواند لبنان را با چنین بحران و چالش بزرگی رو به رو کند.

بیل کلینتون با سر دادن شعار «قضیه اقتصاد است، بی شعور» به کاخ سفید رسید و اما لبنان با شعار‏ «قضیه سیاست است، هوشیار» ‏می تواند از بحران کنونی نجات پیدا کند.



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy