حرکت اجتماعی سیاسی دی ۹۶ در بیش از هشتاد شهر ایران که کلیت نظام استبداد دینی را هدف گرفته بود نمیتوانسته مورد بغض و کین جریان اصلاح طلبی وابسته به نظام و همچنین طرفدارانش در خارج از نظام قرار نگیرد. گروهای اصلاح طلب دینی و حکومتی و همچنین شبه سکولارهای مدافع آنها که بر سر «نیمه دموکراتیک» خواندن استبداد دینی حاکم اتفاق نظر داشتند (و دارند) این جنبش و حرکت اعتراضی را به جریان احمدی نژاد منتسب کرده تا بدینوسیله از بدنامی احمدی نژاد، جنبش مذکور را بی اعتبار سازند. این جریانات پیش از آنکه رفتار سیستماتیک خشونت آمیز در جامعه از سوی حکومت خشونت طلب برایشان مطرح باشد نجات موضع گیری سیاسیشان که همان سیاست اصلاح طلبان حکومتی ست برایشان مهم است. اینها حضور نیروی تازه نفس جنبش گذار از جمهوری اسلامی در دی ۹۶ را رقیب خود پنداشته و از خوشحالی سرکوب آن در پوست خود نمیگنجیدند. و با خیال آسوده در انتظار انتخابات کذایی دیگر مشغول تنظیم پیام به مردم برای شرکت در آن بودند بی آنکه بتوانند تصور آن را داشته باشند که جنبش گذار از جمهوری اسلامی بار دیگر میتواند سر بر آورد و مضحکه انتخابات دیگر را برهم زند. یکی از شعارهای مهم جنبش دی ۹۶ «اصلاح طلب اصول گرا دیگه تمومه ماجرا» بوده. بموازات همین، صحنه سیاسی ایران بالحاظ کیفی وارد عرصه نوین شده بود تا جائیکه حتا یکی دو تا از اصلاح طلبان دینی مجبور شدند بدان اعتراف کرده و بگویند جریان سیاسی سومی وارد میدان شده و نمیتوان آن را در نظر نگرفت. در هر حال، این جنبش با خشونت حکومتی سرکوب شد اما صدایی از اصلاح طلبان دینی و شبه سکولارهای حامی آنها در نیامد. هر چند با سرکوبی و خاموشی جنبش دی ۹۶خیال ورشکستگان سیاسی نامبرده از این بابت آسوده شده بود اما به دلیل همین ورشکستگی نتوانستند بفهمند که نیروی سوم برآمده از این جنبش نمیتوانست به محاق دائمی سکوت فرو رود تا زمانی که شلاق استبداد دینی در ایران جولان میدهد و زهر چشم میگیرد.
به گواه اعتراضات مطالباتی/معیشتی مردم در صنفهای مختلف جامعه از سال ۹۶ تا ۹۸، نیروی سوم گذار از حکومت اسلامی آتش زیر خاکستر بود که با پاشیدن بنزین از سوی نظام گُر گرفت و بلافاصله پس از لحظه هایی چند از آغاز قیام سراسری اصل نظام را نشانه رفت؛ «جمهوری اسلامی نمیخوایم نمیخوایم» شعاری که تکمیل کننده شعار «اصلاح طلب اصول گرا دیگه تمومه ماجرا» در دی ۹۶ بود. اکنون ما در مرحله رویارویی میان استبداد دینی و نیروی گذار از استبداد دینی هستیم. در این رویایی، سپاه پاسداران و تمامی نظامیهای پاسدار استبداد دینی که قدرت مطلقه و ابزار خشونت را در اختیار دارند برای ماندگاری نظام یا همان «حفظ نظام» با تمام قوا و با شدت عمل سرکوبگرانه در حق مردم بی دفاع دست بکار شده و مشغول کُشتار و قلع و قمع مردم بیگناه و به تنگ آمده، هستند. دولت بی «اعتدال» و بی «امید» در «حفظ نظام» دینی شیعی در کنار خامنهای ایستاده بی دلیل نبود وقتی خامنهای مردم معترض به حکومت جهل و خرافهاش را «اشرار» نامید همزمان روحانی گفت اینها «عددی نیستند» و عملاً هر دو دستور برخورد شدید به معترضین را صادر کردند.
اکنون کمیسر حقوق بشر اعلام کرد: «ما عمیقا به نقض قوانین و معیارهای بینالمللی در مورد استفاده از زور، از جمله شلیک مهمات جنگی علیه تظاهرکنندگان در ایران در طول اعتراضات که روز جمعه آغاز شد و تا این هفته ادامه داشته است، نگران هستیم. ما به ویژه نگران استفاده از مهمات جنگی هستیم که باعث مرگ شمار قابل توجهی در سراسر کشور شده است».
دولت بی «اعتدال» و بی «امید» روحانی به وضوع معلوم کرد که در سرکوبی جنبش و اِعمال خشونت در حق مردم در کنار خامنهای و همه آنهایی که به هر قیمت در «حفظ نظام» میکوشند ایستاده است. اما شما که به این دولت رأی دادهاید و اکنون این دولت در کنار خامنهای مشغول خشونت تمام عیار علیه مردم است باید معلوم کنید که در فضای جدید آرایش نیروهای سیاسی در کجا ایستادهاید در کنار این حکومت خشونت طلب از طریق اصلاح طلبان دینی یا در کنار جنبش سراسری ضد حکومتی مردم ایران؟ مردم قربانی خشونت سیستماتیک این نظام دینیاند و این خشونت عریان در این چند روز با شدت تمام و با توافق همه جناحها اِعمال شد و همچنان ادامه دارد. به جنبش سراسری مردم برای گذار از جمهوری اسلامی بپیوندید و به سهم خود در خنثی کردن این خشونتها مساعی کنید و طوری با مردم مورد ظلم و خشونت حکومتی واقع شده سخن نگویید و نصیحت نکنید که گویا آنها هم مشغول خشونتاند. صورت مسئله را عوض نکنید. مردم خشونت نمیخواهند آنها آرامش میخواهند و برای آزاد زیستن تلاش میکنند. مردم در برابر خشونت دولتی که کمیسر حقوق بشر نیز بر آن انگشت گذاشته، از خود دفاع میکنند.
نیکروز اعظمی
[email protected]
وقتی رهبر گفت "تخصص این کار را ندارم"
برخیز ای ایران زمین، ویدا فرهودی