خامنه ای از عظمت کشور و جان فشانی سپاهیانی گفت که جان خود را برای «ایران و ایرانی» فدا کرده اند و کمک آنها برای غزه و فلسطین نیز برای دور کردن تهدید دشمن از «ایران عزیز» و امنیت کشور بوده است.

شاید این سخنرانی یکی از مهمترین و متفاوت ترین خطابه های آیت الله خامنه ای در یک دهه اخیر باشد چرا که در آن هیچ گروه مخالف و موافق داخلی را بر علیه یکدیگر تحریک نکرد و ایران، و نه اسلام نقطه عطف گفته های وی بود.

مطالب بیشتر در سایت ایندپتندنت فارسی

آنچه که به باور من و بعضی کارشناسان باعث حضور گسترده مردم ایران در مراسم تشیع جنازه فرمانده سپاه قدس بود، نه تایید عملکرد این گروه در منطقه و یا تایید رژیم جمهوری اسلامی، بلکه دفع تهدید بالقوه حمله کشورهای خارجی به ایران و اندوه مردم از حمله موشکی به یک ایرانی در کشور خارجی و جریحه دار شدن غرور آنها بود.

ترامپ ایران را تهدید به حمله به مراکز فرهنگی کرده بود و هفته گذشته مردم شب های پُر اضطرابی را از احتمال حمله به کشور در پشت سر گذاشتند که تمامی این عوامل در واکنش آنها به ترور سلیمانی موثر بود.

اگر قاسم سلیمانی در جبهه جنگ در عراق و یا سوریه کشته می شد، شاید واکنش مردم ایران به مرگ وی می توانست با بی تفاوتی مواجه شود اما دلایل متفاوتی در دو هفته گذشته باعث افت و خیزهای فراوانی در رابطه مردم با حکومت و حکومت با مردم و حتی مردم با ایالات متحده آمریکا شد که هر دو کشور را در لحظاتی تاریخی در قبال یکدیگر قرار داد.

آقای ترامپ نیز برای پاسخ به ایران در قبال حملات موشکی انجام شده به پایگاههای هوایی در عراق مکث کرد. گفتگوی مطبوعاتی وی نیز درست یک هفته پیش از این و در روز جمعه گذشته بسیار دقیق و سنجیده و توام با آرامش و خطاب به مردم آمریکا ایراد شد. ترامپ گفت که به دنبال جنگ نیست و همچنان در گفتگو با ایران را باز دانست. آیت الله خامنه ای نیز سخنرانی نسبتا آرام و خطاب به مردم ایران داشت تا بخواهد با ترامپ و یا آمریکا به این وسیله صحبت و حرف از انتقام و یا خشونت بزند. یک تفاوت عمده در این سخنرانی بود که خامنه ای به صراحت گفت: « ما از مذاکره ابایی نداریم. اما نه با آمریکا و نه از موضع ضعف».

جمهوری اسلامی ایران تا زمانی که ترامپ در کاخ سفید باشد و آیت الله خامنه ای در قید حیات، با آمریکا دیگر مذاکره نخواهد کرد، چرا که کینه ترور قاسم سلیمانی برای حاکمان نظام قابل بخشش و چشم پوشی نیست.

خامنه ای اشاره داشت که وی ناجوانمردانه و نه در جبهه جنگ بلکه در قامت یک مهمان و در یک سفر رسمی ترور شده است؛ هشداری به سایر اعضای سپاه در نحوه عملکرد جدید آمریکا در منطقه.

آقای خامنه ای به فراست دریافته امروز ایران و ایرانی بودن، مهمترین عامل پیوند مردم و ایجاد وحدت ملی است و سخنرانی وی عزم او را برای تکیه بر این هدف نشان داد.

نپرداختن به وقایع آبانماه و کشته شدن معترضینی که در اعتراض به گران شدن بنزین به خیابان آمده بودند و هنوز نام و نشان آنها نیز رسما اعلام نشده، تنها یک دلیل و آن پرهیز از ادامه قائله و دشمن تراشی بیشتر برای نظام اسلامی و رویارویی با مردم بود.

از آنجا که سپاه مسئول و عامل اصلی سقوط هواپیمای مسافربری شناخته شده، بخش دیگر سخنان وی متوجه حمایت از آنها و خاطرنشان کردن خدمات این گروه در حفظ امنیت ملی و جانفشانی هایشان برای ایران بود تا از خشم عمومی بر علیه آنها بکاهد.

خامنه ای در این سخنرانی کوشید که آن روز پرشکوه ( تشیع فرمانده سپاه قدس) که وی از آن به عنوان یوم الله یاد کرد را به یاد مردم بیاورد که اینک در پرتو حادثه دلخراش ساقط شدن هواپیمای اوکراینی به فراموشی سپرده شده است. وی با مردم ایران و از ایران و امنیت ملی سخن گفت و بحث انتخابات را پیش کشید، همانگونه که ترامپ با مردم آمریکا سخن گفت و از ترور سلیمانی در جهت اهداف انتخاباتی خود استفاده کرد.

خامنه ای صریحا از صاحبان عزایی که دل هایشان پُر از غم بود اما دشمن را شاد نکردند تشکر کرد و با اصحاب مصیبت ابراز همدردی کرد. اصحاب مصیبت تمامی مردم ایران هستند که این روزها به عزا نشسته اند و وی از آنها خواست که با نشان دادن خشم خود باعث تهدید امنیت ملی و شاد شدن دشمن نشوند. جان کلام وی در این عبارت بود.