ابراهیم حمیدی - الشرق الاوسط
تقابل دمشق و آنکارا در ادلب از زمان تصویب توافقنامه سوچی پیشبینی میشد. اما سؤال در مورد زمان وقوع درگیری و نقش مسکو بود. با متراکم شدن ابرهای بین روسیه و ترکیه در پروندههای دیگر مانند لیبی و اوکراین، آیا دو طرف «پیامها» را در شمال غربی سوریه رد و بدل خواهند کرد؟
آنکارا سعی کرد دمشق را در تابستان گذشته «به چالش بکشاند»، هنگامی که ارتش ترکیه کاروانهای خود را به شمال حماة فرستاد تا از مرکز دیدهبانی خود در مورک محافظت کند. در آن زمان، ارتش روسیه برای جلوگیری از درگیری، میانجیگری خود را فعال کرد: ارتش سوریه به سمت خان شیخون پیش رفت و ارتش ترکیه به «جزیره ایزوله شده» در شمال حماة پیشروی کرد.
نقش روسیه، این بار متفاوت و سرد بود. ارتش ترکیه تلاش خود را برای اعزام کاروانهای سنگین به سراقب در شمال معرة النعمان تکرار کرد. روسیه دخالتی نکرد، اما «گذاشت» تا ارتش سوریه کاروان را بمباران کند و تعدادی از سربازان را بکشد. ارتش ترکیه با یک حمله هوایی از نقاط محل استقرار خود به چندین موضع واکنش نشان داد، حتی از هواپیماهای F-16 از حریم هوایی ترکیه برای هدف قرار دادن مواضع سوریه و کشتن تعدادی سرباز استفاده کرد.
نکته قابل توجه، بیان کردن تشدید نظامی از زبان سخنگویان ارتش مطرح نشد، بلکه از سوی راس هرم بود: رجب طیب اردوغان رئیسجمهور ترکیه گفت که حدود ۲۵ سرباز سوری «دور نگهداشته شدند». کرملین «نگرانی خود از حضور شبه نظامیان» در ادلب را ابراز کرد. مسکو میگوید که آنکارا ارسال کاروان نظامی را از قبل اطلاعرسانی نکردهاست. آنکارا پاسخ داد که به مسکو قبلاً اطلاع دادهاست.
حدود یک ماه پیش، روسای جمهور اردوغان و ولادیمیر پوتین در حال افتتاح یک خط لوله گاز استراتژیک بودند، سخنان گرم در استانبول رد و بدل کردند، آتشبس ادلب را تمدید کردند و خواستار آتشبس در لیبی بودند. در هفتههای گذشته چه اتفاقی افتاد تا دو طرف به مستقیم و غیرمستقیم در ادلب «جنگیدند»؟
1. ناکامی میانجیگیری: مسکو تحت نظارت روسیه میزبان اولین مذاکرات علنی بین سرلشکر علی مملوک رئیس دفتر امنیت ملی سوریه و حقان فیدان مدیر اطلاعات ترکیه بود. هر یک از طرفین جلسه، به آنچه را که میخواستند دست نیافتند، با اینکه رسانههای رسمی آن را جشن گرفتند. دمشق همچنان به دنبال کسب محبت طرفهای درگیر در منطقه و به دنبال «بهترین پیشنهادات» است، در شرایطی که واشینگتن طرفهای منطقه ای رقیب را برای توافق بر روی یک مورد تحت فشار قرار میدهد: اعمال «حداکثر فشار» بر دمشق. در جلسه مملوک-فیدان، هیچ موفقیت و تفاهمی در مورد ادلب و شرق فرات حاصل نشد، جایی که ارتش آمریکا در آن مستقر است و آنکارا تفاهم واضح نظامی با واشینگتن دارد.
2. لیبی: روسای جمهور روسیه و ترکیه در دو طرف مقابل جنگ تجدیدیافته لیبی ایستادهاند. آنکارا از دولت وفاق به ریاست فائز السراج حمایت میکند و آن را با کمک «مزدوران» سوری برای دفاع از طرابلس حمایت میکند. مسکو از ارتش ملی به ریاست ژنرال خلیفه حفتر پشتیبانی میکند و «مزدوران واگنر» را برای حمایت از او و کنترل طرابلس بسیج کردهاست. دو طرف همچنین در آرزوهای دستیابی به ثروت گاز و نفت در دریای مدیترانه رو در روی هم قرار دارند. دو طرف در حومه طرابلس باهم در ستیز هستند و پیمانهای مختلفی در هر دو طرف دریای مدیترانه ایجاد کردند. گزارشها حاکی است که پس از «کنفرانس برلین» که پوتین و اردوغان در آن شرکت کرده بودند و قرار بود آتشبس را برقرار کند، کاروانهای تأمین کننده مهمات، وسایل نقلیه زرهی و پیکارجویان افزایش یافت.
3. اوکراین: اردوغان امروز برای شرکت در همایش «شورای راهبردی» با همتای اوکراینی خود ولدیمیر زلینسکی وارد کی یف شد. براساس بیانیه منتشر شده، دو رئیسجمهور دربارهٔ «وضعیت تاتارهای کریمه و تعمیق مشارکت استراتژیک» بحث خواهند کرد. شکی نیست که این گفتهها خبر خوبی برای پوتین نیست که ماه گذشته سعی در جذب زلینسکی در پاریس را داشتهاست. نکته قابل توجه این بود که پس از آنکه اردوغان «دورنگهداشتن» سربازان سوری را اعلام کرد، در راه کی یف گفت که کشورش «الحاق غیرقانونی کریمه اوکراین توسط روسیه -شش سال پیش- را به رسمیت نمیپذیرد و نخواهد پذیرفت».
از زمانی که ارتش روسیه در اواخر سال ۲۰۱۵ در سوریه مداخله کرده، اردوغان سعی کردهاست با همسایه جدید خود خارج از تاریخ و جاه طلبیها «همزیستی» داشته باشد و پوتین سعی کردهاست از این سرمایهگذاری را برای ایجاد چالشهای جدید برای ناتو، آمریکاییها و اروپاییها بهرهبرداری کند.
بار دیگر، تفاهم پوتین - اردوغان در ادلب در معرض آزمایش جدید است. شکی نیست که سرنوشت وی و امکان دستیابی به توافق جدید با خطوط ارتباطی جدید در شمال سوریه مواردی است که مربوط به پروندههای دوجانبه و استراتژیک دیگری است: در این میان لیبی و اوکراین دو پرونده جدید بین آنها هستند.