ایران وایر - محمد تنگستانی - چهاردهمین «جشنواره تئاتر ایرانی هایدلبرگ» از روز چهارشنبه ۱۶ بهمن ۱۳۹۸، به مدت پنج روز در کشور آلمان شروع به کار میکند.
در این جشنواره مستقل، گروهای نمایشی از کشورهای انگلستان، مجارستان، آلمان، لهستان، فرانسه و ایتالیا شرکت کردهاند.
برگزارکنندگان این رویداد فرهنگی و هنری، چهاردهمین دوره این جشنواره را به جانباختگان اعتراضات آبان ۱۳۹۸ در ایران و مسافران هواپیمای اوکراینی که در اثر اصابت موشک سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سقوط کرد، تقدیم کردهاند.
«شاهرخ مشکین قلم»، هنرمند ایرانی ساکن پاریس، «نواب نیاز»، خواننده ساکن فرانسه و «اروین خاچیکیان»، آهنگساز و خواننده ساکن امریکا در این جشنواره اجرا خواهند داشت.
«خبرنگاری جرم نیست» در حاشیه این جشنواره تئاتر، با تعدادی از هنرمندان شرکت کننده در این رویداد هنری گفتوگو کرده است که روزانه منتشر خواهند شد.
«سپیده شکری»، بازیگر در معرفی خود میگوید: «در ایران به دلیل وجود سانسور، مایل به انجام کار نبودم. نمایش و هنرهای نمایشی را دوست داشتم و دنبال میکردم اما نمیخواستم تن به سانسور بدهم. از سال ۲۰۱۴ از ایران مهاجرت کردم. بعد از مهاجرت، با برخی گروههای دانشجویی و مستقل کانادا همکاری داشتم. پس از آن به فرانسه آمدم و همراه با "حمیدرضا جاودان"، گروه نمایش "هیپوکریت" را شکل دادیم که علاوه بر ساختن چند فیلم کوتاه، نمایش مشترکمان را با عنوان "من هملت هستم، شما؟" در جشنواره هایدلبرگ به روی صحنه میبریم. در آلمان هم با "رضا جعفری"، کارگردان ایرانی ساکن آلمان، در نمایش "خانه شماره ۷" همکاری داشتم. در کل، از این که خود و هنرم را سانسور نمیکنم، خوشحالم و حس خوبی دارم.»
مطالب بیشتر در سایت ایران وایر
هنر متعهد در دهههای گذشته در ایران با سانسور شدید جمهوری اسلامی مواجه و خارج از ایران هم در اغلب مواقع شعارزده بوده و بیشتر به مانیفستهای سیاسی شباهت داشته است. این استدلال تا قبل از عمومیت شبکههای اجتماعی و اهمیت یافتن آنها در زندگی انسان امروز درست بود. اما حالا شبکههای اجتماعی در حوزه فرهنگ و هنر، برای هنرمندان ساکن ایران توانستند سانسور حکومتی را کمرنگ کنند و سبب شدند که هنرمندان در تبعید با جامعه ایران، ارتباطی نزدیکتر پیدا کنند. به نظرتان تئاتر متعهد چه جایگاهی در هنرهای نمایشی ایران و خارج از ایران دارد؟
ـ تمام شکلهای هنری در ایران، پس از انقلاب اسلامی با سانسور مواجه بودهاند. عدم بازنمایی روابط زن و مرد، ممنوعیت ارتباط بدنیِ دو جنس مخالف، حجاب اجباری برای زنان و پوشش اسلامی برای مردان، ممنوعیت استفاده از واژگانی چون «شراب» یا اعضای تناسلی، نمونههای انگشتشماری از این سانسورها به حساب میآیند. اگر منظور از تئاتر متعهد، هنری است که بهشکل مستقیم به نقد اجتماع و سیاست میپردازد، باید بگویم که سیاستهای جمهوری اسلامی در تقابل آشکار با این نوع بیانِ هنری است. به هر شکل، در ایران برخی هنرمندان در تلاش هستند که موانع سانسور را دور بزنند و پیام اجتماعی_سیاسی خود را با زبانی کموبیش استعاری به گوش تماشاگر برسانند. در خارج از ایران این محدودیتها وجود ندارد و هنرمندانی که نگرانی از سفر به ایران نداشته باشند، به راحتی پیام خود را به مخاطب منتقل میکنند.
در ایران، سانسور و ممیزیهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اجازه نمیدهند که هنرمندان هنرهای نمایشی به سمت سوژههای اروتیک بروند. در نتیجه، این بخش از هنرهای نمایشی ایران حذف شده است. تئاتر مستقل خارج از ایران در این حوزه آیا دستآوردهایی داشته است و هنرمندان ایرانی مستقل خارج از ایران آیا به اینگونه موضوعات میپردازند یا به دلیل خودسانسوری و سانسور رایج در فرهنگ ایران، آنها هم به سمت نمایشهای اروتیک نمیتوانند بروند؟
ـ عشق، اروتیسم، روابط جنسی و برهنگی از سوژههایی هستند که مسقیما زیر تیغ سانسور قرار داشته و هستند. علاوه بر آن، محدودیتهای مذهبی، خانوادگی و اجتماعی، هنرمند را به سوی خودسانسوری هدایت میکند. در خصوص هنرِ داخل ایران، اول باید موانع سانسورِ حکومتی بهطور کامل حذف شوند تا بعد این امکان فراهم شود که به بررسی خودسانسوری برسیم. سانسورهای حکومت مانع هر شروعی برای هنر و هنرمند است. اما برخی از هنرمندان خارج از ایران، در حوزههای مختلف هنری مانند نقاشی، سینما و تئاتر توانستهاند با نشان دادن اروتیسم در آثارشان، خودسانسوری را کنار بزنند. البته نباید فراموش کنیم که نمایش برهنگی روی صحنه چندان برای هنرمندان ایرانی آسان نیست.
جمهوری اسلامی در چند دهه گذشته جشنواره حکومتی و ایدئولوژیک «فجر» را برپا کرده است. هدف برگزارکنندگان این جشنواره از ابتدای شکلگیری آن، این بوده است که جشنوارهای بینالمللی برای جهان اسلام داشته باشند و آن را با رویدادهای جهانی مانند «کن»، «اسکار»، «نوبل» و... مقایسه کنند. میخواستند با این جشنواره، تفکرات سیاسی جمهوری اسلامی در ژانر هنر را به جهان صادر کنند که باوجود بودجههای میلیاردی، تاکنون به دلیل اعمال سانسور، موفق نشدهاند. گمان میکنید برپایی اینگونه جشنوارههای مستقل، جشنوارههای خارج از کشور میتوانند نماینده هنرهای نمایشی ایرانیان در جشنوارههای بینالمللی باشند و بهموازات کارهای نمایشی که از ایران برای اجرا در جشنوارهها و فستیوالهای بینالمللی شرکت میکنند، حضور یابند؟
ـ هنر و جشنوارههای هنری برای تمامی حکومتها عاملی حیاتی و تبلیغاتی است. بنابراین، یک نظام تمامیتخواه مانند جمهوری اسلامی، تلاش میکند از طریق جشنوارههای داخلی، مخاطبِ خارجی جذب کند. هر سال با شرکت در جشنوارههای خارجی، نمایندگانی از سینما و تئاتر جمهوری اسلامی معرفی میشوند. شرکت هنرمندان در فستیوالهای بینالمللی علاوه بر تامین نیازهای مالی، مستلزم داشتن هویتِ مرزی است؛ به این معنا که هنرمند نماینده یک کشور است. برای هنرمندانی که از همکاری با جمهوری اسلامی سرباز زدهاند، معرفی شدن با نام این رژیم ناممکن است و منطقا نمیتوانند در کنار گروههای ایرانی در جشنوارههای خارجی و به اسم ایران شرکت کنند. این اتفاق خودش سد بزرگی برای نمایش مستقل ایرانی خارج از کشور است.
آیا حسن روحانی به زبان انگلیسی مسلط است؟