زهرا منصوری، انصاف نیوز: محمد هاشمی میگوید حذف جایگاه ریاست جمهوری بعید است و فعلا برای این نتیجهگیریها زود است، حتی اگر بخواهند نظام پارلمانی ایجاد کنند، باید احزاب قوی در کشور وجود داشته باشند. از سوی دیگر اکبر ترکان میگوید من دربارهی حذف جایگاه ریاست جمهوری چیزی نشنیدم، اما حتی مجلس هم نمیتواند قانون اساسی را تغییر دهد زیرا تغییرات هم ترتیباتی دارد. صادق زیباکلام اما نظر متفاوتی دارد و میگوید تندروها به دنبال حذف جمهوریت هستند و بدشان نمیآید جایگاه ریاست جمهوری حذف شود و میخواهند مجلس مطیع و فرمانبدار نخست وزیری را انتخاب کند.
اما بهانهای اینکه هر از گاهی موضوع مطرح میشود چیست؟ برای نخستینبار رهبری در سال ۹۰ در سفر به کرمانشاه در جمع دانشگاهیان از این که تغییر نظام ریاستی به پارلمانی هم امکان پذیر است سخن گفته بود: «امروز نظام ما نظام ریاستی است؛ یعنی مردم با رأی مستقیم خودشان رییس جهمور را انتخاب میکنند؛ تا الان هم شیوهی بسیار خوب و تجربهشدهای است. اگر یک روزی در آیندههای دور یا نزدیک - که احتمالاً در آیندههای نزدیک، چنین چیزی پیش نمیآید - احساس بشود که به جای نظام ریاستی مثلاً نظام پارلمانی مطلوب است - مثل اینکه در بعضی از کشورهای دنیا معمول است - هیچ اشکالی ندارد؛ نظام جمهوری اسلامی میتواند این خط هندسی را به این خط دیگر هندسی تبدیل کند؛ تفاوتی نمیکند. و از این قبیل. البته همین تغییر هم باید متکی به اصول باشد. همین نگاه دوباره و نوسازی و بازسازی هم بایستی ناظر به اصول باشد؛ برگرفته و برخاستهی از اصول اسلامی باشد. مثلاً فرض بفرمایید شایستهسالاری. احساس بشود که شایستهسالاری، به این شکل، بهتر تحقق پیدا میکند؛ یا عدالت، به این شکل، بهتر تحقق پیدا میکند.»
با توجه به روند رد صلاحیتها از سوی شورای نگهبان و قوت گرفتن احتمال تشکیل مجلسی یک دست، برخی از تحلیلها به موضوع اصلاح قانون اساسی در مجلس پیش رو و حتی تغییر فرم ساختار اداری کشور از ریاست جمهوری به نخست وزیری هستند. امکان تغییر قانون اساسی از سوی مجلس به چه میزان است؟ آیا امکان حذف جایگاه ریاست جمهوری وجود دارد؟ این مساله در صورتی که تحقق پیدا کند، چه عواقبی میتواند به دنبال داشته باشد؟
در اینباره با محمد هاشمی، سیاستمدار و مدیر عامل سابق صدا و سیما، اکبر ترکان مشاور پیشین حسن روحانی و صادق زیباکلام استاد دانشگاه تهران گفتوگویی کردیم که در پی میآید:
بعید است!
محمد هاشمی سیاستمدار و مدیرعامل سابق صدا و سیما با بیان اینکه بعید میدانم جایگاه ریاست جمهوری حذف شود، گفت: «زیرا اگر بخواهند نظام را پارلمانی کنند تا فقط نخست وزیر باشد، و رییس جمهور را حذف کنند، باید احزاب قوی در کشور وجود داشته باشند.»
محمد هاشمی در گفتوگو با انصاف نیوز میگوید: «اصولا نظام پارلمانی مبتنی بر احزاب قوی است، یعنی حزبی که بتواند کشور را اداره کند، در همهی دنیا هر جایی که نظام پارلمانی است، در آن کشور دو سه تا حزب قوی وجود دارد، آن احزاب هستند که ادارهی کشور را بر عهده میگیرند و با یکدیگر رقابت هم دارند.
اما ساختار سیاسی و نظام ما این اجازه را نمیدهد که احزاب کشور را اداره کنند، اولا در ایران حزب قویای وجود ندارد و دوم اینکه ساختار سیاسی موجود به ما این اجازه را نمیدهد. این پرسش پیش میآید الان با کدام حزب ساختار سیاسی را تغییر دهیم؟ مسائل اینگونه مطرح میشود، به نظر من این مساله بعید است و الان نمیتوان پیش بینی کرد زیرا خیلی زود است.»
او با اشاره به اینکه مجلس آینده کاملا یک دست نخواهد شد، گفت: «بعید میدانم مجلس یک دست شود، در دوران تایید صلاحیتها گزارشهایی میدادند که تکلیف ۱۶۰ تا از کرسیها مشخص است اما بعید میدانم با وضعیتی که اکنون در جریان است، خیلی هم مجلس یک دستی به آن معنا داشته باشیم باید نتیجهی انتخابات را دید.
بالاخره خود اصولگرایان هم به آن معنا یک دست نیستند، در تهران سه تا لیست دادند و نتوانستند یک لیست بدهند. این به این معنا است که از نظر سلیقه و دیدگاههای سیاسی متفاوت هستند، اگرچه عنوان آنها اصولگرا است اما اصولگراها هم به آن معنا یک دست نیستند و یک هدف ندارند.»
مجلس نمیتواند قانون اساسی را تغییر دهد
اکبر ترکان مشاور پیشین حسن روحانی در گفتوگو با انصاف نیوز میگوید: «من دربارهی اینکه جایگاه ریاست جمهوری حذف شود، چیزی نشنیده و ندیدهام. اینها را چه کسی میگوید؟ مجلس نمیتواند قانون اساسی را تغییر دهد و در اختیار مجلس نیست. برای اصلاحات قانونی اساسی در خود قانون اساسی ترتیباتی دیده شده است، اما این موضوع در حد مجلس شورای اسلامی نیست.
نظامات ادارهی کشور یا باید بر محوریت ریاست جمهوری باشد، که به آن نظام ریاستی میگویند یا باید براساس نظام پارلمانی باشد که با محوریت پارلمان است. در ده سال اول سیستم کشور پارلمانی بود، یعنی رییس جمهور و نخست وزیر داشتیم و وزرا با تایید مجلس و در مقابل مجلس مسوول بودند،
در سیستم ریاستی وزرا در مقابل رییس جمهور مسوول هستند و رییس جمهور برای کابینه به صورت یکپارچه از مجلس رای اعتماد میگیرد، به همین خاطر در سیستم ریاستی میگویند اگر نصف کابینه تغییر کرد باید دوباره کابینه رای اعتماد بگیرد. در اصلاح قانون اساسی سال ۵۸ یک چیزی تحت عنوان نیمه ریاستی و نیمه پارلمانی تشکیل دادیم. یعنی در اصل ۱۳۷ نوشتیم وزرا در مقابل مجلس و رییس جمهور مسوول هستند. این نه ریاستی و نه پارلمانی است. البته یک روزی این مساله باید درست شود. زیرا بالاخره نظام ما باید ریاستی و یا پارلمانی باشد، اشکال مجلس فعلی این است، وزرا ضمن اینکه عضو کابینه هستند با مجلسیها یک سری لابی انجام میدهند. چون مجلس میتواند آنها را استیضاح کند بنابراین یک پارچگی کامل در دولت اتفاق نمیافتد. برخی از وزرای دولت با مجلسیها میبندند. در همین دولت هم شاهد بودیم، مثلا یک لایحهای را آقای روحانی میخواست تصویب شود، اما وزیر او با مجلسیها لابی میکرد تا تصویب نشود.
در اصلاح قانون اساسی کار نصف و نیمهای را انجام دادیم باید تصمیم خود را بگیریم و اگر میخواهیم پارلمانی یا ریاستی باشیم مطابق مدلهای که در دنیا وجود دارند، باید عمل کرد. این شکل فعلی اشکال دارد، حالا اینکه چطوری باید اصلاح شود در صلاحیت مجلس شورای اسلامی نیست، اصلاح قانون اساسی یک ترتیباتی دارد که در خود قانون اساسی نوشته شده و باید مطابق آن عمل کرد.
بدشان نمیآید ریاست جمهوری برچیده شود
صادق زیباکلام به انصاف نیوز میگوید: «کسانی هستند میخواهند جمهوریت را از بین ببرند. اصولگرایان تندرو، جبهه پایداریها و طرفداران آقای احمدی نژاد پیروز انتخابات مجلس یازدهم خواهند بود. مجلس یازدهم عملا تحت اراده و نفوذ تندروها است و نکتهی بعدی این است که کم نیستند کسانی که اساسا با مسالهی جمهوریت و اینکه هر چهار سال یکبار مردم جمع شوند، رییس جمهور انتخاب کنند، مشکلانی دارند، کلا میخواهند این را از بین ببرند.
دلیل آن هم واضح است، تقریبا تمام رییس جمهورها به نوعی مشکل پیدا کردند و به این نقطه رسیدهاند که بگویند دست ما بسته و اختیارات محدود است. قانون اساسی همهی قدرت را به بخش انتصابی داده و یک مقداری هم بخش انتصابی به واسطه ضعف و عقب نشینی بخشهای انتخابی برای خود قدرت قائل شده است. جایگاه ریاست جمهوری قدرت، نفوذ و اختیاراتی ندارد اما همین را هم اقتدارگرایان برنمیتابند و میخواهند که همین مقدار بسیار بسیار ناچیزی هم که رییس جمهور دارد، در واقع وجود نداشته باشد.
اساسا بدشان نمیآید ریاست جمهوری برچیده شود و به جای آن نخست وزیر رییس قوه مجریه شود. یعنی نخست وزیری که آنها انتخاب میکنند. همه میدانیم که مجالس ایران ظرف بیست و سی سال گذشته بله قربان گو و مطیع بودند، هیچ اختیاری از خود نداشتند. همین مجلس دهم علی رغم اینکه اصلاح طلبان و فراکسیون امید بیش از یک صد نماینده در آن داشتند. اگر همین مجلس قرار میشد در سال ۹۶ نخست وزیر انتخاب کند، بین آقای رییسی و روحانی، صد درصد آقای رییسی را انتخاب میکرد.
مجالس دیگر اگر قرار بود که نخست وزیر انتخاب کنند، غیر از این بود که یک چهره مطیع و گوش به فرمان اصولگرا به عنوان نخست وزیر انتخاب میکردند؟ عملا جریانات تندرو و اقتدارگرا خیلی دوست دارند، این مختصر رای مردم که باقی مانده را هم جمع کنند و تعطیل شود. عملا مجالس مطیع و فرمانبردار بیاید و نخست وزیری را انتخاب کنند.
اگر ریاست جمهوری را که با رای مستقیم مردم انتخاب میشود، را از میان بردارند، برای انتخاب رییس قوه مجریه فقط مجلس است که نخست وزیر را انتخاب میکند. این چیزی است که اقتدارگرایان به دنبال آن هستند و امیدوار هستند در مجلس یازدهم که تندروها در آن نفوذ زیادی خواهند داشت، به آن دست پیدا کنند. پس بعید نیست تلاش کنند و ریاست جمهوری را حذف کنند.»
صادق زیباکلام دربارهی اصلاح قانون اساسی از سوی تندورهای مجلس میگوید: « مجلس آینده بیشتر به سمت اقتدار گرایی میرود و آن بخشی که به رای دادن مردم و انتخابات مربوط میشود را محدود میکند، حتی اگر حذف هم نکنند اما بسیار محدود میکنند. مثلا انتخابات شوراها را به زیر نظر شورای نگهبان میبرند تا عملا به چیزی شبیه مجلس تبدیل کند. تجربه بشری نشان میدهد هر قدر نظامها به سمت مردم سالاری حرکت کنند. هر چقدر دموکراسی، آزادی و مردم سالاری در نظامها بیشتر بود، آن نظامها از نظر سیاسی و پیشرفت و ترقی موفقتر خواهند بود.
هر چقدر نظامها بیشتر اسیر اقتداگرایی بودند، ترقی پیدا نکردند، میتوان در این زمینه به کشورهای دیگر نگاه کرد. کشورهایی که نظامهای با این روحیه در آنها حاکم هستند، پیشرفت و ترقیشان اصلا با کشورهایی دموکراتیک قابل مقایسه نیست.
انفجار مهیب در پایگاه پنجم شکاری امیدیه