Friday, Feb 21, 2020

صفحه نخست » کشف نفوذ دژمن در آکادمی بی بصیرت نوبل، مهران رفیعی

Mehran_Rafiei_2.jpgهدف از نوشتن و انتشار این مقاله شورانگیز، در این برهه حساس از تاریخ که اشتیاقی به شرکت در انتخابات فقاهتی وجود ندارد، زیر و زبر کردن حال جامعه خشمگین و غمگین است. قصدم این است که شور و حالی بوجود آورم تا حماسه دیگری رقم بخورد بطوریکه در شامگاه جمعه، تعداد آرای شمرده و تایید شده بیش از جمعیت مسلمانان جهان بشود. با این ترفند روز دوم اسفندماه بلافاصله و بدون دخالت دست به یوم الله مبدل شده و روز دوم خردادماه بطور اتوماتیک از لیست ایام الله خارج می شود.

توضیح غیر واضحات:

1- منبع این اطلاعات مهم و دست اول هم همان سه فرد نفوذی و مرموزی هستند که قبلا با خبرگزاری رویترز تماس گرفته و آمار کشته شدگان اعتراضات آبان ماه را درز داده بودند. یعنی همان کسانی که کاسه و کوزه حضرت آقا را یواشکی بهم ریختند، افرادی از حلقه خودی های بیت مقام عظما. بنظر می رسد که این منابع ثلاثه قصد دارند که اطلاعات بیشتری را بصورت گام به گام فاش کنند. گویا قرار است در هر گام، یک رسانه ای را بصورت کاملا الابختکی انتخاب کنند. می گویند این تنوع و کثرت کانال ها دو علت دارد: اولا شک و تردید ها در مورد صحت مطالبِ افشا شده کمتر می شود و دوما فحش های کمتری نصیب رویترزِ مادر مرده می گردد.

2- علیرغم اطمینانی که به صداقت این مثلثِ افشاگر داشتم، لازم دیدم که قبل از افشا کردن این قسمت از اطلاعات محرمانه، تحقیق بیشتری انجام دهم. در راستای اجرای این پژوهش علمی و مدرن، با سه تن از فقهایِ فوقِ سنگین حوزه تماس گرفتم، البته از طریق دفتر های محترم شان. از آقایان علما عاجزانه تقاضا کردم که در اسرع وقت و خارج از نوبت، سرکتاب های خود را باز کرده و در مورد نیت من استخاره بفرمایند. اتفاقا پیش شرط هر سه دفتر محترم دقیقا مشابه بودند: پرداختن کلیه وجوهات شرعی معوقه، البته به دلار آمریکای جهانخوار برای بندگانی که در بلاد کفر زندگی می کنند. خوشبختانه این مشکل مالی هم با کمک سریع دولت های فاسد غربی و حکومت های دست نشانده شان در منطقه حل شد. پس از دریافت آن دُلارات آسمانی، هرسه بزرگوار بدون پرسش در مورد موضوع نیت این حقیر، دست به عملیات پیچیده محاسباتی و فوق تخصصی زده و نهایتا امر فرمودند که تاخیر در انجام نیت جایز نیست. تاکید کردند که هرگونه تاخیر در انجام نیت به بیضه اسلام آسیب جدی می زند.

3- "کمیته نام گذاری حرکات و احولات مقام معظم رهبری" یکی از صدها نهاد، مجمع، شورا، کمیته و قرارگاه پیدا و پنهانی است که زیر نظر ولی فقیه اداره می شود. مدیریت این بنگاه عریض و طویل بر عهده جمعی از علمای باستانی حوزه است که آنها هم توسط مقام رهبری برای مدت نامشخصی منصوب می شوند. کلیه هزینه های این نهاد عظیم الجثه از طریق امدادهای غیبی تامین می شود و دیناری از وجوهات بیت المال و یا از محل فروش نفت و گاز به صندوق آن سرازیر نمی گردد.

4- خانم سیمین نجفی که نقش حساسی را در این توطئه دشمن بازی می کند هیچگونه نسبت خویشاوندی یا شغلی با آن شیرین نجفی و روح الله زم ندارد.

***

موضوع افشاگری مربوط به زمانی است که رهبر فرزانه در مقابل دوربین های تلویزیون با صلابت همیشگی اعلام کردند که در زمینه اقتصاد نفتی چیزی سرشان نمی شود. به محض انتشار این خبر، یعنی اقراربه جهالت از طرف نمایندهِ ویژهِ خداوند، تمام ستون های بیت به لرزه در آمدند، درست مثل منارجنبان اصفهان، البته با شدت و مدت بیشتر. در زمان کوتاهی همه نزدیکان آقا، از بصیران ششدانگ گرفته تا بی بصیرتان اصلاحاتی، انگشت به دهان شدند. عادل السلطنه در گوش سرداربغل دستی خود زمزمه کرد: "بنظرم نطفه نرمش قهرمانانه ی دیگری داره بسته می شه". سردارِ غول پیکر هم با خوشحالی سرش را تکان داد و دعایی زیر لب خواند و گفت: "واقعا که این یک معجزه است آقای دکتر! کدام موجود زمینی را سراغ دارید که در هشتاد سالگی قدرت چنین مانوری را داشته باشه؟ آن هم پس از عمل جراحی پروستات!"

عادل السطنه که مشغول شمردن دانه های تسبیح عقیقش بود با رضایت بصیرانه ای گفت: "لابد رادیوهای بیگانه ادعا می کنن که جناب پوتین به حضرت آقا علاوه بر آن قران کذایی، چند تا قوطی قرص وایاگرای روسی هم هدیه داده بوده".

وقتی یکی دو دقیقه دیرتر، حضرت آقا همین مطلب را چند بار دیگر تکرار کردند تا مومیایی های محفل خفتگان هم متوجه بشوند، حیرت خلق الله چند برابر شد. اما در آن برهه حساس از زمان، کسی نفهمید که رهبر فرزانه با آن اقرارِ ساختگی چه پولیتیکی زده و چه توطئه خطرناکی را خنثی کرده است. خدای عز و جل را صدهزار بار شکر که این رهبر فرزانه را به ما عنایت کرده است. به عنوان مثال و تا همین جای کار، تعداد مشت های محکمی که رهبرمعظم بردهان استکبار جهانی کوبیده بیشتر از کل ضربات مشت محمدعلی کلی به دک و پوزهمه رقیبانش بوده است.

در همین گیر و دار، روزی نامه نویس های دو جناح حکومتی این بمب خبری را مصادره به مطلوب کرده و شروع به ماهی گرفتن از این آب گل آلود شدند، که البته پس از این افشاگری باعث روسیاهی همه شان خواهد شد.

برخی از ذوب شدگانِ نیم بند تصور کردند که مقام رهبری دچار "لغزش قهرمانانه" شده است، چون بالاخره هر بشری جایزالخطا ست. این گروه داستان عصبانی شدن رهبری از دست رفسنجانی و خطای لفظی آقا را مثال می زدند. همه شان به یاد داشتند که در آن روز حضرت آقا از حاج اکبر خواسته بودند که سریعا به بیت بیاید و رفسنجانی عذر آورده بود که فرصت ندارد. شیخ گفته بود که برای شیرجه زدن و زیر آبی رفتن لازم بود که به استخر برود. حضرت آقا هم گوشی تلفن را پرتاب کرده و فرموده بودند: "الهی شنای آخرت باشه ای بی بصیرت!". همین طوری شد که چند تا از بچه های با غیرت به استخر رفتند و آرزوی آقا را اجرایی کردند. البته بعدا مقام رهبری گفته بودند که منظورشان حکم حکومتی نبوده و سرِ یارغارش را الکی زیر آب کرده اند.

از آن طرف عده ای از خودی هایِ مشکوک الحال به فشار تحریم ها اشاره می کردند و می گفتند که مقام رهبری زیر بار فشار ها زاییده است و اصطلاح "زایش قهرمانانه" را خلق کردند. جماعتی از فرصت طلبان حزب بادی هم اصطلاح دیگری را بکار بردند "چرخش قهرمانانه". ادعای این گروه این بود که همگان می دانند که نماینده خدا همه چیز سرش می شود، پس اگر مقام رهبری چند بار گفته است که از موضوعی اطلاع کافی ندارد پس معلوم می شود که خداوند به ماموریت نمایندگی وی خاتمه داده و بنابراین در موقعیت آقا چرخشی بوجود آمده است. دشمنان انقلاب هم که از لغو شدن نمایندگی حضرت آقا و عصبانیت وی خوشحال شده بودند شروع به نوشتن در مورد "سوزش قهرمانانه" در رسانه های خود پرداختند.

اما ذوب شدگان واقعی مطمئن بودند که حضرت آقا بحرالعلوم است و حدس می زدند که کاسه ای زیر نیم کاسه باشد. آنها شاهد بودند که مقام عظما چگونه نوع سوخت و زاویه پرتاب موشک، اجزای سانتریفیوژها و عمق استراتژیک را در یک چشم بهم زدن با چرتکه محاسبه می کنند. آنها شکی نداشتند که در زمینه اقتصاد نفتی هم، مقام رهبری بیشتر از هر راننده تانکر سوخت رسان مقاله علمی نوشته و منتشر کرده است.

اما حقیقت چیز دیگری بود. چند ماهی بود که آقا مجتبی صحبت از شایستگی پدرش برای دریافت جایزه نوبل در رشته اقتصاد می کرد. او ادعا می کرد به دلیل آنکه حضرت آقا ریال ایران را همرنگ طلا کرده پس مستحق دریافت جایزه نوبل می باشد. هفته قبل از گران شدن ناگهانی بنزین، آقا مجتبی دستور داده بود که بتدریج تدارکات سفر ایشان و ابوی به اروپا فراهم شود تا در مراسم دریافت جایزه نوبل شرکت کنند. بالاخره وقتی که اصرار و هیجان آقا مجتبی به اوج رسید، حضرت آقا دستور دادند که سربازان گمنام امام زمان رفت و آمدهای او را زیر نظر بگیرند و تماس هایش را شنود کنند.

البته چند سالی بود که رهبر فرزانه در مورد هدف و عملکرد اکثریت موسسات بین المللی که در زمینه های فرهنگی، علمی، محیط زیستی و حقوق بشری فعالیت می کردند هشدار داده بودند ولی کسی فرمایشات ایشان را جدی نگرفته بود. وقتی که جایزه صلح نوبل را به خانم شیرین عبادی هدیه کردند، شک مقام فرزانه تبدیل به یقین شد و گروهی را مسئول رصد کردن کلیه اقدامات این سازمان و کارکنانش فرمودند.

در اجرای منویات ملوکانه مقام رهبری، ماموران سایبری امام زمان عملیات پیچیده اطلاعاتی خود را شروع کردند و تورهای شان را در اطراف آقا مجتبی پهن کردند. بالاخره در یکی از عملیات پیچیده شبانه سرنخی پیدا شد. اما لازم بود که تورهای جدیدتری بافته شوند چون پس از گیر افتادن روح الله زم، دشمن عوامل ظریف تری را به خدمت گرفته بود که براحتی از سوراخ تورهای اطلاعاتی قدیمی عبور می کردند. سرانجام ماموران سایبری متوجه تماس های تصویری آقا مجتبی با جاسوسه طنازی شدند به اسم سیمین نجفی. زمان این تماس ها معمولا پس از نیمه شب بود که صدای استریوفونیک خر و پف ها در بیت طنین افکن می شد. سیمین خانم گفته بود که یک میلیون یورو را از آکادمی نوبل گرفته ولی به علت تحریم ها نمی تواند آن را حواله کند و لازم است که او و ابوی به اروپا بروند. در روزهای اول باور کردن این ماجرا برای حضرت آقا آسان نبود و ماموران برای اثبات کشف خود و قانع کردن مقام رهبری فیلمی از این مراودات شبانه را نشان دادند. در این ویدیوی چند دقیقه ای تختخوابی دیده می شد که سطح آن را با بسته های هزار یورویی پوشانده بودند و سیمین خانم بیکینی پوش روی آن اسکناس ها در ضمن برنزه کردن پوست، مشغول مناظره عمیقی با آقا مجتبی بود.

با دیدن این فیلم حضرت آقا فرمودند: "حالا فهمیدید که این به اصطلاح آکادمی نوبل هم مرکز فساد است؟ هزار بار گفته بودم که دژمن به همه ی جاهای ما نفوذ کرده است. توطئه کرده بودند که با دادن یک جایزه نوبل به من، آبروی نظام را ببرند. کوره خوانده اند. این نادان ها می خواهند مرا همردیف نلسون ماندلا و بارک اوباما کنند. خودم نقشه شان را بر باد می دهم."

و بدین ترتیب بود که قبل از آنکه خبر اعطای جایزه نوبل در رشته اقتصاد به مقام رهبری رسانه ای شود ایشان پیش دستی کرده و بطور علنی اظهار کردند که از اقتصاد چیزی نمی دانند و به ناگاه مشت محکم دیگری بر دهان دژمن کوبیدند.

بدنبال کشف و خنثی شدن این نقشه خبیثانه، کمیته نامگذاری تشکیل جلسه داده و پس از مشورت های طولانی عنوان "ترکش قهرمانانه" را برای این حرکت چابکانه مقام رهبری انتخاب کردند. استدلال آن ها این است که ترکش این ژست قهرمانانه مقام رهبری، دژمن را برای مدتها زمینگیر خواهد کرد.

در ضمن چند هفته ای است که کسی آقا مجتبی را ندیده است و بازار پچ پچ ها و شایعات در حال گرم شدن است.



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy