چرا واکنش حکومت ایران نسبت به فجایع سال ۱۳۹۸ با فاجعه چرنوبیل و رفتار مسوولان اتحاد جماهیر شوری در آن زمان مقایسه میشود؟ این گزارش به این پرسش پاسخ داده است.
فرامرز داور - ایران وایر
دو انفجار مهیب شنبه ششم اردیبهشت ۱۳۶۵ در راکتور اتمی چرنوبیل اوکراین از جمهوریهای اتحاد جماهیر شوروی رخ داد که مواد رادیواکتیوی برابر با صد بمب اتمی آزاد کرد و ابرهای آلوده مواد اتمی را در مناطق مختلف جهان پخش کرد.
مقامهای اتحاد جماهیر شوروی مجبور به خارج کردن سکنه از منطقه شدند اما همزمان بهسرعت دستبهکار شدند تا با پاکسازی شواهد، اطلاعات فاجعه تا حد کامل پنهان بماند. این وضع باعث گسترش شایعات باورنکردنی در شوروی شده بود. تصور مردم منطقه از فاجعه انفجارهای داخلی در راکتورها، حمله اتمی آمریکا بود.
روایت است که تلاش ماموران امنیتی شوروی برای عادی جلوه دادن وضعیت تا آنجاها پیش رفته بود که بهطور مثال در یکی از روستاهای خالی از سکنه نزدیک به راکتور منفجرشده، مقدمات برگزاری یک جشن عروسی را فراهم کردند که افکار عمومی کتمان حقیقت را باور کند.
👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر
رهبران شوروی و مقامهای امنیتی برای عادی جلوه دادن شرایط غیرعادی تلاش زیادی کردند و در این کار تا بهمن ۱۳۶۶ موفق بودند اما از این زمان به بعد افشای قطرهچکانی اطلاعات و روشن شدن آهسته واقعیت رخداده، باعث از دست رفتن اعتماد عمومی به رهبران و نظام حاکم در مسکو و زمینهساز سقوط اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی شد.
این واقعه باعث آگاهی عمومی خصوصا مردم جمهوری اوکراین از ماهیت حکومت شوروی شده بود که به همهپرسی یا رفراندوم استقلال از شوروی در دهم آذر ۱۳۷۰ منجر شد. کمتر از شش سال پس از واقعه انفجار چرنوبیل مردم اوکراین به استقلال از جماهیر شوروی رای دادند که به تعبیر «سِرهی پلوخی»، نویسنده کتاب «چرنوبیل تاریخ یک تراژدی» تیر خلاص به اتحاد جماهیر شوروی در حال احتضار بود.
اتحاد جماهیر شوروی فقط ۲۵ روز پس از رفراندوم استقلال اوکراین از هم گسیخت و فروپاشید. «میخائیل گورباچف»، آخرین رهبر شوروی بعدها گفت: «حادثه چرنوبیل و دروغگویی و کتمان آن از سوی حکومت از دلايل اصلی فروپاشی اتحاد شوروی بود.»
در ایران کتمان حقیقت، وارونه جلوه دادن واقعیت و دستکاری تاریخ، بخشی از سیاست تبلیغی نظام جمهوری اسلامی طی چهلویک سال گذشته بوده است. از زمان روی کار آمدن جمهوری اسلامی تاکنون نمونههای فراوانی وجود دارد که مستندات پنهانکاریهای جمهوری اسلامی است.
بهطور مثال در اردیبهشت سال ۱۳۶۶ وقتی نیروهای سپاه به نفتکش شوروی در خلیجفارس حمله کردند «اکبر هاشمی رفسنجانی»، جانشین فرمانده کل قوا به وزیر خارجه میگوید موضوع را تکذیب کند اما دو روز بعد در خاطرات بیستم اردیبهشت مینویسد: «شب جلسه سران قوا در دفتر من بود. درباره حمله به کشتی شوروی بحث شد. بااینکه بدون دستور بوده و دلیل بینظمی است، اثرات آن تاکنون مثبت بوده است.»
سیاست کتمان حقیقت و دستکاری واقعیت در دنیای امروز، در عصر رسانههای اجتماعی قابلیت خود را به میزان قابلتوجهی ازدستداده و دیگر مدتی است که همچون دهههای اول تاسیس حکومت جمهوری اسلامی قابلاعمال نیست.
فقط در صد روز گذشته، آمار کشتهشدگان اعتراضات آبان ۱۳۹۸ که رقم آن به صدها نفر میرسد هنوز از سوی حکومت اعلامنشده و نهادهای مختلف اعلام آن را به یکدیگر واگذار میکنند. کوتاهمدتی پس از سرکوب خونین معترضان به گرانی بنزین، تلاش سهروزه نظام برای پنهان نگهداشتن شلیک موشک از سوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به هواپیمای مسافربری بر فراز تهران و کشته شدن ۱۷۶ مسافر غیرنظامی جامعه ایران و عدهای از مقامهای رسمی دنیا را در حیرت فرو برد.
به فاصله کوتاهی پسازاین، درحالیکه مقامهای رسمی منکر ورود ویروس کرونا به ایران میشدند، ناگهان اعلام شد که دو نفر در قم به دلیل ابتلا به ویروس کشته شدهاند و بیماری در کل ایران پخششده و حتی با مسافران ایرانی به کشورهای دیگر رفته است.
در چنین وضعیت هولناکی از عملیات فریب و پنهانکاری، شماری از ایرانیان وقایع اخیر را همچون پیامد فاجعه چرنوبیل میدانند که به فاصله کمی از وقوع به سقوط اتحاد جماهیر شوروی انجامید.
انتخابات جنجالی ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ آغاز تزلزل باور عمومی نسبت به حکومت بود حالا ده سال پس از انتخابات جنجالی فارغ از اینکه نظام حاکم بر ایران با چه آیندهای در کوتاهمدت مواجه شود وقایع کمسابقه سال ۱۳۹۸ نظام جمهوری اسلامی را در نظر گروهی از مردم تداعیگر شوروی در سالهای پایانی حیاتش کرده که پس از فاجعه چرنوبیل دیری نپایید و فروپاشید.