با شاد باش به هم میهنان با شرف و وجدان هایِ بیدار، که آگاهانه در بی آبرو کردنِ رژیم ضد ایرانی فقاهتی، گام برداشتند و با عدم حضور در خیمه شب بازیِ رأی گیری، نشان دادند که رژیم پایگاه مردمی ندارد. این هم میهنان باعث افتخار و سربلندی هر ایرانی میهن دوست هستند. زنده و پاینده باشید.
فاجعه ی رأی گیری
یک حساب سرانگشتی یا بقول معروف: دو دو تا چهار تا، در رأی گیری هایِ سه دهه ی گذشته رژیم، نمایانگر آنستکه بطور متوسط، دو سومِ اشخاص واجد شرایط در رأی گیری ها، شرکت می کرده اند. ولی اینبار، این تعداد 50 در صد کاهش پیدا کرد؛ یعنی "تنها" یک سوم واجد شرایط ها، در رأی گیری شرکت داشتند. تازه، این تعداد پس از تمام دوز و کلک ها و تقلب هایِ رژیم می باشد. یعنی تعداد شرکت کننده از یک سوم هم کمتر است!
وحشت رژیم از عدم شرکت گسترده ی مردم در رأی گیری، بقدری زیاد بود که وزارت کشور، صبح آنروز، دو تغییر اساسی اعلام کرد: نخست، برداشتن شرط نیاز به اثر انگشت؛ و دوم، افزودن دو ساعت به پایان رأی گیریی. هدف از این دو تغییر که چیزی جز تقلب در انتخابات نبود، هم حکومت را رسوا تر کرد و هم وحشت آنان را عریان نمود و به نمایش گذاشت. با برداشتن شرطِ "مهر کردن" بوسیله ی انگشت، این امکان را برای مزدورانِ رژیم بوجود آورد که بتوانند در چند حوزه ی انتخابانی رأی بدهند. با افزودن دو ساعت به پایان زمان، این فرصت را بوجود آورد که نوکران و کلفت های رژیم، بتوانند به حوزه های بیتشری مراجعه کنند و چندین و چند بار رأی بدهند.
با گذشت چند روز از رأی گیری، همه مان دیده و شنیده و خوانده ایم که این مزدوران به ازای هر رأی پول در یافت می کردند. ویدیوهای مختلف دیده ایم که مردم علنن (علناً) اعتراض می کردند که چرا سپاه صندوق رأی را می دزدد و عوض می کند! چند صندوق رأی در خانه ی فرماندار و شهردار در نقاط مختلف کشور کشف گردید؛ و دهها گزارش دیگر از تقلب ها، در این نمایش مسخره.
یک بررسی و نتیجه گیری از آنچه دیده ایم، نشان می دهد که یک اقلیت آگاه و مصمم می تواند همه چیز را دگرگون کند. کوچکترین شک و تردیدی وجود ندارد که می توان رژیم را بزانو درآورد. برای اینکار، نیاز به ارتش و توپ و تانک نداریم، نیاز به آمریکا و کشورهای بیگانه نداریم، بل که نیاز به هم میهنانی داریم که می دانند صاحبان اصلی این آب و خاک هستند. نیاز به شهروندانی داریم که می دانند از حقوق طبیعی و انسانی، یعنی حق انتخاب و آزادی، برخوردار هستند. شهروندانی که آماده اند برای به دست آوردن حقوق شان، و به دست گرفتن سرنوشت خود و کشورشان گام بردارند
گام بعدی چیست، از اینجا به کجا می رویم؟
این پرسشِ منطقی، به درستی، در ذهن تعداد قابل ملاحظه ای از هم میهنانمان مطرح می باشد. پیروزی مردم و شکستِ رژیم را، دو موضوع روشن و شفاف به نمایش گذاشت: "آگاهی و اراده ی مردم". اکنون با تکیه به این دو پدیده ی ارزشمند، باید گِرد یک برنامه ی مشخص و شفاف جایگزینی جمع شویم. "برنامه ی جایگزینی" مورد نظر ما، برنامه ای است که پاسخگویِ خواست های مردم، برآورنده ی نیازهایِ جامعه و در حدّ توانائی کشور باشد.
هم میهنانی که سر خورده شده اند، و آنهائی در این تصورند که نمی توان این رژیم را از جا کند، زیرا رژیم هم با پول و مقام اشخاص را میخرد، و هم با زور و زندان مردم را میزند؛ باید بدانند در ضمنی که میهنمان با مشکلات عظیمی روبروست؛ این اولین بار نیست که ما با چنین مشکلاتی روبرو هستیم. خوشبختانه تمام این مشکلات انسانی و زمینی است، و قابل حل و رفع و رجوع می باشند. تنها نیاز به همراهی و همگامی همصدائی دارد؛ نیاز به درک منافع جمعی و ملی؛ و نیاز به وجدان بیدار و شرف ایرانی دارد. حقیقت اینجاست که نمی توان در خانه نشست، از دور شاهد اعتراضات بود (حاشیه نشین ها)، دنبال "جُل خودمون را از آب کشیدن" بود و مدعی بود که کاری از پیش نمی توان بُرد!
در ضمنی که رهائی مردم و نجات ایران نیاز به تمام فرزندانش دارد، منظور جنگ و جدال نیست. نگاه کنید به رأی گیری چند روز پیش، نه نیاز به تظاهرات داشتیم، نه نیاز به حضور در خیابان و نه هیچگونه خطری ما را تهدید می کرد. ولی هنوز یک سومِ واجد شرایط ها در رأی گیری شرکت کردند!؟ بی تردید، عده ای از دست اندرکاران رژیم و مزدورانشان بودند، ولی نه همه شان، چند میلیون از حاشیه نشین ها و کسانی که هنوز منافع جمعی و ملی را درک نکرده اند، بخاطر منافع شخصی، با رژیم همراه شدند!
اشاره شد به برنامه ی جایگزینی مشخص و شفاف و اینکه باید بدانیم چه میخواهیم، و نیازهای جامعه مان کدامند. برای منافع جمعی و ملی، حد اقل به اندازه ی منافع شخصی، ارزش قائل باشیم. بجای احساسات و شعار، با اتکا به خرد و شعور گام برداریم. بدانیم و باور داشته باشیم که صاحبان اصلی ایران هستیم. رسیدن به این اهداف، تنها در پرتوی آگاهی و شناخت شرایط امکان پذیر هستند، یعنی رسیدن به مقام شهروندی.
اندیشکده آگاهی و شناخت،
سال هاست که در شهروندی سازی و تشکیل انجمن های شهروندی گام برداشته؛
هم برنامه جایگزینی دارد، هم برنامه برای دولت موقت گذار، و
هم برای ساختنِ فردای کشورمان.
امیرحسین لادن
7 اسفند ماه 1398