با عرض سلام و احوالپرسی، از اینکه سرزده به هر خانهای وارد میشوی و بر هر سفرهای که خواستی مینشینی، بگذریم، با لکنت زبان بگویم که به زندگی انسانهای قرن بیست و یکمی خوش آمدی! در طول این مدت، تلاش کردیم تا به اینجایی که امروزهستیم برسیم، بخود میبالیم که اشرف مخلوقات هستیم، سلاح اتمی تولید کردهایم، ماهواره به مدار زمین فرستادهایم و مهمان کره ماه شدهایم. بخصوص یاد گرفتهایم قبل از رفتن به مهمانی، تلفن بزنیم و یا ایمیل و تکست بفرستیم و بعد هم برای آخر هفته ساعتی را برای دیدار جور کنیم و وقتی هم دم در رسیدیم، زنگ در را بصدا در آوریم، از صاحب خانه اجازه بگیریم یک لیوان بخوریم، یواشکی هم اجازه توالت رفتن را بگیریم. شما زبانم لال نه ادبی داری، نه شعوری داری، نه اجازهای میگیری، سرت را پایین میندازی و به هر جایی که عشقت کشید سر میکشی، نه اینترنت استفاده میکنی و نه هواپیمای شخصی و قطار لوکس داری، ولی به تمام دنیا سفر میکنی. یک لشکر تاج بسر بی دست و پا را وارد جنگ با انسانهای مجهز کردهای که ناتوان از جنگ با تو در دنیا و زندگی را بر خود بستهاند، در خانهها نشسته و فقط در مورد تو فکر میکنند. خدمتتان عرض کنم تا آنجاییکه میدانم، هنوز فکر و مغز انسان، توان شناخت شما را پیدا نکرده است وتا بحال تو پیروز میدان بودهای.
حالا نمیدانم چرا گفتم اقای کرونا، بهتر است بگویم خانم کرونا، چون عروس خانمی اخیرا گفتهاند اگر پسردنیا بیاورد او را کرون و اگر دختر بزاید اورا کرونا خواهد نامید. با خانمی در ایران صحبت میکردم و گفتم اقای کرونا، شدیدا اعتراض کرد و گفت خانم کرونا، چون آن چنان آخوندها را بر سر درخت رانده و بر کمپرسی سوار کرده و بدنبال سوراخ موشی میگردند که نگو و نپرس. خبری از نماز جمعه نیست، درب مساجد بسته شده، امامزادهها بی معجزه شدهاند و پچ پچ مردم که پس این همه ادعاهای خدایی اینان کجا رفت؟ بخصوص اصلا خبری از سختگیری برای حجاب نیست، شما چرا امتیاز را به آقایان میدی؟ یک معذرت خواهی هم بدهکار شدم.
این روزها هم مد شده، که خانمها دوستانه به هم میگویند الهی کرونا بیفتد به جون عزیزت، از خنده مردم. یا آخوندها دوست دارند عمامههایشان را به شکل و شمایل کرونا بسر ببندند و یا گاهی مسولین شوخی هم میکنند، مثل اقای حریرچی، در مصاحبه با تلویزیون، مثل یک بچه خوب سرش را بالا گرفت و گفت: هاهاها.. من هم کرونایی شدم! گویا از مادرش یک شکلات جایزه هم میخواست.
اصلا بهتر است ترا کرونا جان صدا بزنم، کار خوبی کردی به بیت آقا رفتی، مادر زن پسرش را قاپیدی، اگر وقت کردی، سری هم به خود آقا بزن، خدا را خوش نمیاد که بی احوالپرسی برگردی چین. او کاخ دارد، پشت کاخش یک پارک بزرگی هست که چندی پیش در آنجا یک درخت هم کاشت، شاید بشوخی بپری روی دستش، بپری روی شونهاش، شاید جای گرم و نرم دوست داشتی، بپری توی دهانش. آقا این روزها خواب دژمن جن و انس را میبیند، قرار است هجومی به جنها ببرند، جای سردار خالی است که دلار بار کند و برود سراغ عمو نصرالله دخترش، بیخود نبود که همین دیروز عمو اعلام کرد که امیدوار است سربازان حزب الله در ایران به مردم خوب کمک کنند و جن و انس را دستگیر کنند.
خلاصه کرونا جان، الان قضیه اینست که گفته میشود از وجود نازنین تو سو استفاده میشود و میخواهند با فرستادن تو به همه جا، بگویند دنیا پر از ظلم و ستم شده و آنگاه از امام زمان بخواهند که ظهور کند. چاه جمکران را که آماده دارند، سردارش هم شبیه اقای احمدی نژاد است، اقا این روزها یک درجه خودش را به خدا نزدیکتر کرده و لابد منتظر یک آیه هم هست. جان مادرت قسم، یک امام زمان قلابی را بر سر ما خراب نکنی که دیگر حوصله نداریم. با خط هوایی ماهان به وهان برگرد که دستت را هم میبوسیم!
ناهید حسینی