حکومت نکبت اسلامی ۴۱ ساله شد. مُشتی جانورِ جاهل و خرافات زده، که خواهان بازگرداندن مردم به هزار و چهار صد سال پیش هستند، با وجود هزار تکه بودن در درون خودشان توانسته اند ۴ دهه بر کشور ما حُکم برانند.
اگر درست بنگریم، هر کدام از ضربه هایی که این حکومت عقب مانده در طول حاکمیت خود از جاهای مختلف دریافت کرده است، می توانست فیل را از پا در آورد اما این حکومت به رغم دریافت این ضربه های سنگین همچنان به حیات خود ادامه داده و با میلی غریب به حفظ قدرت و حکومت، تمام ضربه ها را خنثی کرده است.
به راستی چرا؟ آیا بخت حکومت بلند است؟ آیا خدای حکومت یاری رسان اوست؟ آیا به راستی دُمِ این حکومت به آسمان بسته است؟
به اعتقاد نویسنده، همه ی این پاسخ ها را باید به زباله دان خرافات ریخت و دنبال پاسخ عقلی و منطقی برای این سوال گشت.
پاسخ خودِ من چنین است:
بر خلاف آن چه ظاهر مساله نشان می دهد، اکثریت مخالفان سیاسی و جدی حکومت اسلامی، مخالف واقعی این حکومت نیستند و آگاه یا ناخودآگاه خواهان ماندگاری این حکومت هستند!
حتی مخالفانی که به کمتر از مرگ و تکه تکه شدن حاکمان اسلامی رضایت ندارند، اگر دقیق نگاه کنیم، مشاهده خواهیم کرد که آن ها -شاید بیشتر از دیگران- عامل باقی ماندن این حکومت هستند. آن ها نه تنها «عملا» کاری برای مردم ایران و سرنگونی حکومت نمی کنند، بلکه به نوعی به بر جای ماندن حکومت کمک می کنند.
بر خلاف شعاری که در ظاهر می دهیم که ما این حکومت را صد در صد نمی خواهیم، نگاه و افکار ما ملغمه ای است از خواستن ها و نخواستن ها به طور همزمان. همین موضوع باعث شده تا نتوانیم حکومت را مثل یک دشمن صد در صدی نگاه کنیم و به طور صد در صدی با آن مبارزه کنیم.
یکی از دلایل ملغمه بودن افکار سیاسی ما نسبت به حکومت، ملغمه بودن افکار سیاسی ما نسبت به دشمنان حکومت و اپوزیسیون است. ما اپوزیسیون را نمی توانیم به عنوان دوست خود و دشمن حکومت به طور صد در صدی قبول کنیم و در مورد آن همیشه دو به شک هستیم.
برای این که به تردید و تعجب شما نسبت به نظر خودم پاسخی در خور بدهم، تعدادی سوال آماده کرده ام که با پاسخ صادقانه به آن ها می توانیم میزان مخالفت مان با حکومت را ارزیابی کنیم.
این سوال ها مخصوص ساکنان خارج از کشور است. برای ساکنان داخل، سوال های جداگانه ای تنظیم و منتشر خواهد شد.
*****
آیا جزو کسانی هستید که مرتب به ایران سفر می کنید؟ دوست دارید که این سفرها تکرار شود چون به شما در ایران خوش می گذرد؟
آیا با گران شدن دلار شما خوشحال می شوید؟
آیا اگر تجمعی اعتراضی در خارج برگزار شود، در آن از ترس شناخته شدن در سفرهای آتی به ایران شرکت نمی کنید؟
آیا در سفرهای خود به ایران با هر مقدار دارایی که دارید سعی می کنید سرمایه گذاری کنید؟ مثلا آپارتمان یا ملک بخرید یا از بهره های کلان بانکی بهره مند شوید؟
به گروه، حزب، سازمان، یا شخصیت سیاسی یا رسانه ای که او را قبول دارید و به سخنان و افکارش اعتماد دارید کمک مالی می کنید؟ آیا این کمک مالی به صورت پیوسته است؟
فرض محال محال نیست ولی تصور کنید که مردم ایران قیام جانانه ای کرده اند و اکنون لازم است که ساکنان خارج از کشور، در ایران به مردم بپیوندند تا حکومت به طور کامل ساقط شود. آیا به فرض فراهم آمدن امکانات سفر قاچاق به ایران برای حضور در کنار مردم به چنین سفری خواهید رفت؟
به نظر شما، مردم ایران ابله و تنبل اند و تعجب می کنید که چرا این مردم علیه حکومت جور به خیابان ها نمی آیند؟
آیا آرزوی قلبی شما بازگشت به وضعیت قبل از انقلاب است؟
اگر طرفدار پادشاهی هستید می خواهید سر به تن کمونیست ها نباشد؟
اگر طرفدار کمونیسم هستید می خواهید سر به تن پادشاهی خواهان نباشد؟
اگر ملی هستید می خواهید سر به تن هیچ یک از دو گروه بالا نباشد؟
آیا در درون خود بر این اعتقاد هستید که مردم آدم نمی شوند؟ باید ایران یک بار به طور کامل شخم بخورد و مردم اش از نو ساخته شوند؟
آیا به کارهایی که شخصا در طول چهل سال گذشته کرده اید اندیشیده اید؟ آیا بوده موردی از این کارها که به خودتان و به دیگران گفته باشید اشتباه بوده و بابت آن از مردم عذر خواهی کرده باشید؟ آیا از دیگران خواسته اید که این اشتباه شما را به طور مشخص و بر اساس تجربه ی شخصی شما تکرار نکنند و دائم این اشتباه یا اشتباهات را بدون ترس و خجالت باز گو کرده اید؟
آیا در طول چهار دهه، همواره بر یک اعتقاد و بر یک نظر و بر یک حرف بوده اید، یا این که دائم به دنبال چیزهای جدید و حرف های جدید بوده اید و افکارتان را همواره نو و به روز کرده اید؟
آخرین کتاب هایی که به سیاست و تمدن و علوم امروز جهان مربوط باشد و شما آن ها را خریداری کرده و خوانده باشید کدام ها هستند؟
آیا اصولا کتاب می خرید و می خوانید یا معلومات تان را صرفا از اینترنت و تلویزیون های فارسی زبان دریافت می کنید؟
آیا برای شما صرفا این مهم است که حکومت نکبت برود و در باره ی آینده ی ایران، بعدا می شود فکر کرد یا تصمیم گیری در باره ی آن را به مردم سپرد؟
اگر عزیزی از عزیزان تان بیمار شود برای تندرستی او نذر می کنید؟
آیا در مراسم یا سفره ی مذهبی یی که دوست تان انداخته شرکت می کنید؟ مثلا در مراسم عاشورا، یا سفره فاطمه ی زهرا؟
برای عقد و ازدواج عزیزان تان باید حتما یک روحانی حضور پیدا کند تا عقد دو عزیز برای تان بدون کاستی شود؟
آیا به نظر شما سرداران و سپاهیانی که به حفظ و حراست از مرزهای کشور در مقابل «دشمنان» جمهوری اسلامی می پردازند قابل تقدیر ند؟
اگر روزی روزگاری امریکا به جمهوری اسلامی حمله کند شما به حمایت از جمهوری اسلامی بر خواهید خواست چرا که هر چه هم که باشند، بالاخره هموطن شما هستند؟
آیا معتقدید که جمهوری اسلامی را می توان و باید بدون اِعمال خشونت سرنگون کرد؟
آیا میان سپاهیان رده پایین، و فرماندهان آن ها تفاوت قائلید و معتقد هستید که سپاهیان رده پایین خودشان ناراضی و مخالف حکومت اند ولی نمی توانند بر زبان بیاورند؟
آیا سریال ها و فیلم های ساخته شده در جمهوری اسلامی را با علاقه و لذت بسیار تماشا می کنید؟
فیلم مارمولک، به نظر شما فیلم خوب و با مزه و مثبتی بود؟
فیلم اخراجی های مسعود ده نمکی را دوست داشتید و با وجودی که از ده نمکی بد تان می آید این فیلم را به عنوان یک کمدی پسندیدید؟
*****
این ها، همه ی سوالات من نیست ولی در این مطلب کوتاه به همین اندازه بسنده می کنیم.
اما برای ارزیابی نگاه خودتان به حکومت و اپوزیسیون و اصولا آشنا شدن با ملغمه ای که در ذهن اکثریت ما ایرانیان مخالف حکومت وجود دارد، سوال هایی را که به آن ها پاسخ داده اید، به صورت خبری در کنار هم بچینید و جملات را در کنار هم قرار دهید.
مثلا به این شکل:
من، ف. م. سخن، که مخالف صد در صد حکومت نکبت هستم، سالی سه مرتبه به ایران سفر می کنم، و از این که دلار گران می شود خوشحال ام چون بیشتر می توانم در ایران خرج کنم. من کتاب نمی خرم و نمی خوانم، ولی دائم در اینترنت حضور دارم. علاقمند به تماشای سریال های جمهوری اسلامی هستم. با دخالت خارجی به هر شکل در ایران مخالف ام و معتقدم ما باید خودمان حکومت نکبت را سرنگون کنیم....
به این ترتیب به متنی دست به پیدا خواهید کرد که شخص شما را توضیح می دهد و شما می توانید عجیب غریب بودن و گاه متضاد بودن حالت های درونی خودتان را بخوانید و احتمالا شگفت زده شوید.
سوال های مربوط به ساکنان داخل کشور را به زودی تقدیم خواهم کرد.
فشار اقتصادی و مذاکره! احمد زیدآبادی
پردهبرداری از تهدید جهانی حکمرانی چینی، علی افشاری