به بهانه مصرف مشروبات الکلی مرگ آور
روایت است که شیطان تا اخر زمان مهلت دارد که بنی ادم را گول بزند. خدا هم گفته به جز معدودی شیطان با بنی ادم چنین خواهد کرد. حافظ هم میگوید چون ره ادم خاکی به یک دانه زدند. خوب داستان چه میشود.
اما نکته باریک تز زمو اینجا است که احکام مجازات در شرع و هم عرف هم بر این اساس آمدهاند که مجازات خطا را به همان اندازه معمول کیفر دهند احکام مجازاتی هم بازدارنده هستند و قداستی ندارند.
احکام مرگ در قران برای ان نوع جرائمی است که به مرگ دیگری منجرشود و شرط قران هم این است که مجازات منجر به حیات جامعه شود. مجازات مرگ هم در قران به تجاوز و غارت شدید یا خراب کاریهای اجتماعی مربوط میشود. میدانیم برای خوردن مشروب حتی زنا محصنه در قران مرگ نیست و هم برای کفر به خداوند. البته برای برخی از رفتارهای بزگ کفر آمیز اجتماعی خداوند وعده عذاب الهی داده است که مجری ان حکومت نیستند. که بحث دیگری میطلبد.
البته مخالفان نظر ما میگویند که در قران همه چیز نیامده است که البته سخن نادرستی هم نیست.
اما سخن این مقال این است که وظیفه حکومت در برابر مردمش چه است؟ سخنم را مصداقی تر میکنم منتها با یک مقدمه که بعد به مصداق وارد میشوم.
حکومت از جنس مدیریت جامعه و سامان دادن به نیاز جامعه و هم کنترل جامعه البته با انتخاب یا رضایت یا تحمل مردم است. شریعت امری است که مومن انتخاب میکند و آن را اجرا میکند البته در حد توان. مشروب الکلی حرمتش در قران منع بدون مجازات شده است در احکام شرعی مجازات برایش تعیین شده است، اگر کسی آن را بخورد گناه شرعی کرده است اما این گناه چه میزان است و چه مجازاتی دارد و چه کسی باید این مجازات را اجرا کند مسئله مهمی است که باید به آن پرداخت.
اما تجسس هم در رفتار شخصی در شرعیت روا نیست ولی بدمستی مجازات شلاق یا جریمه داشته چون مزاحمت اجتماعی و برای دیگری خطر ایجاد میکرده است اما تفکیک شریعت از حکومت در این جا لازم میآید. حتی حکومت حتی نوع دینی آن گاه لازم میداند برخی از احکام شریعت را تعطیل کند اما شریعت چنین مصلحتی ندارد بلکه مسئله را به توان مومن یا مقلد واگذار میکند. یعنی شریعت خردن مشروب را برای مقلد به مصلحت آزاد نمیکند.
اما به مصداق سخن برگردیم امروز مصرف مشروب الکلی در ایران شایع و برای برخی از اقشار اجتماعی تبدیل به فرهنگی شده است. اما مشروب الکلی تقبلی جان ایرانیان را میگیرد. اما جان کدام اقشار اجتماعی ا میگیرد؟ بی گمان در این وادی فقرای مصرف کننده مشروب در الویت هستند چرا که اغنیا مشروب گران میخرند و سالم.
پس در معرض خطر مرگ و کوری نیستند. توجه کنیم که مجازات و سخت گیری هم موجب این نشده است که مصرف مشروب کمتر شود؟
اما وظیفه شریعت در این مورد چه است؟ شریعت میتواندبه مقلد یا مومنش بگوید که مصرف این مشروب گناه شرعی دارد. اما حکومت نمیتواند با این سخن راه مجازات را در پیش بگیرد و اگر گرفت و نتیجه نگرفت وظیفه حکومت چیست؟ حتی اگر ادعای دینی بودن داشته باشد. همه شواهد نشان میدهد که حکومت در این مورد شکست خورده است منع مشروب حریص بودن را بیشتر کرده است.
پس حکومت چه میتواند بکند اگر وظیفهاش مسولیت جان مردم هم است.
حکومت چشمش را به مصرف الکل ببندد. جرائم متعلق به مستی را مجازات کند نه مستی را.
حکومت برخی از مشروب الکلی کم الکل را تا حدودی یا رعایت مقرارتی آزاد بگذارد مالیات بگیرد. مثلا در مکانهای عمومی مشروب صرف نشود. این روش میتواند زمینه مبارزه مدنی با مصرف الکل را هم تقویت کند.
حکومت وسیله آزمایش متانول در داروخانهها در اختیار بگذارد تا افراد جانشان را از دست ندهند. لااقل فقرای مصرف کننده مشروب الکلی کمتر فوت یا کور شوند.
افدام اخیرکمترین عمل ممکن است چرا که خوردن مشروب الکلی که منجر به مرگ شود گرفتن فرصت از یک انسان است که ادامه زندگیاش را غفلت حکومت باعث شده است. هم چنین حد خوردن مشروب الکلی مرگ نیست اما اجبار و منع حکومت به مرگ ناخواسته افراد منجر شده است. این مسولیت حکومت را نمیشود نا دیده گرفت.
همان گونه که سرنگ در داروخانهها برای مبارزه با شیوع بیماریها بدون پرسش به متقاضی داده میشود این وسیله ازمایش هم میتواند داده شود.
اما شریعت میتواند در مورد استفاده از ماده و وسیلهای که متانول مسموم را از مرغوب ان تشخیص دهد به حکومت فشار بیاورد در عین حال تاکید کند که مصرف الکل حرمت شرعی دارد. شریعت و محافظان ان باید بدانند که فردی الکل مصرف کرده است و فوت شده است شاید در ادامه راه الکل را کنار بگذرد یا او مسولیت اجتماعی بزرگ کردن خانواده و فرزند را دارد پس باید به اقتضای حرمت جان افراد حانواده و خود فرد با وجود این که این عمل را گناه میدانند اما حکمش در حد مرگ نیست به حکومت در مورد کنترل مرگ و میر به وسیله الکل مسموم فشار بیاورد.
لازم به توضیح است که نگارنده با مصرف مشروب الکلی و دخانیات موافق نیستم برای کم مصرف کردن این دو تلاش میکنم. به اختیار شخصی تمایل به منع ان دارم این باور هم ریشه عقلی و هم دینی دارم اما وقتی منع هر چیزی افراد را حریص میکند، باید فکر دیگری کرد. هم چنین انسانها در شزایط روحی و سنی دارای تمایلاتی هستند که نیاز به مدیریت دارد که منع اجباری، مدیریت صحیح نیست.
با توجه به شرایط زمانه مجازات سخت برای مصرف مشروبات الکلی در ایران باعث شده، جرائمی که در حال مستی زخ میدهد قبح ان ریخته شود در صورتی که در قران در باره مشروب الکلی از ضرر و فایده ان گفته شده که ضرر ان بیشتر است، این آسیب به خود فرد و به اجتماع زده میشود.
پ. ن فوت ۵۲۵ تن بر اثر مصرف الکل تقلبی در کشور
سخنگوی وزارت بهداشت: متاسفانه از اول اسفند تا صبح امروز۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۹، ۵۰۱۱ نفر در کشور به دلیل مصرف الکل تقلبی دچار مسمومیت شدند و ۵۲۵ نفر از این مسمومین که به مراکز درمانی مراجعه کردهاند، جان خود را از دست دادهاند. هم اکنون ۲۲۹ نفر از این مسمومیت در بخشهای عادی و ۴۷ نفر در بخش مراقبتهای ویژه ICU بستری هستند، اما سه هزار و ۴۵۱ نفر ترخیص شدهاند. تعداد ۹۵ نفر از مسمومین، نابینا و کم بینا شده و ۴۰۵ نفر نیز نیازمند خدمات دیالیز شدهاند.
انسان و نظام، ابوالحسن بنیصدر