ایران وایر - فرامرز داور - «محمدجواد ظریف»، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در توییتی مختصر، تصویر تیتر یکی از مقالههای روزنامه «گاردین» را منتشر و این سوال را مطرح کرده است: «لازم است چیز دیگری اضافه کنم؟»
«هزینه تسلیحات هستهای در جهان در سال گذشته به ۷۳ میلیارد دلار رسیده، نیمی از آن مربوط به امریکا است».
این تیتر مقاله گاردین است. این روزنامه به عنوان زیر تیتر، از این جمله استفاده کرده است: «ترامپ هزینههای هستهای را افزایش داده اما بودجه مبارزه با همهگیری کرونا را قطع کرده است.»
این مقاله را «جولیان بورگر»، خبرنگار روزنامه بریتانیایی گاردین در امریکا نوشته است. ظریف به هویت نویسنده و ملیت روزنامه اشاره نکرده، تنها به کنایه پرسیده که آیا لازم است چیز دیگری به عبارات اضافه کند.
این که یک خبرنگار خارجی در ایران بتواند سیاستهای جاری جمهوری اسلامی ایران را در محصولی که برای رسانهاش تهیه میکند، به چالش بکشد و به اقامت خود ادامه دهد یا بار دیگر ویزا و روادید سفر به ایران بگیرد، فرض محال است.
مطالب بیشتر در سایت ایران وایر
در حال حاضر، روزنامه گاردین که ظریف مقاله یکی از نویسندگان آن را علیه سیاستهای دولت «دونالد ترامپ» توییت کرده، درخواست داده است تا خبرنگار مقیم ایران داشته باشد اما جمهوری اسلامی ایران با این درخواست مخالفت کرده و اجازه اقامت در ایران را به خبرنگار این روزنامه نداده است.
نظام جمهوری اسلامی صرفا در مقاطعی همچون انتخابات یا تظاهرات حکومتی که به پوشش رسانههای غیر ایرانی نیاز دارد، برای نماینده این روزنامه ویزای کوتاه مدت کاری برای سفر به ایران صادر میکند.
روزنامه گاردین تنها رسانه خارجی نیست که جمهوری اسلامی در راستای محدود کردن گردش اطلاعات، اجازه داشتن دفتر و نماینده مقیم به آن را نمیدهد. حتی بخش انگلیسی بنگاه خبری «بیبیسی»، خبرگزاری «رویترز» و دهها نمونه مشابه اجازه فعالیت مداوم در ایران را ندارند و اگر محصولی تولید کنند که مطابق میل حکومت نباشد، مجازات آن لغو مجوز کاری و درخواست ترک کشور است؛ برای نمونه، در ماههای اخیر خبرنگار مقیم تهران روزنامه «نیویورک تایمز» با محدویت مجوز روبهرو شده است به طوری که عملا امکان فعالیت ندارد.
در چنین وضعیتی، ظریف مقاله انتقادی نویسنده روزنامه گاردین که مقیم واشنگتن است و از سیاستهای دولت امریکا انتقاد کرده است را منتشر میکند در حالی که مشابه اقدام آن نویسنده فرضی در تهران، عواقبی سخت برای او در پی دارد.
تصور کنید خبرنگار یک روزنامه ترکیه در تهران مقاله درباره هزینههای دولت جمهوری اسلامی ایران در سوریه بنویسد و این سوال را مطرح کند که اگر این پول صرف مبارزه با ویروس کرونا یا کمک به مبتلایان به بیماری «کووید-۱۹» شده بود، چه ایرادی داشت. دور از انتظار نیست که روابط سیاسی دو کشور تحت تاثیر این مقاله فرضی قرار میگرفت.
نظام بسته و اقتدارگرا، شهروندان معترض را در خیابانها به گلوله میبندد و شمار کشته شدگان را هم اعلام نمیکند یا هواپیمای مسافربری را در آسمان ساقط میکند و عوامل دخیل در آن را «سردار مظلوم» میخواند و یا تلاش میکند شلیک موشک از یک شناور نظامی به دیگر شناور نظامی خود را مخفی نگه دارد. در چنین جوی، نویسندگانی که در حسابهای شخصی توییتری اظهارنظر میکنند، با احضار و بازداشت و احکام زندان روبهرو میشوند که البته وضعیت عادی و روزمره آنها در ایران است.
آنوقت وزیر امور خارجه نظام جمهوری اسلامی ایران با چنین سابقه و عملکردی، از مقاله یک نویسنده خارجی ساکن پایتخت ایالات متحده که از دولت این کشور انتقاد کرده است، استفاده میکند و به دولت ترامپ طعنه میزند.