ایران وایر ـ پروانه معصومی ـ «قایقی رها شده در میان ماسه و نمک، در کنار اسکلهای متروک»؛ این تصویری است که مجله امریکایی «فوربس» بالای مطلبی درباره احیای دریاچه ارومیه منتشر کرده است.
«دامینیک دادلی»، نویسنده مقاله «دریاچه ارومیه ایران؛ چهگونه یک دریاچه نمکی رو به مرگ از لبه پرتگاه بازگردانده شد» در مطلب خود این تصویر را گویای یک داستان محیط زیستی هولناک دانسته است.
مقاله او به بهانه بالا آمدن آب دریاچه ارومیه و بهبود شرایط آن در مقایسه با خشکیدگی سالهای اخیر منتشر اما مانند بسیاری از اتفاقات مربوط به دریاچه ارومیه، با حاشیههایی همراه شده است.
در واقع، از ۱۰ سال پیش که موضوع پایین آمدن سطح آب دریاچه ارومیه پس از سالها هشدار کارشناسان، سرانجام به مراکز تصمیمسازی و اجرایی ایران کشیده شد تا امروز که سطح آب آن بالا آمده، موضوع همیشه با حاشیههای بسیار همراه بوده است.
چند روز پیش، نهادهای دولتی ایران از موفقیتآمیز بودن طرح احیای دریاچه ارومیه خبر دادند. روز ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۹، ستاد احیای دریاچه ارومیه با اعلام رسیدن سطح آب این دریاچه به حدود هزار و ۲۷۲ متر، اعلام کرد که طرحهای دولت برای احیای دریاچه ارومیه موفقیتآمیز بوده است و با همین روند، سطح آب دریاچه طبق برنامه به تراز اکولوژیک خود، یعنی هزار و۲۷۴ متر میرسد.
مطالب بیشتر در سایت ایران وایر
برای این که مشخص شود این سطح، چه میزان از خشکیدگی یا پرآبی دریاچه ارومیه را نشان میدهد، باید گفت که در بدترین شرایط خشکیدگی ارومیه در سال ۱۳۹۴ که بیش از ۸۰ درصد از دریاچه خشک شده بود، تراز آب دریاچه اندکی بالاتر از هزار و۲۷۰ متر بود. در این فاصله، کمتر از دو متر به تراز آب دریاچه اضافه شده است که البته دو متر دیگر با شرایط مطلوب فاصله دارد.
در این بین، همزمان با انتشار خبر خوب بالا آمدن سطح آب دریاچه ارومیه در رسانههای مختلف، مقاله مجله فوربس که حاصل گفتوگو با «کلادیو پروویداس»، نماینده دفتر برنامه عمران سازمان ملل متحد در ایران درباره احیای دریاچه ارومیه بود، خود به موضوع بحث تبدیل شد؛ مقالهای که ایرادات متعددی به آمار و اطلاعات ارایه شده در آن وارد شده است.
به جز این که این مجله امریکایی گزارش خود را بر پایه یک گفتوگو تهیه کرده و به ابعاد مختلف موضوع نپرداخته، ایرادهای دیگری هم در آن وجود دارد که موجب انتقادهایی در شبکههای اجتماعی شده است. در بخشی از گزارش آمده که پروژه احیای دریاچه ارومیه یک «پروژه بینالمللی» است؛ عبارتی که انتقاد «کاوه مدنی»، استاد مدیریت محیط زیست را به دنبال داشت.
مدنی در توییتر خود نوشت که ایران حدود یک میلیارد دلار برای این پروژه هزینه کرده و تنها مشارکت کننده خارجی، یعنی ژاپن، فقط هفت میلیون دلار، یعنی کمتر از یک درصد در پروژه سرمایهگذاری کرده است. او پرسیده است که چهگونه میتوان این پروژه را بینالمللی دانست؟
در بخش دیگر مقاله به نقل از نماینده دفتر برنامه عمران سازمان ملل متحد در ایران آمده که با اجرای پروژه احیای دریاچه ارومیه، میزان مصرف آب کشاورزان منطقه حدود ۳۵ درصد کاهش یافته است. در حالی که به نوشته کاوه مدنی، این عدد با گزارش دفتر برنامه عمران سازمان ملل متحد که تنها چند هفته پیش از مقاله فوربس منتشر شده است، ۱۰ درصد اختلاف دارد.
اما چرا دریاچه ارومیه و موضوع خشکیدگی آن در مقالههای بینالمللی نیز خبرساز میشود. در بیش از ۱۰ سال گذشته که هشدارها به خشکیدگی این دریاچه، تبدیل شدن بستر آن به کانون ریزگرد نمکی، احتمال نابودی روستاها و شهرهای اطراف و مشکلات بیشمار دیگر بالا گرفت، یک عامل تاثیرگذار در این هشدارها، تصاویری بود که «ناسا» هر از چند گاهی از این دریاچه منتشر و با تصاویر پیشین مقایسه میکرد. این تصاویر در بسیاری از مجلهها و وبسایتهای خبری و علمی باز نشر و البته در داخل ایران هم خبرساز شدند.
در این بین، معترضان به گرمایش جهانی و فعالان بینالمللی محیط زیست نیز خشکیدگی دریاچه ارومیه را به عنوان یکی از نمونههای تاثیر منفی گرمایش جهانی بر محیط زیست مطرح کردند تا جایی که «لئوناردو دی کاپریو»، چهره سرشناس هالیوود که از فعالان زیست محیطی به شمار میرود، چهار سال پیش در یک پست اینستاگرامی، تصویری از دریاچه ارومیه را منتشر کرد و نوشت که از دو دهه پیش به دلیل تغییر آب و هوا، ساخت و ساز سد و کاهش بارندگی، دریاچه رو به خشکی رفته است.
در داخل ایران اما هیجان حل سریع بحران خشکیدگی دریاچه ارومیه، بحثها و حاشیههایی به وجود آورد. مرداد سال ۱۳۹۰، تعدادی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی طرحی دو فوریتی را به مجلس بردند تا با تصویب آن، دولت را موظف کنند آب رودخانه «سیلوه» پیرانشهر و «ارس» را به این دریاچه پمپاژ کند.
این طرح البته به دلیل ضعف کارشناسی، تصویب نشد و به کمیسیون بازگشت. به گفته «ناصر کرمی»، اقلیمشناس، این طرح در آن زمان بدیهیات طبیعی را نیز نقض میکرد: «رودخانههای ارس و سیلوه رگ حیات جاهای دیگری هستند و دریاچه ارومیه حقآبه طبیعی خود را که با سدسازی بیرویه از آن سلب شده است، میخواهد. احتیاجی هم به پروژه پیچ در پیچ پرهزینه نیست.»
از تبدیل تاکستانها به باغهای سیب تا هزینه میلیاردی احیای دریاچه
در بیش از یک دهه گذشته، تقریبا اغلب کارشناسان محیط زیست دلایل اصلی خشکیدگی دریاچه ارومیه را در کنار کاهش بارندگی، سدسازی بیرویه و حفر چاههای بسیار در اطراف دریاچه در پی توسعه ناپایدار کشاورزی میدانستند.
ناصر کرمی درباره دلیل بالارفتن تقاضای آب در اطراف دریاچه ارومیه به «ایرانوایر» گفت که این موضوع یک ریشه ایدئولوژیک دارد: «پس از انقلاب اسلامی، باغهای انگور که محصول آنها عموما صرف تولید شراب میشد، رفته رفته برچیده شدند و جای خود را به باغهای سیب دادند که البته به آب بیشتری نیاز دارند. البته در این بین، میزان کشاورزی در اطراف دریاچه نیز افزایش پیدا کرد.»
به گفته او، سدسازی و حفر چاههای غیرمجاز نه تنها در اطراف دریاچه ارومیه که کل کشور رواج پیدا کرد به طوری که پیش از انقلاب حدود ۴۰ هزار چاه عمیق در ایران وجود داشت اما در ۴۰ سال پس از آن تعداد چاههای حفر شده به حدود یک میلیون چاه رسید.
در واقع، بالا رفتن تقاضا برای آب کشاورزی از یک سو موجب ساخت سدهای متعدد روی رودخانهها و بستن حقآبه دریاچه ارومیه و از سوی دیگر موجب حفر چاههای بسیار در اطراف دریاچه شد که آن نیز به پایین رفتن سطح آب دامن زد.
در نهایت دولت در سال ۱۳۹۴ طرحی را برای احیای دریاچه ارومیه آغاز کرد که طی آن قرار شد سهم بیشتر از آب رودخانههای منتهی به دریاچه ارومیه به آن اختصاص یابد، استفاده از چاهها متوقف و آبیاری کشاورزی در اطراف دریاچه ارومیه از شکل سنتی خارج شود.
بازگشت آب به دریاچه ارومیه چهقدر پایدار است؟
از سال گذشته که زمزمههای بالا آمدن چشمگیر آب دریاچه به گوش رسید تا امسال که گفته شد تراز دریاچه به عدد هزار و ۲۷۲ متر رسیده، همواره دو سوال از کارشناسان پرسیده شده است؛ واقعا بهبود شرایط، نتیجه اقدامات ستاد احیای دریاچه بوده است و آیا این شرایط پایدار میمانند؟
یکی از کارشناسان مدیریت محیط زیست که نخواست نام او اعلام شود، به «ایرانوایر» گفت همان طور که خشکسالی عامل اصلی کاهش سطح آب دریاچه ارومیه نبود و عامل انسانی نقش مهمی داشت، اکنون نیز افزایش بارندگی به تنهایی موجب افزایش سطح آب دریاچه نشده و تلاش برای کاهش برداشت آب توسط بخش کشاورزی و کاهش هدر رفت آب موثر بوده است.
او البته معتقد است که وضعیت هنوز به شرایط پایدار نرسیده و در حال حاضر که آب پشت سدها موجود است، مسوولان باید قدر این موقعیت را بدانند و با رها کردن آب، اجازه دهند سطح آب بالاتر آمده و به تراز اکولوژیک خود برسد.
در روزهای اخیر کاوه مدنی، استاد مدیریت محیط زیست در کالج امپریال لندن نیز با انتشار پیامهایی در شبکههای اجتماعی، نوشت که بارندگیهای اخیر فرصتی طلایی برای احیای تالابها و زیست بومهای ایران فراهم آورده و تا دیر نشده است، باید کاری کرد.
به گفته او، دریاچه ارومیه در حال حاضر در بهترین وضعیت خود در هشت سال گذشته قرار گرفته است اما با احیای کامل فاصله دارد. این وضعیت در مورد اکثر تالابهای دیگر کشور نیز صادق است. به اعتقاد او، در وضعیت کنونی، موجودی آب سطحی ایران فرصتی برای احیای تالابها فراهم آورده است و میتوان با تلاش برای آبگیری بیشتر تالابها، وضعیت آنها را از حالت ناپایدار و آسیبپذیر کنونی به حالت نسبتا پایدار رساند.
ناصر کرمی نیز معتقد است که رسیدن به تراز اکولوژیک دریاچه ارومیه با دو ترسالی پیاپی محقق نمیشود: «شرایط فعلی در پی سالیان سال خشکسالی به وجود آمده است و تنها دو سال بارندگی به بهبود آن منجر نمیشود. ضمن این که وضعیت اقلیمی خاورمیانه که ایران نیز بخشی از آن است، به سمت افزایش دما و کاهش بارندگی میرود. بنابراین احتمال تداوم ترسالیها کم است و افزایش متوسط دما نیز به تبخیر و کاهش سطح آب تالابها دامن میزند.»
این نگرانیها آن قدر جدی هستند که حتی اگر سطح آب دریاچه بالاتر برود و نیمه پایین نیز آب بیشتری به خود ببیند، دیگر از آن دست و دلبازیهای گذشته در مصرف حقآبه دریاچه ارومیه برای باغهای سیب خبری نباشد.